نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2417 | 20 | 69 | وألق ما في يمينك تلقف ما صنعوا إنما صنعوا كيد ساحر ولا يفلح الساحر حيث أتى |
| | | و چیزی را که در دست راست داری بیفکن تا همهی ساختههای (مزوّرانه و شعبدهبازیهای مکّارانهی) ایشان را به سرعت ببلعد. چرا که کارهائی را که کردهاند، نیرنگِ جادوگر است، و جادوگر هر کجا برود پیروز نمیشود. [[«تَلْقَفْ»: تند میبلعد (نگا: اعراف / 117). «إِنَّما»: مسلّماً چیزی را که. «کَیْدُ»: نیرنگ. چشمبندی. «سَاحِرٍ»: مراد جنس جادوگر است. «حَیْثُ أَتَی»: هرجا باشد. هر کجا برود.]] |
|
2418 | 20 | 70 | فألقي السحرة سجدا قالوا آمنا برب هارون وموسى |
| | | (موسی عصای خود را انداخت. عصا مار بزرگی گردید و همهی طنابها و چوبدستیهای مارگونهی ایشان را فوراً بلعید.) به دنبال آن، جادوگران همگی به سجده افتادند و گفتند: ما (حقیقت را عیان میبینیم و) به پروردگار هارون و موسی ایمان داریم. [[«أُلْقِیَ السَّحَرَةُ»: جادوگران انداخته شدند. استعمال فعل مجهول بیانگر این واقعیّت است که سطوت معجزه، جادوگران را فروتنانه بر رو انداخته است.]] |
|
2419 | 20 | 71 | قال آمنتم له قبل أن آذن لكم إنه لكبيركم الذي علمكم السحر فلأقطعن أيديكم وأرجلكم من خلاف ولأصلبنكم في جذوع النخل ولتعلمن أينا أشد عذابا وأبقى |
| | | (فرعون) گفت: آیا پیش از آن که به شما اجازه دهم، بدو ایمان آوردید؟! مسلّماً او بزرگ شما است. بزرگی که به شما جادوگری آموخته است. بیگمان دستهایتان و پاهایتان را عکس یکدیگر قطع میکنم، و شما را بر فراز شاخههای درختان خرما به دار میآویزم. (آن وقت) خواهید دانست که کدام یک (از دو خدا: من یا خدای موسی) عذابش سختتر و پایدارتر است. [[«آذَنَ»: اجازه دهم. «کَبِیر»: رئیس. بزرگ. «مِنْ خِلافٍ»: عکس یکدیگر. از دو قسمت مختلف، مثل پای راست و دست چپ، و پای چپ و دست راست. «لأُصَلِّبَنَّ»: قطعاً به دار میآویزم. «فِی»: به معنی (علی) یعنی بالا و فراز است. «جُذُوع»: جمع جِذْع، ساقه و تنه. شاخه (نگا: مریم / 23 و 25).]] |
|
2420 | 20 | 72 | قالوا لن نؤثرك على ما جاءنا من البينات والذي فطرنا فاقض ما أنت قاض إنما تقضي هذه الحياة الدنيا |
| | | (جادوگران پاسخ دادند و) گفتند: ما هرگز تو را بر دلائل و براهین روشنی که برایمان آمده است، و بر پروردگاری که ما را آفریده است بر نمیگزینیم و مقدّم نمیداریم، پس هر فرمانی که میخواهی صادر کنی، صادر کن (و آنچه میخواهی بکن، که باکی نیست. امّا بدان) تو تنها میتوانی در زندگی این جهان فرمان بدهی (و قدرت فرماندهی تو از دائرهی این دنیا فراتر نمیرود). [[«لَن نُّؤْثِرَکَ»: هرگز تو را ترجیح نمیدهیم و برنمیگزینیم. «الْبَیِّنَاتِ»: معجزات. دلائل. «وَالَّذِی فَطَرَنا»: و بر خدائی که ما را آفریده است. حرف (وَ) میتواند حرف عطف و (ألّذی) عطف بر (ما) باشد، و یا این که واو حرف جرّ و برای قسم باشد. «إِقْضِ»: حکم کن، فرمان بده. «قَاضٍ»: حکمکننده. فرمان دهنده. عائد آن محذوف است. «هذِهِ الْحَیَاةَ»: مفعول فیه است.]] |
|
2421 | 20 | 73 | إنا آمنا بربنا ليغفر لنا خطايانا وما أكرهتنا عليه من السحر والله خير وأبقى |
| | | ما به پروردگارمان ایمان آوردهایم تا ببخشاید گناهان ما را و جادوگریهائی را که بدان وادارمان میکردی. خدا بهتر (از هر کسی) و پایدارتر (از هر قدرتی) است. [[«خَطَایَا»: خطاها. گناهان و بدیها. «أَکْرَهْتَنَا»: به ما تحمیل کردی. وادارمان نمودی. این جمله بیانگر این واقعیّت است که جادوگران میدانستند که جادوگری، گمراهسازی و کار ناپسندی است. فرعون آن را برای به هراس انداختن مردم از خود، مورد بهرهبرداری قرار میداد.]] |
|
2422 | 20 | 74 | إنه من يأت ربه مجرما فإن له جهنم لا يموت فيها ولا يحيى |
| | | (ساحران سپس چنین ادامه دادند و گفتند:) بیگمان هر که (بیایمان و) گنهکار به پیش پروردگارش رود، دوزخ از آن او است. در آنجا نه میمیرد (تا از دست عذاب رهائی یابد) و نه زنده میماند (آن گونه که باید زیست و از نعمتها لذّت برد و بهرهمند گردید. بلکه برای همیشه در میان مرگ و زندگی دست و پا میزند). [[«إِنَّهُ»: کار و بار چنین است. واژه (هُ) ضمیر شأن است. «مُجْرِماً»: بزهکارانه. به قرینه واژه (مُؤْمِن) در آیه بعدی و بسیاری از آیات دیگر، مراد از مُجْرِم، کافر و بیایمان است (نگا: اعراف / 84، فرقان / 31).]] |
|
2423 | 20 | 75 | ومن يأته مؤمنا قد عمل الصالحات فأولئك لهم الدرجات العلى |
| | | و هرکه با ایمان و عمل صالح به پیش پروردگارش رود، چنین کسانی دارای مراتب والا و منازل بالایند. [[«الْعُلَی»: جمع عُلْیا، مؤنّث أَعْلی، بالا و والا، رفیع و شریف.]] |
|
2424 | 20 | 76 | جنات عدن تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها وذلك جزاء من تزكى |
| | | (آن منازل و مراتب) باغهای (بهشت جاویدانی) است که جای ماندگاری است، و در زیر (قصرها و درختهای) آن رودبارها جاری است، و جاودانه در آنجا میمانند، و این (چنین چیز باارزشی) پاداش کسی است که (با ایمان و انجام طاعت) خویشتن را پاک و پاکیزه (از کثافات کفر و معاصی) کند. [[«جَنَّاتُ»: بدل از (الدَّرَجاتُ الْعُلَی) است. «تَزَکَّی»: خود را پاک داشت. خویشتن را پاکیزه از کفر و معاصیکرد.]] |
|
2425 | 20 | 77 | ولقد أوحينا إلى موسى أن أسر بعبادي فاضرب لهم طريقا في البحر يبسا لا تخاف دركا ولا تخشى |
| | | (مدّتها به این منوال گذشت و حوادث تلخ و شیرینی میان موسی و فرعون روی داد. سرانجام) ما به موسی پیام دادیم که شبانه بندگانم را (از مصر به سوی فلسطین) کوچ بده، و آن گاه (که به کرانهی نیل رسیدید، با عصا به رودخانهی دریاگون نیل بزن و) راهی خشک برای آنان در این دریا بگشا. (راهی که چون در آن گام بگذاری) نه از فرعونیان میترسی که به تو برسند و نه (از غرق شدن در آب) هراسی داری. [[«أَسْرِ بِعِبَادِی»: شبانه بندگانم را کوچ بده و از مصر به سوی سرزمین موعود فلسطین بیرون ببر (نگا: اسراء / 1). «فَاضْرِبْ لَهُمْ»: برای ایشان بساز. مأخوذ از گفتار عرب است، وقتی که میگویند: ضَرَبَ فُلانٌ لِفُلانٍ فی مالِهِ نصیباً. یعنی قسمتی را مال ایشان ساخت. «یَبَساً»: خشک. مصدر است و در معنی وصفی، یعنی (یابِس) به کار رفته است و وصف (طَریقاً) میباشد. «دَرَکاً»: ملحق شدن و دریافتن. اسم مصدر از ادراک است. «لا تَخافُ دَرَکاً وَ ...»: حال ضمیر مستتر در (إِضْرِبْ) است.]] |
|
2426 | 20 | 78 | فأتبعهم فرعون بجنوده فغشيهم من اليم ما غشيهم |
| | | (موسی فرمان خدا را اجرا کرد و) فرعون با لشکریانش آنان را دنبال کردند (و در کنار دریا بدیشان رسیدند و در عقبشان وارد جادهای شدند که با کنار رفتن آب پدید آمده بود. در این هنگام) دریا آنان را به گونهی شگفتی در میان (امواج خروشان) خود گرفت. [[«أَتْبَعَهُمْ»: دنبالشان کرد. در عقبشان روان شد. «غَشِیَهُمْ»: ایشان را فرا گرفت. آنان را در خود نهان کرد. «الْیَمِّ»: دریا (نگا: اعراف / 136). «مَا»: آن چیزی که خِردها نمیتوانند به توصیفش بپردازند و خوف و هراسش را بیان دارند. فاعل است.]] |
|