نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2552 | 21 | 69 | قلنا يا نار كوني بردا وسلاما على إبراهيم |
| | | (آتشی را برافروختند و ابراهیم را در آن انداختند و) ما به آتش دستور دادیم که ای آتش سرد و سالم شو بر ابراهیم (و کمترین زیانی بدو مرسان). [[«بَرْداً»: سرد. «سَلاماً»: نجات و امان. «بَرْداً وَ سَلاماً»: در اصل به معنی «ذاتَ بَرْدٍ وَ سَلامٍ» است.]] |
|
2553 | 21 | 70 | وأرادوا به كيدا فجعلناهم الأخسرين |
| | | آنان خواستند که ابراهیم را با نیرنگ خطرناکی نابود کنند، ولی ما ایشان را زیانبارترین مردم نمودیم (چرا که نیرنگشان نگرفت و حتّی سبب ذلّت نمرود و نمرودیان گردید و انگیزهی ایمان آوردن مردمانی گشت). [[«کَیْداً»: نقشه نابودی خطرناک. نیرنگ بزرگ.]] |
|
2554 | 21 | 71 | ونجيناه ولوطا إلى الأرض التي باركنا فيها للعالمين |
| | | و او و لوط را (از مکر و کید کافران) رستگار و به سرزمینی گسیل داشتیم که (از لحاظ مادی و معنوی) پرخیر و برکتش برای جهانیان کردهایم. [[«لُوطاً»: لوط، برادرزاده یا عموزاده ابراهیم بود. «الأرْض»: مراد سرزمین شام است که سرزمین حاصلخیز و محلّ زندگی بسیاری از انبیاء بوده است (نگا: إسراء / 1) و ابراهیم بعد از بابلِ عراِ، در آنجا زیسته است (نگا: المصحف المیسّر).]] |
|
2555 | 21 | 72 | ووهبنا له إسحاق ويعقوب نافلة وكلا جعلنا صالحين |
| | | ما به ابراهیم اسحاق و یعقوب را به عنوان ارمغانی عطاء کردیم، و همه (ی افراد مذکور، یعنی ابراهیم و لوط و اسحاق و یعقوب) را مردانی شایسته و بایسته نمودیم. [[«نَافِلَةً»: عطیّه. ارمغان. مصدری است همچون (عاقبه) و (عافیه) و مفعول مطلق از غیر لفظ فعل خود، مثل: قَعَدْتُ جُلُوساً. یا حال (اسحاق و یعقوب) است، یا به معنی افزون و زیاد است و حال (یعقوب) میباشد. در این صورت معنی آیه چنین است: ما به ابراهیم برابر دعای خودش (نگا: صافّات / 100) اسحاق را عطاء کردیم، و افزون بر آن نوهاش یعقوب را بدو بخشیدیم، و ... یادآوری: اسماعیل نیز فرزند ابراهیم بوده است. در اینجا یادی از او نشده است، زیرا تولّد او از زن جوانی به نام (هاجر) مایه تعجّب نیست. لیکن تولّد اسحاق از زنی پیر و نازا به نام (ساره) مسأله شگفتی است (نگا: هود / 71 و 72).]] |
|
2556 | 21 | 73 | وجعلناهم أئمة يهدون بأمرنا وأوحينا إليهم فعل الخيرات وإقام الصلاة وإيتاء الزكاة وكانوا لنا عابدين |
| | | ما آنان را پیشوایانی نمودیم که برابر دستور ما (مردمان را به کارهای نیک، راهنمائی و) رهبری میکردند، و انجام خوبیها و اقامهی نماز و دادن زکات را بدیشان وحی کردیم، و آنان تنها ما را میپرستیدند. [[«أَئِمَّةً»: پیشوایان. مراد انبیاء و پیغمبران است. «بِأَمْرِنَا»: به فرمان ما. برابر قوانین و مقرّرات ما. «فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلاةِ وَ إِیتَآءَ الزَّکَاةِ»: «گزاردن نماز» و «دادن زکات»، ذکر خاصّ بعد از عام است و اشاره به اهمّیّت این دو کار است.]] |
|
2557 | 21 | 74 | ولوطا آتيناه حكما وعلما ونجيناه من القرية التي كانت تعمل الخبائث إنهم كانوا قوم سوء فاسقين |
| | | و به لوط شناخت (اسرار اشیاء) و دانش (سودمند) عطاء کردیم، و او را از شهر و دیاری که (مردمان آن) کارهای زشت و پلید انجام میدادند رهائی بخشیدیم. آنان مردمان بدی بودند و (از طاعت خدا و عمل طبعپسند) سرکشی میکردند. [[«لُوطاً»: مفعولبه فعل محذوف (آتَیْنَا) است که فعل ملفوظ (آتَیْنَاهُ) مبیِّن آن بوده و از نوع اشتغال است. «حُکْماً»: حکمت اسرار اشیاء. دستور نبوّت و رسالت. قضاوت و داوری. «عِلْماً»: هرگونه دانشی که در سعادت و سرنوشت انسان مؤثّر باشد. «الْخَبَآئِثَ»: کثافتکاریها. مراد بیشتر عمل شنیع «لِواط» است (نگا: هود / 77 - 79، نمل / 55، عنکبوت / 29). «قَوْمَ سُوءٍ»: مردمان بدکردار و گناهکار و غرق معاصی. «فَاسِقِینَ»: از مصدر فسوق به معنی خروج و سرکشی از فرمان یزدان سبحان.]] |
|
2558 | 21 | 75 | وأدخلناه في رحمتنا إنه من الصالحين |
| | | و او را غرق رحمت خود کردیم، چرا که او از زمرهی افراد شایسته و بایسته بود. [[«فِی رَحْمَتِنَا»: در رحمت خود. به میان اهل رحمت خود.]] |
|
2559 | 21 | 76 | ونوحا إذ نادى من قبل فاستجبنا له فنجيناه وأهله من الكرب العظيم |
| | | (خوب است در اینجا یاد کنی) نوح را، هنگامی که پیشتر (از اینان که اشارهی گذرائی بدیشان شد، ما را) به فریاد خواند (و گفت: پروردگارا! مرا دریاب که من شکست خوردهام، و روی زمین را از وجود کافران پاک گردان.) و ما هم دعای وی را پذیرفتیم و او (و پیروان) و خاندانش را از (اندوه فراوان و) غم بزرگ (کافران موذی و طوفان وحشتناک) رهانیدیم. [[«نَادَی»: ندا داد. به فریاد خواند (نگا: نوح / 26، قمر / 10). «أَهْلَهُ»: خاندانش. پیروانش. «الْکَرْبِ»: غم و اندوه.]] |
|
2560 | 21 | 77 | ونصرناه من القوم الذين كذبوا بآياتنا إنهم كانوا قوم سوء فأغرقناهم أجمعين |
| | | ما او را در برابر مردمانی که آیات ما را تکذیب میکردند، یاری و مدد دادیم. آنان مردمان بدی بودند و لذا همهی ایشان را (در طوفان) غرق کردیم. [[«مِنْ»: به معنی (عَلی) است. یا این که برای تعدیه (نَصَرْنَا) به مفعول دوم بوده و به معنی کمک کردن و ادامه آن برای انتقام گرفتن از دشمن است. «آیَاتِنَا»: مراد نشانههای دالّ بر نبوّت و رسالت نوح، یا آیات آسمانی است.]] |
|
2561 | 21 | 78 | وداوود وسليمان إذ يحكمان في الحرث إذ نفشت فيه غنم القوم وكنا لحكمهم شاهدين |
| | | (و یاد کن) داود و سلیمان را، هنگامی که دربارهی کشتزاری که گوسفندان مردمانی، شبانگاهان در آن چریده و تباهش کرده بودند، داوری میکردند، و ما شاهد داوری آنان بودیم. [[«یَحْکُمَانِ»: قضاوت و داوری میکردند. «الْحَرْثِ»: زراعت. کشتزار. «نَفَشَتْ»: پخش و پراکنده شدند. در شب چریدند و مایه فساد و تباهی شدند. «شَاهِدِینَ»: گواهان و آگاهان. یادآوری: قصّه قضاوت بدین گونه بود که گوسفندان شخصی شبانه داخل کشتزار کسی شدند و مایه زیان و ضرری گشتند. داود گفت: گوسفندان در برابر ضرر و زیان وارده به کشاورز داده میشود، و سلیمان مخالف این رأی بود و گفت: کشاورز از فرآورده گوسفندان استفاده میکند بدان اندازه که خسارت دیده است سپس گوسفندان به صاحب خود برگردانده میشوند (نگا: المصحف المیسّر).]] |
|