نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2382 | 20 | 34 | ونذكرك كثيرا |
| | | و بسیار ذکر تو گوئیم و بر یاد تو باشیم. [[«نَذْکُرَکَ»: اسماء حُسنای تو را بر زبان رانیم. ذکر تو گوئیم. به یا تو باشیم]] |
|
2383 | 20 | 35 | إنك كنت بنا بصيرا |
| | | چرا که تو همیشه از حال ما آگاه بودهای (و هستی، و امور ما را زیر نظر داشتهای و میداری). [[«بَصِیراً»: بینا. آگاه.]] |
|
2384 | 20 | 36 | قال قد أوتيت سؤلك يا موسى |
| | | (خدا موسی را ندا داد و) فرمود: ای موسی! خواستهی تو به تو داده میشود. [[«أُوتِیتَ»: داده شدی. از مصدر إیتآء. «سُؤْل»: درخواست. مصدر است و به معنی اسم مفعول، یعنی: مَسْؤُول.]] |
|
2385 | 20 | 37 | ولقد مننا عليك مرة أخرى |
| | | ما (پیش از این) بار دیگری بر تو منّت نهادهایم (و بدون تقاضا و درخواست تو، تو را مشمول عنایت خود قرار دادهایم). [[«مَنَنَّا عَلَیْکَ»: در حق تو انعام و احسان کردهایم.]] |
|
2386 | 20 | 38 | إذ أوحينا إلى أمك ما يوحى |
| | | بدان گاه که آنچه را که لازم بود (توسّط فرشتگان) به مادرت الهام کردیم. [[«أَوْحَیْنَا»: الهام کردیم. مراد از وحی، الهام است (نگا: نحل / 68، قصص / 7).]] |
|
2387 | 20 | 39 | أن اقذفيه في التابوت فاقذفيه في اليم فليلقه اليم بالساحل يأخذه عدو لي وعدو له وألقيت عليك محبة مني ولتصنع على عيني |
| | | (الهام کردیم) که او را در صندوقی بیفکن، و آن صندوق را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل بیفکند، (و آن وقت فرعون) دشمن من و دشمن او، آن را (از آب) بگیرد. من محبّت خود را بر تو افکندم (بدان گونه که هرکس تو را ببیند بیاختیار دوستت داشته باشد). هدف هم این بود که تحت نظارت و رعایت من چنان که باید پرورش یابی. [[«إِقذِ فِیهِ»: او را بیفکن. «التَّابُوتِ»: صندوق (نگا: بقره / 248). «الْیَمِّ»: دریا. مراد رود نیل است (نگا: اعراف / 136). «عَدُوٌّ»: مراد فرعون است. «لِتُصْنَعَ»: تا ساخته شوی. مراد از ساختن، پرورش و تربیت است. «عَلَی عَیْنِی»: تحت رعایت و نظارت خاصّ من (نگا: هود / 37).]] |
|
2388 | 20 | 40 | إذ تمشي أختك فتقول هل أدلكم على من يكفله فرجعناك إلى أمك كي تقر عينها ولا تحزن وقتلت نفسا فنجيناك من الغم وفتناك فتونا فلبثت سنين في أهل مدين ثم جئت على قدر يا موسى |
| | | در آن هنگام خواهرت (در نزدیکی کاخ فرعون تو را میپائید و) راه میرفت (چون دید که تو را از آب گرفتند و به دنبال زن شیردهی میگشتند، بدیشان) گفت: آیا کسی را به شما نشان دهم که سرپرستی او را بر عهده گیرد و (دایهی خوبی برای وی باشد؟ پس از موافقت آنان، مادرت را بدیشان نمود، و آن وقت) ما تو را به سوی مادرت باز گرداندیم تا چشمش (از دیدن تو) روشن شود (و از زنده بودن تو شاد گردد) و غمگین نشود. (بعد از بزرگ شدن، از میان فرعونیان، اشتباهاً) کسی را کُشتی، و ما تو را از غم و اندوه (شرّ و بلای فرعونیان و قصاص فرعون) رهانیدیم، و (بعد از آن) تو را (در کورههای حوادث، یکی پس از دیگری) بارها و بارها آزمودیم. پس از آن سالها در میان مردم مَدْیَن ماندگار شدی. سپس ای موسی! در موعدی که (برای گرفتن فرمان رسالت) مقدّر بود (از مَدْیَن به مصر) بازگشتی. [[«فَتَنَّاکَ»: تو را با خوشیها و ناخوشیها آزمودیم تا از آلودگیها پاکیزه شدی و از بوته آزمایش خالص به در آمدی (نگا: انبیاء / 35). «فُتُوناً»: جمع (فَتْن)، انواع آزمونها و آزمایشها، مانند: ظنون که جمع ظنّ است. و یا این که فُتُون جمع فِتْنَة است، مثل: به دور، جمع بَدْرَة، حُجُوز جمع حُجْزَة. برخی هم گفتهاند، فُتُون مصدر است، همانند: شکور و کُفُور و ثُبُور. «عَلَی قَدَرٍ»: بر طبق تقدیر ازلی. قَدَر به معنی مُقَدَّر یا مَوْعِد است.]] |
|
2389 | 20 | 41 | واصطنعتك لنفسي |
| | | و تو را برای (وحی خود و حمل رسالت) خویش برگزیدم. [[«إِصْطَنَعْتُکَ»: تو را برگزیدم. تو را از خاصّان کردم. در حق تو نیکی نمودم.]] |
|
2390 | 20 | 42 | اذهب أنت وأخوك بآياتي ولا تنيا في ذكري |
| | | تو و برادرت همراه با آیات من (که در اختیارتان گذاردهام) بروید و در ذکر (و یاد و اجرای فرمان) من سستی مکنید. [[«بِآیَاتِی»: همراه با آیات من. آیات، هم شامل دو معجزه بزرگ موسی میشود، و هم سایر نشانههای پروردگار و تعلیمات و برنامههائی که بیانگر حقّانیّت دعوت و نبوّت او است (نگا: اسراء / 101). «لاتَنِیَا»: سستی نکنید. از ماده (ونی).]] |
|
2391 | 20 | 43 | اذهبا إلى فرعون إنه طغى |
| | | به سوی فرعون بروید که سرکشی کرده است (و در کفر و طغیان از حدّ گذشته است). |
|