نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
255 | 2 | 248 | وقال لهم نبيهم إن آية ملكه أن يأتيكم التابوت فيه سكينة من ربكم وبقية مما ترك آل موسى وآل هارون تحمله الملائكة إن في ذلك لآية لكم إن كنتم مؤمنين |
| | | و پیامبر برجستهشان برایشان گفت: «در حقیقت، نشانهی فرماندهی او این است که آن صندوق (عهد) که در آن آرامش خاطری از جانب پروردگارتان و بازماندهای است از آنچه خاندان موسی و خاندان هارون (در آن) بر جای نهادند - در حالی که فرشتگان آن را حمل میکنند - برایتان خواهد آمد. اگر مؤمن بودهاید، برایتان بهراستی در این (رویداد) نشانهای بزرگ است.» |
|
256 | 2 | 249 | فلما فصل طالوت بالجنود قال إن الله مبتليكم بنهر فمن شرب منه فليس مني ومن لم يطعمه فإنه مني إلا من اغترف غرفة بيده فشربوا منه إلا قليلا منهم فلما جاوزه هو والذين آمنوا معه قالوا لا طاقة لنا اليوم بجالوت وجنوده قال الذين يظنون أنهم ملاقو الله كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بإذن الله والله مع الصابرين |
| | | پس چون طالوت با لشکریان (خود از آنان) جدا شد، گفت: «خدا همانا شما را به وسیلهی نهری آزماینده است. پس هر کس از آن بنوشد، از (پیروان) من نیست، و هر کس از آن نچشد، بهراستی او از من است.» مگر کسی که با دستش کفی برگرفت، پس (همگی) جز اندکی از آنان، از آن (نهر) نوشیدند. پس هنگامی که (طالوت) با کسانی که همراه وی ایمان آورده بودند، از آن (نهر) گذشتند، گفتند: «امروز ما را یارای (مقابله) با جالوت و سپاهیانش نیست.» کسانی که به ملاقات خدا گمان (شایسته) دارند، گفتند: «بسا گروهی اندک که بر گروهی بسیار، به اذن پروردگار پیروز شدند و خدا با شکیبایان است.» |
|
257 | 2 | 250 | ولما برزوا لجالوت وجنوده قالوا ربنا أفرغ علينا صبرا وثبت أقدامنا وانصرنا على القوم الكافرين |
| | | و هنگامی که با جالوت و سپاهیاناش روبهرو شدند، گفتند: «پروردگارمان! بر (سراپای)مان سیل شکیبایی فرو ریز و گامهایمان را (در کارزار) استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز فرما.» |
|
258 | 2 | 251 | فهزموهم بإذن الله وقتل داوود جالوت وآتاه الله الملك والحكمة وعلمه مما يشاء ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الأرض ولكن الله ذو فضل على العالمين |
| | | پس آنان را به اذن خدا شکست دادند و داوود، جالوت را کشت و خدا به او فرماندهی رسالت و حکومت و حکمت داد، و از آنچه میخواست به او آموخت. و اگر جلوگیری خدا برخی از مردم را به وسیلهی برخی دیگر نبود، زمین (و زمینهی تکلیف) همواره تباه میگردید، لیکن خدا نسبت به جهانیان کانون فضلیت است. |
|
259 | 2 | 252 | تلك آيات الله نتلوها عليك بالحق وإنك لمن المرسلين |
| | | اینها آیات خداست، (که) ما آنها را به تمامی حق بر تو میخوانیم و بهراستی تو بیگمان از پیامبرانی. |
|
260 | 2 | 253 | تلك الرسل فضلنا بعضهم على بعض منهم من كلم الله ورفع بعضهم درجات وآتينا عيسى ابن مريم البينات وأيدناه بروح القدس ولو شاء الله ما اقتتل الذين من بعدهم من بعد ما جاءتهم البينات ولكن اختلفوا فمنهم من آمن ومنهم من كفر ولو شاء الله ما اقتتلوا ولكن الله يفعل ما يريد |
| | | اینان تمامی پیامبرانند؛ برخی از آنان را بر برخی (دیگر) از ایشان (در جهت یا جهاتی رسالتی) برتری دادیم. از آنان کسی است (که) خدا با او سخن گفت، و بعضی را (به) درجاتی (بر دیگران) بالا برد. و به عیسی پسر مریم دلایل آشکار دادیم و او را به وسیلهی روحالقدس تأیید کردیم. و اگر خدا میخواست، کسانی که پس از آنان بودند –بعد از آن همه دلایل روشن که برایشان آمد- به کشتار یکدیگر نمیپرداختند؛ ولی (با هم) اختلاف کردند. پس بعضی از آنان کسانی (بودند که) ایمان آوردند و بعضی از آنان کسانی (بودند که) کافر شدند؛ و اگر خدا میخواست (با یکدیگر) کشتار نمیکردند، ولی خدا آنچه را میخواهد انجام میدهد. |
|
261 | 2 | 254 | يا أيها الذين آمنوا أنفقوا مما رزقناكم من قبل أن يأتي يوم لا بيع فيه ولا خلة ولا شفاعة والكافرون هم الظالمون |
| | | هان ای کسانی که ایمان آوردید! از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه داد و ستدی است و نه دوستی و نه شفاعتی. و کافران خودشان ستمکارانند. |
|
262 | 2 | 255 | الله لا إله إلا هو الحي القيوم لا تأخذه سنة ولا نوم له ما في السماوات وما في الأرض من ذا الذي يشفع عنده إلا بإذنه يعلم ما بين أيديهم وما خلفهم ولا يحيطون بشيء من علمه إلا بما شاء وسع كرسيه السماوات والأرض ولا يئوده حفظهما وهو العلي العظيم |
| | | خدا(ست که) معبودی جز او نیست؛ زنده و بسی پاینده و بر پا دارنده است؛ نه هیچ چُرتی او را فرو میگیرد، و نه هیچ خوابی؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، تنها از آنِ اوست؛ کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه را در پیش روی آنان و آنچه را در پشت سرشان است میداند و به چیزی از علمِ او، جز به آنچه (خود) خواست، احاطه نمییابند؛ کرسیِ (علم و قدرت و رحمت) او آسمانها و زمین را به وسعت (بیکران) در برگرفته و نگهداری آنها بر او دشوار نیست. و اوست والای با عظمت. |
|
263 | 2 | 256 | لا إكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي فمن يكفر بالطاغوت ويؤمن بالله فقد استمسك بالعروة الوثقى لا انفصام لها والله سميع عليم |
| | | در دین هیچ (گونه) اجباری نیست، (زیرا) راه از بیراه بهدرستی آشکار شده؛ پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورَد، به یقین به دستاویزی استوار - که آن را هرگز گسستی نیست - چنگ زده است. و خدا بس شنوایی بسیار داناست. |
|
264 | 2 | 257 | الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات إلى النور والذين كفروا أولياؤهم الطاغوت يخرجونهم من النور إلى الظلمات أولئك أصحاب النار هم فيها خالدون |
| | | خدا (تنها) ولی [:کارگزار و پشتوانهی] کسانی است که ایمان آوردند؛ آنان را از تاریکیها سوی روشنایی برون میبرد. و (اما) کسانی که کفر ورزیدند، سرپرستانشان طغیانگرانند، که آنان را از روشنایی سوی تاریکیها به در میبرند. آنان همراهان آتشند، (و) ایشان در آن جاودانند. |
|