نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2331 | 19 | 81 | واتخذوا من دون الله آلهة ليكونوا لهم عزا |
| | | (این گونه افراد) بجز خدا، معبودهائی برای خود برگزیدهاند تا این که چنین معبودهائی مایهی عزّت و احترام (دنیوی و اخروی) ایشان گردند. (در دنیا در رفع مشکلات یاریشان دهند، و در آخرت برایشان شفاعت و میانجیگری کنند). [[«عِزّاً»: مصدر است و برای مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث یکسان به کار میرود.]] |
|
2332 | 19 | 82 | كلا سيكفرون بعبادتهم ويكونون عليهم ضدا |
| | | نه چنین است (که میاندیشند. روز قیامت) معبودهائی را که میپرستند، عبادت ایشان را انکار خواهند کرد، و دشمن آنان خواهند شد. [[«سَیَکْفُرُونَ»: بیزاری خواهند جُست. منکرخواهند شد (نگا: نحل / 86، عنکبوت / 25، احقاف / 6). «ضدّاً»: حال مؤکّده (عَلَیْهِمْ) است.]] |
|
2333 | 19 | 83 | ألم تر أنا أرسلنا الشياطين على الكافرين تؤزهم أزا |
| | | نمیدانی که ما شیاطین را به سوی کافران فرستادهایم تا آنان را (در انجام گناهان) سخت برانگیزند و بیاغالانند. [[«تَؤُزُّهُمْ»: تکان دهند و بجنبانند. مراد تحریک و تشویق بر معاصی است (نگا: فصّلت / 25). «أَزّاً»: برانگیختن. سخت تکان دادن. به جوش آوردن.]] |
|
2334 | 19 | 84 | فلا تعجل عليهم إنما نعد لهم عدا |
| | | (ای پیغمبر! از کفر ایشان دلتنگ مباش، و در نزول عذاب) بر آنان شتاب مکن. ما تمام اعمال ایشان را دقیقاً محاسبه میکنیم (و جزای کارهایشان را خواهیم داد). [[«نَعُدُّ»: میشماریم. حساب میکنیم.]] |
|
2335 | 19 | 85 | يوم نحشر المتقين إلى الرحمن وفدا |
| | | روزی ما پرهیزگاران را (با تعظیم و تکریم هرچه بیشتر) به گونهی گروههائی که به نزد شاهان روند و مهمانان ایشان شوند، در پیشگاه خداوند مهربان جمع مینمائیم (و وارد بهشت میگردانیم). [[«یَوْمَ»: در روزی. روزی را. مفعول فیه یا مفعول بِهِ است. «نَحْشُرُ»: جمع میکنیم. گرد میآوریم. «وَفْداً»: گروههای اعزامی به دربار امراء و شاهان. جمع است و مفرد آن (وافد). مانند. رَکْب و راکِب، و صَحْب و صاحِب. حال (الْمُتَّقینَ) است.]] |
|
2336 | 19 | 86 | ونسوق المجرمين إلى جهنم وردا |
| | | و گناهکاران را (همچون شتران تشنهای که به سوی آبشخور به سرعت بروند) تشنه کام به سوی جهنّم میرانیم (و بدانجا داخل میگردانیم). [[«نَسُوقُ»: میرانیم. «وِرْداً»: جمع وارِد، در آیندگان. وارد شوندگان. مجازاً تشنگان، و تشبیهاً چهارپایان تشنهکام نیز معنی کردهاند که متضمّن تحقیر و توهین بدکاران است.]] |
|
2337 | 19 | 87 | لا يملكون الشفاعة إلا من اتخذ عند الرحمن عهدا |
| | | (در آن روز، چه بندگان متّقی و چه بندگان مجرم مؤمن و غیر مؤمن، هیچ یک از) آنان نمیتوانند شفاعت بکنند، مگر آن کسی که با خداوند مهربان عهد و پیمان دارد (که یکتاپرستی و انجام کارهای شایسته در دنیا است). [[«لا یَمْلِکُونَ»: نمیتوانند. دارا نیستند. مراد بندگان خدا به طور کلّی است. «إِلاّ مَنْ»: مراد کسانی است که یکتاپرست و مؤمنِ راستین باشند. چنین کسانی بعد از اجازه خداوند مهربان میتوانند شفاعت بکنند (نگا: طه / 109، سبأ / 23، زخرف / 86، نجم / 26). «عَهْداً»: پیمان. مراد توحید و ایمان خالص است. برخی پیمان را (اذن) مذکور در آیات متعدّد قرآن دانستهاند.]] |
|
2338 | 19 | 88 | وقالوا اتخذ الرحمن ولدا |
| | | (یهودیان و مسیحیان و مشرکان) میگویند: خداوند مهربان فرزندی برای خود برگرفته است! [[«قالُوا»: مراد مسیحیان و یهودیان (نگا: توبه / 30) و مشرکان قریش است (نگا: زخرف / 19).]] |
|
2339 | 19 | 89 | لقد جئتم شيئا إدا |
| | | واقعاً چیز بسیار زشت و زنندهای را میگوئید. [[«إِدّاً»: بسیار زشت و زننده. سخت شگفت.]] |
|
2340 | 19 | 90 | تكاد السماوات يتفطرن منه وتنشق الأرض وتخر الجبال هدا |
| | | نزدیک است آسمانها به خاطر این سخن از هم متلاشی گردد، و زمین بشکافد، و کوهها به شدّت درهم فرو ریزد! [[«تَکَادُ»: نزدیک است. «یَتَفَطَّرْنَ»: شق شوند. متلاشی گردند. «تَخِرُّ»: فرو افتند. فرو ریزند. «هَدّاً»: به شدّت ویران کردن و اجزاء پیکره را پراکنده نمودن. مفعول مطلق تأکیدی (تَخِرُّ) است. یا این که به معنی متفرّق و پراکنده است، که در این صورت (هَدّاً) به معنی (مَهْدُودَةً) و حال است.]] |
|