نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2154 | 18 | 14 | وربطنا على قلوبهم إذ قاموا فقالوا ربنا رب السماوات والأرض لن ندعو من دونه إلها لقد قلنا إذا شططا |
| | | و بر دلهايشان قوت بخشيديم آنگاه كه [در مقابل مشركان] قيام كردند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمين است، غير او هرگز معبودى را نخواهيم خواند كه در اين صورت حتما ناحق گفتهايم |
|
2155 | 18 | 15 | هؤلاء قومنا اتخذوا من دونه آلهة لولا يأتون عليهم بسلطان بين فمن أظلم ممن افترى على الله كذبا |
| | | اينان قوم ما هستند كه غير او معبودانى اختيار كردهاند، چرا بر [الوهيت] آنها دليل روشنى نمىآورند؟ پس كيست ظالمتر از كسى كه بر خدا دروغ ببندد |
|
2156 | 18 | 16 | وإذ اعتزلتموهم وما يعبدون إلا الله فأووا إلى الكهف ينشر لكم ربكم من رحمته ويهيئ لكم من أمركم مرفقا |
| | | و چون از آنها و از آنچه جز خدا مىپرستند كناره گرفتيد، پس به غار پناه جوييد تا پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگسترد و براى شما در كارتان گشايشى فراهم سازد |
|
2157 | 18 | 17 | وترى الشمس إذا طلعت تزاور عن كهفهم ذات اليمين وإذا غربت تقرضهم ذات الشمال وهم في فجوة منه ذلك من آيات الله من يهد الله فهو المهتد ومن يضلل فلن تجد له وليا مرشدا |
| | | و خورشيد را مىبينى كه وقتى طلوع مىكند از غارشان به سمت راست ميل مىكند، و چون غروب مىكند از سمت چپشان مىگذرد و آنها در جايى فراخ از آن غار بودند. اين از نشانههاى قدرت خداست. هر كه را خدا هدايت كند، او هدايت يافته است و هر كه را گمراه كند هرگز بر |
|
2158 | 18 | 18 | وتحسبهم أيقاظا وهم رقود ونقلبهم ذات اليمين وذات الشمال وكلبهم باسط ذراعيه بالوصيد لو اطلعت عليهم لوليت منهم فرارا ولملئت منهم رعبا |
| | | و آنان را بيدار مىپنداشتى، در حالى كه خفته بودند. و آنها را به پهلوى راست و چپ مىگردانديم، و سگشان بر آستانه غار دو دست خود را گشاده بود. اگر بر آنها مشرف مىشدى، [و از نزديك مىديدى]، بىترديد به آنها پشت كرده مىگريختى و وجودت از بيمشان آكنده مى |
|
2159 | 18 | 19 | وكذلك بعثناهم ليتساءلوا بينهم قال قائل منهم كم لبثتم قالوا لبثنا يوما أو بعض يوم قالوا ربكم أعلم بما لبثتم فابعثوا أحدكم بورقكم هذه إلى المدينة فلينظر أيها أزكى طعاما فليأتكم برزق منه وليتلطف ولا يشعرن بكم أحدا |
| | | و اين چنين آنان را برانگيختم تا ميان خود از يكديگر پرستش كنند. يكى از آنها گفت: چه مدت [اين جا] ماندهايد؟ گفتند: روزى يا مقدارى از روز ماندهايم. [سر انجام] گفتند: پروردگارتان بهتر مىداند چه مدت ماندهايد. اينك يكى از خودتان را با اين پولتان به شه |
|
2160 | 18 | 20 | إنهم إن يظهروا عليكم يرجموكم أو يعيدوكم في ملتهم ولن تفلحوا إذا أبدا |
| | | چرا كه آنها اگر بر شما دست يابند سنگسارتان مىكنند يا شما را به كيش خود باز مىگردانند و در آن صورت هرگز رستگار نخواهيد شد |
|
2161 | 18 | 21 | وكذلك أعثرنا عليهم ليعلموا أن وعد الله حق وأن الساعة لا ريب فيها إذ يتنازعون بينهم أمرهم فقالوا ابنوا عليهم بنيانا ربهم أعلم بهم قال الذين غلبوا على أمرهم لنتخذن عليهم مسجدا |
| | | و بدينسان [اهل شهر را] بر آنها واقف كرديم تا بدانند كه وعدهى خدا راست است و در [وقوع] قيامت ترديدى نيست و اين هنگامى بود كه [مردم] در ميان خود در بارهى امر [معاد] مناقشه داشتند پس [مشركان] گفتند: بر آنها بنايى بسازيد [تا كسى از آنها آگاه نشود] |
|
2162 | 18 | 22 | سيقولون ثلاثة رابعهم كلبهم ويقولون خمسة سادسهم كلبهم رجما بالغيب ويقولون سبعة وثامنهم كلبهم قل ربي أعلم بعدتهم ما يعلمهم إلا قليل فلا تمار فيهم إلا مراء ظاهرا ولا تستفت فيهم منهم أحدا |
| | | به زودى خواهند گفت: سه تن بودند و چهارمىشان سگشان بود، و مىگويند: پنج تن بودند و ششمىشان سگشان- تيرى به ناپيدا [مىزنند]- و مىگويند: هفت تن بودند و هشتمىشان سگشان بود. بگو: پروردگارم به وعده آنها آگاهتر است و جز شمار اندكى تعداد آنها را نمىدان |
|
2163 | 18 | 23 | ولا تقولن لشيء إني فاعل ذلك غدا |
| | | و هيچ وقت در بارهى كارى مگوى كه فردا چنين مىكنم |
|