بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
21231794وما منع الناس أن يؤمنوا إذ جاءهم الهدى إلا أن قالوا أبعث الله بشرا رسولا
تنها چیزی که مانع ایمان آوردن مردمان بعد از نزول هدایت (وحی آسمانی) برای ایشان شد، این است که می‌گویند: آیا خداوند انسانی را به عنوان پیغمبر فرستاده است؟! (فرشتگان افلاکی سزاوار این مقام بزرگ رسالتند؛ نه انسانهای خاکی). [[«وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ ...»: تنها مانع ایمان مردمان همین بهانه‌جوئی بوده است. این تعبیر دلیلِ بر انحصار نیست و بلکه برای تأکید و بیان اهمّیّت موضوع است. «أَبَعَثَ اللهُ بَشَراً رَّسُولاً»: مراد این است که اهل مکّه منکر این بودند که انسانی به مقام نبوّت برسد و پیغمبر گردد (نگا: أنعام / 91، هود / 27).]]
21241795قل لو كان في الأرض ملائكة يمشون مطمئنين لنزلنا عليهم من السماء ملكا رسولا
بگو: اگر در زمین (به جای انسانها) فرشتگانی مستقرّ و در آن راه می‌رفتند، ما از آسمان (از جنس خودشان) فرشته‌ای را به عنوان پیغمبر به سویشان می‌فرستادیم (چرا که رهبر باید از جنس پیروان خود باشد). [[«مُطْمَئِنِّینَ»: جمع مطمئن، آرمیده. مراد ساکن و مستقرّ است. حال است.]]
21251796قل كفى بالله شهيدا بيني وبينكم إنه كان بعباده خبيرا بصيرا
بگو: کافی است که خدا میان من و شما گواه باشد. بی‌گمان او از (حال) بندگانش بسیار آگاه، (و نسبت به کارشان) بس بینا است (و لذا می‌داند که من فرمان او را به شما رسانده‌ام و این شما هستید که از پذیرش حق لجوجانه سر باز می‌زنید). [[«شَهِیداً»: گواه. یعنی گواه بر صدق من و عناد با حق شما.]]
21261797ومن يهد الله فهو المهتد ومن يضلل فلن تجد لهم أولياء من دونه ونحشرهم يوم القيامة على وجوههم عميا وبكما وصما مأواهم جهنم كلما خبت زدناهم سعيرا
خدا هر کس را (به سبب ایمان به پروردگار و پیغمبرش و کتاب آسمانی قرآن) رهنمود کند، راهیاب او است، و هرکس را (به سبب سوء اختیار و فرو رفتن در گناهان و سرکشی از قوانین آفریدگار) گمراه سازد، جز خدا دوستان و مددکارانی برای چنین کسانی نخواهی یافت (تا دست آنان را بگیرند و به سوی حق برگردانند و از کیفر و عذاب آخرت رستگارشان گردانند) و ما در روز رستاخیز ایشان را بر روی رخساره (کشانده و) کور و لال و کر (از گورها) جمع می‌گردانیم (و به صحرای محشر گسیل می‌داریم. به گونه‌ای که بر اثر پریشانی حال چشمانشان نمی‌بیند و گوشهایشان نمی‌شنود و زبانهایشان قادر به تکلّم نمی‌باشد). جایگاهشان دوزخ خواهد بود. هر زمان که زبانه‌ی آتش (به سبب سوختن گوشت و استخوان ایشان) فروکش کند، (با تجدید گوشت و استخوانشان) بر زبانه‌ی آتششان می‌افزائیم. [[«أوْلِیَآء»: کمک‌کنندگان. یاران. «عَلَی وُجُوهِهِمْ»: بر روی چهره و رخساره‌هایشان (نگا: فرقان / 34، قمر / 48). «عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمّاً»: کوران و لالان و کران. این امر در اوائل زنده‌گرداندن دوباره و سر برآوردن از گورها است که به سبب سرگشتگی و پریشانی، حواسّ ایشان از کار می‌افتد. ولی بعدها پرده‌های سرگردانی به کنار زده می‌شود و اهوال قیامت را می‌بینند (نگا: کهف / 53، شوری / 45، ِ / 22). «خَبَتْ»: آتش فروکش کرد. از شعله افتاد. از ماده (خبو). «سَعیراً»: شعله‌ور. فروزان (نگا: نساء / 55).]]
21271798ذلك جزاؤهم بأنهم كفروا بآياتنا وقالوا أإذا كنا عظاما ورفاتا أإنا لمبعوثون خلقا جديدا
این (عذاب مضاعف و جاویدان) کیفرشان بدان خاطر است که آیه‌های (قرآنی و ادلّه‌ی جهانیِ) ما را انکار می‌نمایند و می‌گویند: آیا زمانی که استخوانهائی شدیم و فرسودیم، مگر می‌شود که (دوباره زنده گردیم و) آفرینش تازه‌ای پیدا کنیم؟! [[«بِأَنَّهُمْ»: به خاطر این که ایشان. «عِظَاماً»: استخوانهائی. «رُفَاتاً»: درهم شکسته و از هم پراکنده (نگا: اسراء / 49). «لَمَبْعُوثُونَ»: (نگا: أنعام / 29، هود / 7).]]
21281799أولم يروا أن الله الذي خلق السماوات والأرض قادر على أن يخلق مثلهم وجعل لهم أجلا لا ريب فيه فأبى الظالمون إلا كفورا
آیا نمی‌نگرند که خدائی که (بدون نمونه و مُدِل قبلی) آسمانها و زمین را آفریده است، توانا است بر این که پس از مردن (بار دیگر) همچون ایشان را بیافریند (و به زندگی دوباره عودت دهد؟ بلی که می‌تواند) ولی برای آنان سرآمدی تعیین نموده است که گمانی در آن نیست و (با فرارسیدن آن زمان که قیامت نام دارد همگان را زنده می‌گرداند و به صحرای محشر گسیل می‌دارد. این سرآمد قطعی است) امّا ستمگران جز کفر و انکار را پذیرا نمی‌باشند. [[«مِثْلَهُمْ»: همانند ایشان. عین خودشان. یعنی خدائی که نخستین بار انسانها را از نیستی به هستی آورده است، دوباره می‌تواند روح به پیکرشان بدمد و اجساد ایشان را زنده گرداند. «أَجَلاً»: مراد سرآمد دوران برزخ و سرآغاز قیامت است.]]
212917100قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربي إذا لأمسكتم خشية الإنفاق وكان الإنسان قتورا
بگو: اگر شما مالک خزینه‌های نعمت پروردگارم بودید (و صاحب همه‌ی جهان می‌گشتید) باز هم از ترس فقر بخل می‌ورزیدید، چرا که انسان طبعاً موجود بخیلی است. [[«رَحْمَةِ»: مراد نعمت است که از رحمت سرچشمه می‌گیرد. یا مراد چیزی است که سبب رحمت خدا است. از قبیل: دریافت کتاب و افتخار نبوّت. چرا که کافران به سبب تنگ‌نظری روا نمی‌دیدند که موهبت نبوّت به انسانی چون محمّد (ص) داده شود. «لاَمْسَکْتُمْ»: بخل می‌ورزیدید. از بذل و بخشش دست نگاه می‌داشتید. کلمه مُمْسِک، به معنی بخیل، از همین ماده است. «الإِنفَاقِ»: مراد فقر و تنگدستی است. «قَتُوراً»: بسیار بخیل و تنگ‌نظر.]]
213017101ولقد آتينا موسى تسع آيات بينات فاسأل بني إسرائيل إذ جاءهم فقال له فرعون إني لأظنك يا موسى مسحورا
(اگر بدین کافران معجزه‌های پیشنهادیشان نموده شود، به سبب ستیزه‌ی با حق باعث ایمان آنان نمی‌گردد. چرا که) ما به موسی نُه تا معجزه‌ی روشن دادیم (و با وجود آن ایمان نیاوردند). از بنی‌‌اسرائیل (همعصر خود که اسلام را پذیرفته‌اند) بپرس، بدان گاه که موسی به سویشان آمد (میان او و فرعون چه گذشت). فرعون به موسی گفت: ای موسی! من معتقدم که تو دیوانه‌ای. [[«تِسْعَ آیَاتٍ»: نُه معجزه. شاید مراد از عدد نُه، کثرت باشد، چرا که در خود قرآن معجزات فراوانی برای حضرت موسی ذکر شده است (نگا: بقره / 57 و 60، اعراف / 108 و 117 و 130 و 133 و 171، نمل / 10، طه / 20 - 22، شعراء / 63). اگر هم مراد عدد محدود نُه باشد، معجزاتی مورد نظر است که در ارتباط با فرعون و فرعونیان صورت گرفته است؛ نه آنهائی که در ارتباط با خود بنی‌اسرائیل‌است (نگا: نمل / 12). برخی آیات نه‌گانه را به معنی فرمانهای نه‌گانه دانسته‌اند که به پرهیز از این چیزها دستور می‌دهند: شرک، زنا، کشتن بی‌گناه، دزدی، جادوگری، رباخواری، بی‌گناه را گرفتار امراءکردن و به کشتن دادن، زنان پاکدامن را تهمت زدن، تعدّی یهودیان از مراسم خاصّ شنبه. «فَاسْأَلْ بَنِی إِسْرَآئِیلَ»: از بنی‌اسرائیل برای روشنگری دیگران و گواهی بر صدق گفتار خود بپرس. مراد از بنی‌اسرائیل، کسانی است که مسلمان شده بودند و از تورات اطّلاع داشتند. «مَسْحُوراً»: جادو شده و دیوانه (نگا: شعراء / 27). ساحر و جادوگر (نگا: اعراف / 132).]]
213117102قال لقد علمت ما أنزل هؤلاء إلا رب السماوات والأرض بصائر وإني لأظنك يا فرعون مثبورا
(موسی به فرعون) گفت: تو که (خوب) می‌دانی که این معجزه‌های روشنی‌بخش (و دلائل واضح) را جز صاحب آسمانها و زمین نفرستاده است (و تو کاملاً آگاهانه حقائق را انکار می‌کنی) و من معتقدم که تو ای فرعون! (از حق روگردانی و سرانجام اگر از سرکشی خود برنگردی) هلاک می‌گردی. [[«بَصَآئِرَ»: دلائل آشکاری که مردمان در پرتو آن راه حق را پیدا کنند و برای پیمودن جاده سعادت بصیرت و بینش پیدا می‌کنند (نگا: انعام / 104، اعراف / 203). حال واژه (هؤُلآءِ) است. «مَثْبُوراً»: نابود. هلاک شده. رویگردان از حق.]]
213217103فأراد أن يستفزهم من الأرض فأغرقناه ومن معه جميعا
(فرعون بر سرکشی خود افزود و) خواست که (موسی و پیروانش) جملگی را از سرزمین (مصر) بردارد (و ایشان را ریشه‌کن سازد). پس ما فرعون و همه‌ی فرعونیان را غرق کردیم (و تیر نیرنگشان را به سوی خودشان برگرداندیم و زمین را از لوث وجودشان پاک کردیم). [[«أَن یَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الأَرْضِ»: این که ایشان را از سرزمین مصر با کشت و کشتار نابود گرداند (نگا: اسراء / 64 و 76). إستفزاز به معنی بیرون راندن با زور و عُنف است و در اینجا مراد نابود کردن و ریشه‌کن ساختن است.]]


0 ... 202.2 203.2 204.2 205.2 206.2 207.2 208.2 209.2 210.2 211.2 213.2 214.2 215.2 216.2 217.2 218.2 219.2 220.2 221.2 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

819552718179640025875621535217345735