بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
28942539وكلا ضربنا له الأمثال وكلا تبرنا تتبيرا
(ولی ما هرگز غافلگیرانه آنان را مجازات نکردیم و بلکه) برای همه‌ی آنان مثلها زدیم (و پندها و اندرزها گفتیم. امّا به خود نیامدند و اندرز نپذیرفتند) و ما جملگی ایشان را سخت هلاک و نابود کردیم. [[«کُلاًّ»: مفعول‌به برای فعل محذوفی است و از باب اشتغال است. «الأمْثَالَ»: مواعظ و مثلهای سودمند. «تَتْبِیراً»: سخت هلاک کردن و نابود ساختن.]]
28952540ولقد أتوا على القرية التي أمطرت مطر السوء أفلم يكونوا يرونها بل كانوا لا يرجون نشورا
(قریشیان در سفرهای خود به شام) از کنار شهری که باران شرّ و بدبختی (سنگباران) بر سر اهالی آنجا در گرفته بود گذشته‌اند (و صحنه‌های گویا و تابلوهای زنده‌ی سرنوشت دردناکِ آلودگان و بزهکاران را دیده‌اند). مگر آنها را ندیده‌اند؟! (آری! این صحنه‌ها را دیده‌اند، ولی درس عبرت نگرفته‌اند. چرا که آنان کافر بوده و اصلاً به رستاخیز معتقد نیستند) و به معاد دل نمی‌بندند. [[«الْقَرْیَةِ»: بزرگترین شهر قوم لوط مراد است. «نُشُوراً»: زنده شدن دوباره. رستاخیز. معاد (نگا: فرقان / 3، فاطر / 9، ملک / 15).]]
28962541وإذا رأوك إن يتخذونك إلا هزوا أهذا الذي بعث الله رسولا
هنگامی که تو را می‌بینند، تنها به استهزاء و تمسخرت می‌گیرند، (و شوخی‌کنان برخی به برخی می‌گویند:) این است آن کسی که خدا او را به عنوان پیغمبر فرستاده است؟! (تا ما عقلاء و کبراء از او پیروی کنیم و به دنبالش راه بیفتیم؟!). [[«إِنْ»: نه. حرف نفی است (نگا: ملک / 20). «هُزُواً»: تمسخر. در اینجا به معنی مسخره شده، یعنی (مَهْزُوءٌ بِهِ) به کار رفته‌است. (نگا: بقره / 67 و 231، مائده / 57 و 58 ...) «هذا»: این. در اینجا جنبه تحقیر و کوچک شمردن دارد.]]
28972542إن كاد ليضلنا عن آلهتنا لولا أن صبرنا عليها وسوف يعلمون حين يرون العذاب من أضل سبيلا
اگر ما استقامت و پایداری بر (پرستش) خدایان خود نکنیم، بیم آن می‌رود که (این مرد ما را گمراه سازد، و با حسن بیان و قوّت حجّت خویش) ما را از معبودهایمان منصرف کند (و به سوی یکتاپرستی متمایل نماید، و در نتیجه منحرفمان گرداند. مشرکان در روز قیامت) هنگامی که عذاب (خدا) را دیدند، خواهند دانست که چه کسی گمراه و منحرف است. (آیا تو بیراهه می‌روی، یا این که ایشان کژراهه می‌روند). [[«إِن کَادَ ...»: نزدیک است که. حرف (إِنْ) مخفّف از مثقّله است، و اسم آن محذوف و اصل آن: (إِنَّهُ کَادَ) است. «لَیُضِلُّنَا عَنْ ...»: منصرفمان کند از. گمراهمان کند از.]]
28982543أرأيت من اتخذ إلهه هواه أفأنت تكون عليه وكيلا
به من بگو ببینم، آیا کسی که هوا و هوس خود را معبود خویش می‌کند (و آرزوپرستی را جایگزین خداپرستی می‌سازد، تا آنجا که سنگهای بی‌جانی را برمی‌گزیند و به دلخواه می‌پرستد) آیا تو وکیل او خواهی بود؟ (و می‌توانی او را از هواپرستی به خداپرستی برگردانی، و از ضلالت به هدایت بکشانی؟!). [[«أَرَأَیْتَ»: مرا خبر بده. به من بگو (نگا: المصحف المیسّر). «مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»: کسی که هوی و هوس را معبود و خدای خود ساخته است. مراد از آرزوپرستی، به فرمان دل گوش کردن، و فرمان خدا و رسول و رهنمود عقل را رها کردن است (نگا: کهف / 28، طه / 16، قصص / 50). «وَکیلاً»: کسی که کار و بار خود را بدو وامی‌گذارند. مراد این است رسول خدا قادر به دفاع و هدایت چنین اشخاصی نیست و تنها بَشیر و نَذیر و سِراج مُنیر و رحمةً‌لِلْعَالَمِین است، و بر رسولان پیام باشد و بس.]]
28992544أم تحسب أن أكثرهم يسمعون أو يعقلون إن هم إلا كالأنعام بل هم أضل سبيلا
آیا گمان می‌بری که بیشتر آنان (چنان که باید) می‌شنوند یا می‌فهمند؟! (نه! آنان تفکّر و تعقّل ندارند). ایشان همچون چهارپایان هستند، و بلکه گمراه‌تر. [[«إِن هُمْ ...»: واژه (إِنْ) حرف نفی است. «کَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»: (نگا: اعراف / 179).]]
29002545ألم تر إلى ربك كيف مد الظل ولو شاء لجعله ساكنا ثم جعلنا الشمس عليه دليلا
مگر نمی‌بینی که پروردگارت چگونه سایه را گسترانیده است؟ (و شامل همه‌ی کره‌ی زمین به طور متناوب کرده است، و با نظام ویژه‌ی نور و ظلمت، زندگی را برای انسانها و جانداران و گیاهان ممکن و آسان ساخته است؟!) و همچنین خورشید را دالّ بر این سایه‌ی گسترده کرده است؟ اگر خدا می‌خواست سایه را ساکن می‌کرد (و با استقرار دائم ظلمت، توازن حرارت را به هم می‌زد، و حیات را از گستره‌ی زمین برمی‌چید). [[«مَدَّ الظِّلَّ ...»: سایه را همه جا گستر کرده است. اشاره به این است که سایه گاهی بر قسمت شرقی و گاهی بر قسمت جنوبی کره زمین می‌افتد، و بر اثر گردش زمین به دور خود، شب و روز تولید می‌گردد و سایه و روشنی همه جا را به نوبه فرا می‌گیرند، و بر اثر گردش زمین به دور خورشید، فصول چهارگانه تشکیل، و قطب شمال و قطب جنوب هم مانند سایر نقاط زمین به طور متناوب از نور و سایه برخوردار می‌شوند. «عَلَیْهِ دَلِیلاً»: رهنمون به آن. بیانگر آن. اشاره به این است که خورشید شناساننده تاریکی است، چرا که ضدّ به ضدّ شناخته می‌شود. «ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلاً»: این جمله عطف بر جمله (مَدَّ الظِّلَّ) است، و (وَ لَوْ شَآءَ رَبُّکَ لَجَعَلَهُ سَاکِناً) میان آنها جمله معترضه است.]]
29012546ثم قبضناه إلينا قبضا يسيرا
سپس ما آن سایه را آهسته جمع کرده و برمی‌چینیم (و این برچیدن تدریجی بیشترین فائده را برای موجودات دارد). [[«قَبَضْنَاهُ»: آن را جمع می‌گردانیم. مراد محو تدریجی سایه بر حسب موقعیّت خورشید است. «إِلَیْنَا»: به سوی خود. این تعبیر بیانگر این است که تابش نور و گسترش سایه - بر اثر طلوع و غروب خورشید - هر دو در دست خدا و ناشی از قدرت لایزال الله در نظام کائنات است.]]
29022547وهو الذي جعل لكم الليل لباسا والنوم سباتا وجعل النهار نشورا
این خدا است که برای شما شب را (همچون) پوشش، و خواب را (مایه‌ی) آرامش و آسایش، و روز را (هنگام) بیداری (و جنبش و تلاش و کوشش) نموده است. [[«لِبَاساً»: مراد این است که تاریکی شب همچون جامه شما را در خود می‌پوشاند. «سُبَاتاً»: تعطیل کار به منظور استراحت و تجدید قوا است. ضمناً اشاره لطیفی به تعطیل فعّالیّتهای برخی از اندامهای بدن به هنگام خواب دارد. «نُشُوراً»: بیداری. مراد وقت بیداری و تلاش و کوشش و حرکت و جنبش است که به زنده شدن دوباره رستاخیز می‌ماند (نگا: فرقان / 3 و 40، فاطر / 9، ملک / 15).]]
29032548وهو الذي أرسل الرياح بشرا بين يدي رحمته وأنزلنا من السماء ماء طهورا
خدا کسی است که بادها را به عنوان مژده‌رسانهای پیش قراول باران رحمت خود وزان می‌کند ... و این ما هستیم که از آسمان آب پاک و پاک کننده (ی محیط و چرک و کثافت) را نازل می‌گردانیم. [[«الرِّیَاحَ»: جمع ریح، بادها، ذکر آن به صورت جمع، اشاره به انواع مختلف بادها است که ابرها را به مناطق روی زمین می‌رانند. «بُشْراً»: مخفّف (بُشُراً) جمع (بَشُور) به معنی مبشّر است. مژده‌رسانها. بشارت دهندگان (نگا: اعراف / 57). «بَیْنَ یَدَیْ»: پیش از. قبل از. «رَحْمَتِهِ»: رحمت او. مراد باران است که رحمت خدا در حقّ بندگان است. اشاره به وزش بادها در پیشاپیش توده‌های ابر است که آمیخته با رطوبت ملایمی بوده و نسیم دل‌انگیزی ایجاد می‌کند که از آن بوی باران به مشام می‌رسد و به مژده‌رسانهائی می‌مانند که خبر از خوشیها و شادیها می‌دهند. «السَّمَآءِ»: مراد ابر آسمان است (نگا: واقعه / 69). «طَهُوراً»: پاک. پاک کننده (نگا: انفال / 11).]]


0 ... 279.3 280.3 281.3 282.3 283.3 284.3 285.3 286.3 287.3 288.3 290.3 291.3 292.3 293.3 294.3 295.3 296.3 297.3 298.3 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

316517764521384845465904394113759471459