نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2918 | 25 | 63 | وعباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هونا وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما |
| | | و بندگان (خوب خدای) رحمان کسانیند که آرام (و بدون غرور و تکبّر) روی زمین راه میروند (و تواضع در حرکات و سکنات ایشان و حتّی در راه رفتن آنان آشکار است)، و هنگامی که نادانان ایشان را مخاطب (دشنامها و بد و بیراههای خود) قرار میدهند، از آنان روی میگردانند و به ترک ایشان میگویند. [[«هَوْناً»: آهسته و آرام. مراد با وقار و فروتنانه راه رفتن، و ترک خودخواهی کردن است. مصدر است و در معنی اسم فاعل برای تأکید به کار رفته است. «الْجَاهِلُونَ»: سفهاء. نادانان. «سَلاماً»: درود. مراد سلام متارکه و دوری گزیدن و رویگردانی است؛ نه سلام احوالپرسی و خوش و بش کردن (نگا: قصص / 55).]] |
|
2919 | 25 | 64 | والذين يبيتون لربهم سجدا وقياما |
| | | و کسانیند که (بخش قابل ملاحظهای از شب، و گاهی تمام) شب را با سجده و قیام به روز میآورند (و با عبادت و نماز سپری میکنند). [[«یَبِیتُونَ»: شب را بسر میبرند. مراد تهجّد و شب زندهداری است. «سُجَّداً وَ قِیَاماً»: جمع ساجِد و قائِم، حال است.]] |
|
2920 | 25 | 65 | والذين يقولون ربنا اصرف عنا عذاب جهنم إن عذابها كان غراما |
| | | و کسانیند که پیوسته میگویند: پروردگارا! عذاب دوزخ را از ما به دور دار. چرا که عذاب آن (گریبانگیر هر کس که شد از او) جدا نمیگردد (و تا ابد ملازم وی میشود). [[«اصْرِفْ عَنَّا»: از ما منصرف گردان. از ما بازدار (نگا: یوسف / 24 و 33). «غَرَاماً»: ملازم. غیر دست بردار. هلاک و نابودی همیشگی و بیانقطاع.]] |
|
2921 | 25 | 66 | إنها ساءت مستقرا ومقاما |
| | | بیگمان دوزخ بدترین قرارگاه و جایگاه است. [[«مُسْتَقَرّاً»: مکان ماندن موقّت. «مُقَاماً»: محلّ اقامت دائم. «مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً»: عطف این دو واژه بر یکدیگر، بیانگر افزایش کمیّت و کیفیّت عذاب و رو به فزونی نهادن آن در طول مدّت است (نگا: فاطر / 36).]] |
|
2922 | 25 | 67 | والذين إذا أنفقوا لم يسرفوا ولم يقتروا وكان بين ذلك قواما |
| | | و کسانیند که به هنگام خرج کردن (مال برای خود و خانواده) نه زیادهروی میکنند و نه سختگیری، و بلکه در میان این دو (یعنی اسراف و بخل، حدّ) میانهروی و اعتدال را رعایت میکنند. [[«أَنفَقُوا»: خرج کردند. برای خود و خانواده خرید کردند. «لَمْ یَقْتُرُوا»: سختگیری نمیکنند و بخل نشان نمیدهند. «قَوَاماً»: حد وسط. میانهروی. یعنی نه آن چنان سختگیری و تنگچشمی میکنند که زن و فرزندانشان گرسنه بمانند، و نه آن چنان در مخارج و نفقه زیادهروی و باد دستی میکنند که تبذیر و اسراف بشمار آید.]] |
|
2923 | 25 | 68 | والذين لا يدعون مع الله إلها آخر ولا يقتلون النفس التي حرم الله إلا بالحق ولا يزنون ومن يفعل ذلك يلق أثاما |
| | | و کسانیند که با الله، معبود دیگری را به فریاد نمیخوانند و پرستش نمینمایند، و انسانی را که خداوند خونش را حرام کرده است، به قتل نمیرسانند مگر به حق، و زنا نمیکنند. چرا که هر کس (یکی از) این (کارهای ناشایست شرک و قتل و زنا) را انجام دهد، کیفر آن را میبیند. [[«لا یَدْعُونَ»: فرا نمیخوانند. نمیپرستند. «بِالْحَقِّ»: مراد این است که شخص کاری کرده باشد که در برابر آن مستحقّ قصاص باشد (نگا: انعام / 151). «أَثَاماً»: جزاء گناه. کیفر. عقاب و عذاب.]] |
|
2924 | 25 | 69 | يضاعف له العذاب يوم القيامة ويخلد فيه مهانا |
| | | (کسی که مرتکب یکی از کارهای زشت و پلشت شرک و قتل و زنا شود) عذاب او در قیامت مضاعف میگردد، و خوار و ذلیل، جاودانه در عذاب میماند. [[«یُضَاعَفْ»: دو چندان میگردد. چندین برابر میشود. مجزوم است چون بدل از (یَلْقَ) است. «مُهَاناً»: خوار و پست.]] |
|
2925 | 25 | 70 | إلا من تاب وآمن وعمل عملا صالحا فأولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات وكان الله غفورا رحيما |
| | | مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، که خداوند (گناهان چنین کسانی را میبخشد و) بدیها و گناهان (گذشتهی) ایشان را به خوبیها و نیکیها تبدیل میکند، و خداوند آمرزنده و مهربان است (و نه تنها که سیّئات را میبخشد، بلکه آنها را تبدیل به حسنات مینماید). [[«یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ»: خداوند بدیهای ایشان را به نیکیها، و گناهانشان را به طاعات و عبادات تبدیل مینماید! کرم بین و لطف خداوندگار، گذشت او با گذشت انسانها، و مهر او با مهر انسانها تفاوت از زمین تا آسمان دارد.]] |
|
2926 | 25 | 71 | ومن تاب وعمل صالحا فإنه يتوب إلى الله متابا |
| | | (آخر) کسی که توبه کند و کار شایسته انجام دهد، کاملاً به سوی خدا باز میگردد (و تبدیل سیّئات به حسنات تعجّبی ندارد. زیرا کار خدا بیمثال، و پاداش خدا بیحساب و دریای مهرش بیکران است). [[«وَ مَن تَابَ ...»: این آیه پاسخی است برای تعجّبی که چه بسا آیه پیشین در برخی از اذهان برمیانگیزد، و آن این که چگونه ممکن است خداوند سیّئات را به حسنات تبدیل فرماید؟ «مَتَاباً»: بازگشتن. دست کشیدن از معاصی. مفعول مطلق تأکیدی است و بیانگر اهمّیّت و عظمت توبه است. معنی آیه چنین هم میتواند باشد: کسی که از معاصی دست بکشد و علاوه از آن کارهای شایسته انجام دهد، این چنین کسی به سوی خدا برمیگردد و توبه میکند.]] |
|
2927 | 25 | 72 | والذين لا يشهدون الزور وإذا مروا باللغو مروا كراما |
| | | و (بندگان خدای رحمان) کسانیند که بر باطل گواهی نمیدهند، و هنگامی که کارهای یاوه و سخنان پوچی را ببینند و بشنوند، بزرگوارانه (از شرکت در بیهودهکاری و یاوهسرائی کنارهگیری میکنند و از آنها) میگذرند. [[«الزُّور»: باطل. «لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ»: در مجالس دروغگوئی و معاصی شرکت نمیکنند. شهادت باطل و گواهی دروغ نمیدهند. «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ»: هر گاه سخنان یاوه را بشنوند. هر گاه لغزشی و گناهی از کسی مشاهده کنند (نگا: مؤمنون / 3). «مَرُّوا کِرَاماً»: بزرگوارانه میگذرند و همچون بزرگان خویشتن را از شرکت در بدگوئیها و بدکرداریها کنار میکشند و بزرگوارانه میگذرند و همچون بزرگان لغزش و گناه دیگران را نادیده میگیرند و به پخش آن نمیپردازند. یا این که اگر دشنام و حرفهای زشتی از کسی شنیدند، به بزرگی خود میبخشند.]] |
|