نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
293 | 2 | 286 | لا يكلف الله نفسا إلا وسعها لها ما كسبت وعليها ما اكتسبت ربنا لا تؤاخذنا إن نسينا أو أخطأنا ربنا ولا تحمل علينا إصرا كما حملته على الذين من قبلنا ربنا ولا تحملنا ما لا طاقة لنا به واعف عنا واغفر لنا وارحمنا أنت مولانا فانصرنا على القوم الكافرين |
| | | خداوند به هیچ کس جز به اندازهی توانائیش تکلیف نمیکند (و هیچگاه بالاتر از میزان قدرت شخص از او وظائف و تکالیف نمیخواهد. انسان) هر کار (نیکی که) انجام دهد برای خود انجام داده و هر کار (بدی که) بکند به زیان خود کرده است. پروردگارا! اگر ما فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، ما را (بدان) مگیر (و مورد مؤاخذه و پرس و جو قرار مده)، پروردگارا! بار سنگین (تکالیف دشوار) را بر (دوش) ما مگذار آن چنان که (به خاطر گناه و طغیان) بر (دوش) کسانی که پیش از ما بودند گذاشتی. پروردگارا! آنچه را که یارای آن را نداریم بر ما بار مکن (و ما را به بلاها و محنتها گرفتار مساز) و از ما درگذر و (قلم عفو بر گناهانمان کش) و ما را ببخشای و به ما رحم فرمای. تو یاور و سرور مائی، پس ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان. [[«وُسْع»: تاب و توان. «کَسَبَتْ»: فراچنگ آورد. «إِکْتَسَبَتْ»: فراچنگ آورد. اغلب ثلاثی مجرّد ماده (کسب) برای انجام خوبیها، و ثلاثی مزید برای انجام بدیها به کار میرود. «نَسِینَا»: در انجام وظائف غفلت و کوتاهی کردیم (نگا: کهف / 24 و طه 52). «أَخْطَأْنَا»: دچار خطا و گناه شدیم (نگا: طه / 73). «إِصْر»: تکالیف سخت و طاقتفرسا (نگا: اعراف / 157). «مَوْلی»: سَرور و یاور.]] |
|
294 | 3 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم الم |
| | | الف. لام. میم. [[«الم»: به سرآغاز سوره بقره مراجعه شود.]] |
|
295 | 3 | 2 | الله لا إله إلا هو الحي القيوم |
| | | جز خدا، خدائی نیست و او زنده (به خود) و متصرّف (در کار و بار جهان) است. [[«الْحَیُّ»: زنده جاوید و باقی پایدار. «الْقَیُّومُ»: نگهدار جهان و گرداننده امور آن. واژه (الْحَیُّ) و (الْقَیُّومُ) صفت یا بدل، و یا خبر مبتدای محذوف میباشند.]] |
|
296 | 3 | 3 | نزل عليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه وأنزل التوراة والإنجيل |
| | | (همان کسی که) کتاب (قرآن) را بر تو نازل کرده است که مشتمل بر حق است (و متضمّن اصول رسالتهای آسمانی پیشین، و) تصدیقکنندهی کتابهائی است که قبل از آن (برای پیغمبران فرستاده شدهاند و) بودهاند. و خداوند پیش از آن، تورات را (برای موسی) و انجیل را (برای عیسی) نازل کرده است. [[«بِالْحَقِّ»: مشتمل بر احکام و عقائد و اخبار صحیح ثابت. جار و مجرور در موضع نصب بوده و حال کتاب است. «مُصَدِّقاً»: تصدیقکننده. حال دوم کتاب است. تقدیر چنین خواهد بود: نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مُحَقِّقاً مُصَدِّقاً لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ. «مَا بَیْنَ یَدَیْهِ»: مراد کتابهای آسمانی پیشین است (نگا: سبأ / 31). «وَ أَنزَلَ الْتَوْرَاةَ وَ الإِنجِیلَ»: این جمله بیانگر بعضی از (مَا بَیْنَ یَدَیْهِ) است که از شهرت بیشتری برخوردارند.]] |
|
297 | 3 | 4 | من قبل هدى للناس وأنزل الفرقان إن الذين كفروا بآيات الله لهم عذاب شديد والله عزيز ذو انتقام |
| | | پیش از (قرآن، تورات و انجیل را نازل کرده است) جهت رهنمود مردمان، و (چون منحرف گشتند، قرآن یعنی) جدا سازنده (ی حق از باطل) را فرو فرستاده است. بیگمان کسانی که نسبت به آیات خدا کفر ورزند، عذاب سختی دارند، و خداوند توانا و انتقام گیرنده است. [[«مِن قَبْلُ»: پیشتر. جار و مجرور متعلّق به (أَنزَلَ) است. «هُدیً»: مفعولٌله، و یا حال تورات و انجیل است. «فُرْقَان»: جداسازنده هدایت از ضلالت و حق از باطل و حلال از حرام (نگا: بقره / 53 و 185، انبیاء / 48، فرقان / 1). «ذُوانتِقَامٍ»: انتقامگیرنده.]] |
|
298 | 3 | 5 | إن الله لا يخفى عليه شيء في الأرض ولا في السماء |
| | | شکّی نیست که هیچچیز نه در زمین و نه در آسمان بر خدا پنهان نمیماند (کوچک باشد یا بزرگ، پدیدار باشد یا پنهان، دور باشد یا نزدیک). |
|
299 | 3 | 6 | هو الذي يصوركم في الأرحام كيف يشاء لا إله إلا هو العزيز الحكيم |
| | | او است که شما را در رحمهای (مادران) هر آن گونه که بخواهد شکل میبخشد (و به صورتهای مختلف میآفریند). جز او خدائی نیست (و همو) عزیز و حکیم است. [[«یُصَوِّرُکُمْ»: شما را میآفریند و از لحاظ عقلانی و جسمانی شکل میبخشد. «أَرْحَام»: جمع رَحِم، محلّ تکوین جنین.]] |
|
300 | 3 | 7 | هو الذي أنزل عليك الكتاب منه آيات محكمات هن أم الكتاب وأخر متشابهات فأما الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة وابتغاء تأويله وما يعلم تأويله إلا الله والراسخون في العلم يقولون آمنا به كل من عند ربنا وما يذكر إلا أولو الألباب |
| | | او است که کتاب (قرآن) را بر تو نازل کرده است. بخشی از آن، آیههای «مُحْکَمَات» است (و معانی مشخّص و اهداف روشنی دارند و) آنها اصل و اساس این کتاب هستند، و بخشی از آن آیههای «مُتَشَابِهَات» است، (و معانی دقیقی دارند و احتمالات مختلفی در آنها میرود). و امّا کسانی که در دلهایشان کژی است (و گریز از حق، زوایای وجودشان را فرا گرفته است) برای فتنهانگیزی و تأویل (نادرست) به دنبال متشابهات میافتند. در حالی که تأویل (درست) آنها را جز خدا و کسانی نمیدانند که راسخان (و ثابتقدمان) در دانش هستند. (این چنین وارستگان و فرزانگانی) میگویند: ما به همهی آنها ایمان داریم (و در پرتو دانش میدانیم که محکمات و متشابهات) همه از سوی خدای ما است. و (این را) جز صاحبان عقل (سلیمی که از هوی و هوس فرمان نمیبرند، نمیدانند و) متذکّر نمیشوند. [[«مُحْکَمَاتٌ»: آیههای متقن و واضحی که همگان میتوانند به معانی و تفسیر آنها پی ببرند و در فهم آنها دچار اشتباه و التباس نشوند. «أُمُّ الْکِتَابِ»: اصل و اساس قرآن و مرجع احکام حلال و حرام و کلید مشکلات و مجملات. «مُتَشَابِهَاتٌ»: آیاتی که مشکل و قابل تأویل بوده و معانی کاملاً واضح و روشنی ندارند و چون محتمل مفاهیم و اوجه زیادی هستند، قاطعانه نمیتوان آنها را تفسیر و تبیین کرد. از قبیل: حروف مقطّعه، هنگامه رستاخیز، چگونگی روح، مجملات قرآن، صفاتیزدان، و ... «زَیْغٌ»: انحراف از حق. کجروی. «إِبْتِغاء»: خواستن. طلبیدن. «فِتْنَة»: برگرداندن از دین. کفر و شرک (نگا: بقره / 191 و 217 ...). «تَأْوِیل»: واژه (تأویلِ) نخستین به معنی تحریف و تفسیر نادرست، و دومی به معنی تفسیر صحیح و تبیین متشابهات در حدود توان بشری است. «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»: دانشمندان زبردست و فرزانه. «رَاسِخُونَ»: عطف بر (اللهُ) است و ضمیر (هُ) در (تَأْویلَهُ) به (مَا) یعنی متشابه برمیگردد. «کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا»: هر یک از محکم و متشابه، از سوی پروردگارمان نازل شده است و ممکن نیست برخی از آن مخالف برخی دیگر باشد.]] |
|
301 | 3 | 8 | ربنا لا تزغ قلوبنا بعد إذ هديتنا وهب لنا من لدنك رحمة إنك أنت الوهاب |
| | | (چنین فرزانگان خردمندی میگویند:) پروردگارا! دلهای ما را (از راه حق) منحرف مگردان بعد از آن که ما را (حلاوت هدایت چشانده و به سوی حقیقت) رهنمود نمودهای، و از جانب خود رحمتی به ما عطاء کن. بیگمان بخشایشگر توئی تو. [[«لا تُزِغْ»: منحرف مگردان. «هَبْ»: عطاء کن. ببخش. «مِن لَّدُنکَ»: از سوی خود. «الْوَهَّاب»: بس بخشنده.]] |
|
302 | 3 | 9 | ربنا إنك جامع الناس ليوم لا ريب فيه إن الله لا يخلف الميعاد |
| | | پروردگارا! تو مردمان را در روزی که تردیدی در آن نیست جمع خواهی کرد (تا همگان را در برابر کارشان پاداش دهی و بدین امر وعده دادهای و) بیگمان خدا خلاف وعده نمیکند. [[«لِیَوْمٍ»: برای حساب روزی که قیامت است. مضاف محذوف است، و تقدیر آن چنین است: لِحِسَابِ یَوْمٍ. «الْمِیعَاد»: وعده. مصدر میمی است.]] |
|