نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2593 | 21 | 110 | إنه يعلم الجهر من القول ويعلم ما تكتمون |
| | | خداوند میداند سخنانی را که آشکارا میگوئید (و طعنهها و تشرهائی که راجع به اسلام بر زبان میرانید) و آنچه را که (از بدسگالیها و کینهتوزیها در دل) پنهان میدارید. [[«الْجَهْرَ»: آشکار.]] |
|
2594 | 21 | 111 | وإن أدري لعله فتنة لكم ومتاع إلى حين |
| | | من چه میدانم، شاید این (مهلت و تأخیر عذاب) آزمونی برای شما باشد و (شاید خداوند میخواهد شما را از لذائذ این جهان برای افزایش گناهان بیشتر) تا مدّتی بهرهمند سازد (و برابر قانون استدراج، آهسته و آرام مغلوب و مقهورتان گرداند و به دوزختان کشاند). [[«فِتْنَةٌ»: آزمون و آزمایش. مراد استدراج است تا بر گناهان خود بیفزایند (نگا: آلعمران / 178). «مَتَاعٌ»: بهرهمند ساختن. تمتّع و بهرهمندی (نگا: بقره / 36، آلعمران / 14). «إِلَی حِینٍ»: تا مدّتی که روزگار زندگی پایان میپذیرد و مرگ فرا میرسد.]] |
|
2595 | 21 | 112 | قال رب احكم بالحق وربنا الرحمن المستعان على ما تصفون |
| | | (پیغمبر پس از مشاهدهی این همه دوری و روگردانی مشرکان از پذیرش اسلام، رو به خدا کرد و عاجزانه) گفت: پروردگارا! دادگرانه (میان من و اینان) داوری کن (تا سرانجام، حال مؤمن و کافر یکسان نباشد. آن گاه روی سخن به مخالفان کرده و اظهار داشت:) پروردگار همهی ما خداوند مهربان است و (سرتاپای وجودمان را رحمت الهی فرا گرفته است. و در برابر) نسبتهای ناروائی که (دربارهی اسلام و در مورد ذات پاک خدا) میزنید، تنها از او کمک و یاری خواسته میشود. [[«اُحْکُمْ»: داوری فرما و کار را یکسره کن. «الْمُسْتَعَانُ»: کسی که از او استمداد خواسته میشود و طلب یاری و کمک میگردد. «تَصِفُونَ»: بیان میدارید (نگا: یوسف / 18 و 77، انبیاء / 18).]] |
|
2596 | 22 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم يا أيها الناس اتقوا ربكم إن زلزلة الساعة شيء عظيم |
| | | ای مردم! از (عقاب و عذاب) پروردگارتان بترسید (و به یاد روز قیامت باشید). واقعاً زلزلهی (انفجار جهان و فرو تپیدن ارکان آن، در آستانهی) هنگامهی رستاخیز، چیز بزرگی (و حادثهی هراسانگیزی) است. [[«زَلْزَلَةَ»: حرکت و تکان سختی که در سازمان عالم هستی در آستانه رستاخیز ایجاد میگردد و کوهها را از جا میکند و دریا را به هم میریزد و آسمانها را در هم میکوبد (نگا: واقعه / 4). «السَّاعَةَ»: هنگامه رستاخیز قیامت (نگا: أنعام / 31 و 40).]] |
|
2597 | 22 | 2 | يوم ترونها تذهل كل مرضعة عما أرضعت وتضع كل ذات حمل حملها وترى الناس سكارى وما هم بسكارى ولكن عذاب الله شديد |
| | | روزی که زلزلهی رستاخیز را میبینید (آنچنان هول و هراس سرتا پای مردمان را فرا میگیرد که حتّی) همهی زنان شیردهی که پستان به دهان طفل شیرخوار خود نهادهاند، کودک خود را رها و فراموش میکنند. و جملگی زنان باردار (از خوف این صحنهی بیمناک) سقط جنین مینمایند، و (تو ای بیننده!) مردمان را مست میبینی، ولی مست نیستند و بلکه عذاب خدا سخت (وحشتناک و هراسانگیز) است (و توازن ایشان را به هم زده است و لذا آنان را آشفته و خراب، با چشمان از حدقه به در آمده و با گامهای افتان و خیزان، و با وضع بیسر و سامان و حال پریشان میبینی). [[«تَذْهَلُ»: رها و فراموش میکند. غافل و بیخبر میگردد. از مصدر (ذُهول) به معنی غفلت و فراموشی ناشی از شدّت ترس. «مُرْضِعَةٍ»: زن شیردهی که پستان در دهان نوزاد نهاده و به شیر دادن مشغول باشد. «عَمَّا»: از فرزندی که. استعمال (ما) به جای (مَن) شایع و فراوان است (نگا: آلعمران / 36، نسأ / 3). «ذاتِ حَمْلٍ»: باردار. «سُکَارَی»: جمع سَکْران، مستان (نگا: نساء / 43). یادآوری: خوف و هراس هنگامه رستاخیز جنبه عمومی ندارد و شامل کسانی نمیشود که در دنیا فرمانبردار اوامر و نواهی الهی بودهاند (نگا: بقره / 38: آلعمران / 170: نمل / 87 و 89، انبیاء / 103).]] |
|
2598 | 22 | 3 | ومن الناس من يجادل في الله بغير علم ويتبع كل شيطان مريد |
| | | گروهی از مردم بدون هیچ علم و دانشی (و بلکه تنها از روی تقلید و هواپرستی) دربارهی (شناخت) یزدان (و مسألهی توحید خداوند منّان، و احیاء مردگان، و رستاخیز همگان به فرمان خالق جهان) به مجادله برمیخیزند، و (در این امر، طبیعی است، نه از دانش و منطق، بلکه) از هرگونه شیطان (انس و جنّ) سرکشی، پیروی مینمایند (و برابر نقشه و برنامه و حیله و دام همهی شیاطین و شیاطین صفتان عمل میکنند). [[«یُجَادِلُ فِی اللهِ»: درباره ذات و صفات و افعال و اعمال خدا ستیزهگری میکند. «شَیْطَانٍ»: مراد اهریمن انس و جنّ است (نگا: بقره / 14، انعام / 112). «یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطَانٍ»: در این جدال از هر اهریمنی پیروی میکند. در همه اعمال و اقوال از هر اهریمنی پیروی میکند. «مَرِیدٍ»: متمرّد و سرکش.]] |
|
2599 | 22 | 4 | كتب عليه أنه من تولاه فأنه يضله ويهديه إلى عذاب السعير |
| | | اهریمنانی که مشخّص و معلوم است، هرکس آنها را به دوستی گیرد، حتماً گمراهش میگردانند و به عذاب آتش (دوزخ) سوزانش میکشانند. [[«کُتِبَ عَلَیْهِ»: انگار بر این اهریمنان، همچون کالای دارای اتیکت نوشته شده است. روشن و معلوم است و این نتیجه حتمی برنامه ابلیس و همه شیاطین دیگر است. «أَنَّهُ»: شأن و مقام چنین است. «فَأنَّهُ»: این اهریمن و اهریمنان. «یَهْدِیهِ»: او را رهنمود میکنند. هدایت در اینجا به معنی دلالت، یعنی راهنمائی است (نگا: صافّات / 23). «السَّعِیرِ»: آتش برافروخته و سوزان. «فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ ...»: این جمله، خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است: فَشَأْنُهُ أَنَّهُ یُضِلُّهُ، یا، فَشَأْنُهُ الإِضْلالُ. یادآوری: علّت ترجمه ضمیر مفرد (ه) در (عَلَیْهِ) و غیره به جمع، این است که پیش از اسم نکره (شَیْطانٍ) واژه (کلّ) قرار دارد که موجب تعمیم و مفید استغراق است (نگا: انعام / 164، إسراء / 13).]] |
|
2600 | 22 | 5 | يا أيها الناس إن كنتم في ريب من البعث فإنا خلقناكم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم من مضغة مخلقة وغير مخلقة لنبين لكم ونقر في الأرحام ما نشاء إلى أجل مسمى ثم نخرجكم طفلا ثم لتبلغوا أشدكم ومنكم من يتوفى ومنكم من يرد إلى أرذل العمر لكيلا يعلم من بعد علم شيئا وترى الأرض هامدة فإذا أنزلنا عليها الماء اهتزت وربت وأنبتت من كل زوج بهيج |
| | | ای مردم! اگر دربارهی رستاخیز (مردگان و زندگانی دوبارهی ایشان) تردید دارید، (بدین نکته توجّه کنید تا به گوشهای از قدرت الهی پی ببرید و به خود آئید:) ما شما را از خاک میآفرینیم، سپس (این خاک پیش پا افتاده را) به نطفه، و بعد (نطفه، این پدیدهی اسرارآمیز فراهم آمده از اِسْپِرم مرد و اُووِل زن را) به خون بسته (ی زالو مانند)، و پس از آن (این خون بسته را به چیزی شبیه) به یک قطعه گوشت (جویده شده) در میآوریم که برخی (کامل و تامّ الخلقه و) بسامان، و برخی (ناتمام و ناقصالخلقه و) نابسامان است. (همهی اینها) بدین خاطر است که برای شما روشن سازیم (که ما بر آفرینش و تغییر و تبدیل و هرگونه کاری، از جمله زندگی دوباره بخشیدن توانائیم). ما جنینهائی را که بخواهیم تا زمان خود در رحمها نگاه میداریم و آن گاه شما را به صورت کودک (پسر یا دختر، از شکم مادران) بیرون میآوریم، سپس (شما را تحت نظارت و رعایت خود میپائیم) تا به رشد جسمانی و عقلانی خود میرسید. برخی از شما (در این میان) میمیرند و بعضی از شما به نهایت عمر و غایت پیری میرسند. تا بدانجا که چیزی از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت (و دانستههای خویش را فراموش کرده و از یاد میبرند، و درست همانند یک کودک میشوند. دلیل دیگری بر قدرت خدا در همهچیز، به ویژه دربارهی مسألهی رستاخیز، این است که ای انسان در فصل زمستان) تو زمین را خشک و خاموش میبینی، امّا هنگامی که (فصل بهار در میرسد و) بر آن آب میبارانیم، حرکت و جنبش بدان میافتد و رشد و نمو میکند و انواع گیاهان زیبا و شادیبخش را میرویاند. [[«الْبَعْثِ»: رستاخیز. از نو زنده گرداندن. «خَلَقْنَاکُمْ»: اصل شما یا خود شما را آفریدهایم (نگا: آلعمران / 59، طه / 55، بقره / 28، مؤمنون / 12). «نُطْفَةٍ»: مراد موجود زنده حاصل در منی است که از آن به «آب جهنده» تعبیر شده است (نگا: قیامت / 37، طارق / 6). «عَلَقَةٍ»: خون بسته زالوگونه. «مُضْغَةٍ»: قطعه گوشتی بدان شکل و اندازه که جویده شود. «مُخَلَّقَةٍ»: تامّ الخلقه. دارای شکل و اندام. «غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ»: ناقصالخلقه. ناکامل و نابسامان. «نُقِرُّ»: نگاه میداریم و از درون پرت نمیکنیم. «طِفْلاً»: کودک. حال است. ذکر آن به صورت مفرد بدان علّت است که مصدر است، یا به اعتبار جنس و یا این که کلّ واحد افراد است. «أَرْذَلِ الْعُمُر»: پستترین مرحله عمر، و آن پیری و فرتوتی فراوانی است که بدان هنگام عقل دچار فراموشی و اندیشه دستخوش پریشانی میشود. «هَامِدَةً»: خشک و خاموش. مراد زمین خشکیده و مرده است. «إهْتَزَّتْ»: به حرکت و تکان میافتد. مراد حرکت و تکانی است که به سبب جنبش عناصر گیاهان در داخل آن پیدا و پدیدار میگردد. «رَبَتْ»: بالا آمد و پفیده شد. مراد رشد و نمو گیاهان است. «زَوْج»: صنف. نوع. «بَهِیجٍ»: زیبا و باطراوت. سُرورآفرین و شادیبخش. سرسبز و خرّم.]] |
|
2601 | 22 | 6 | ذلك بأن الله هو الحق وأنه يحيي الموتى وأنه على كل شيء قدير |
| | | آن (چیزهائی که در آیات پیشین دربارهی مراحل مختلف آفرینش انسان و جهان گیاهان بازگو شد) بدان خاطر است که (بدانید) خدا حق است و (لذا نظامی را که آفریده نیز حق بوده و بیهوده و بیهدف نیست، و به زبان حال به شما میگوید:) او مردگان را زنده میگرداند، و وی بر هر چیزی توانا است. [[«ذلِکَ»: آن. اشاره به آفرینش انسان و دیگر چیزهای بعد از آن دارد. مبتدا است و جار و مجرور خبر آن است.]] |
|
2602 | 22 | 7 | وأن الساعة آتية لا ريب فيها وأن الله يبعث من في القبور |
| | | و (این که بدانید) بدون شکّ قیامت فرا میرسد و جای هیچ گونه تردیدی نیست، و خداوند تمام کسانی را که در گورها آرمیدهاند دوباره زنده میگرداند. [[«یَبْعَثُ»: دوباره حیات میبخشد و زنده میگرداند.]] |
|