بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
2092202أولئك لهم نصيب مما كسبوا والله سريع الحساب
اینان (که جویای سعادت دنیا و آخرتند و در پی خوشبختی هر دو سرایند) از دسترنج خود بهره‌مند خواهند شد (و برابر کوششی که برای دنیا می‌ورزند و تکاپوئی که در راه آخرت از خود نشان می‌دهند، در هر دو جهان از کرده‌ی خود سود می‌برند و سعادت دارین نصیبشان خواهد گردید)، و خدا سریع‌الحساب است (و به اعمال همگان آشنا است و هر چه زودتر پاداش و پادافره بندگان را خواهد داد). [[«أُوْلئِکَ»: اشاره به هر دو گروه، یا اشاره به گروه دوم است.]]
2102203واذكروا الله في أيام معدودات فمن تعجل في يومين فلا إثم عليه ومن تأخر فلا إثم عليه لمن اتقى واتقوا الله واعلموا أنكم إليه تحشرون
و در روزهای مشخّصی (که سه روز ایّام التشریق، یعنی یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ماه ذی‌الحجّه است و حاجیان در مِنیا بسر می‌برند) خدا را یاد کنید (و با اذکار و ادعیه به عبادت و پرستش او بپردازید). و اگر کسی (عبادت سه روزه را در دو روز اوّل ایّام التشریق انجام دهد و) شتاب نماید، گناهی بر او نیست (و مانعی نخواهد بود که روز سوم برای رمی جمرات نباشد)، و کسی که ماندگار شود و (از رخصت استفاده نکند، بهتر هم خواهد بود و) گناهی نخواهد داشت، (و این رخصت تعجیل یا تأخیر و نفی گناه از شتابنده و ماندگار، تنها) از آنِ کسی است که تقوا پیشه سازد (و از منهیّات و محرّمات خویشتن را به دور دارد). از (خشم و انتقام) خدا بپرهیزید و بدانید که در پیشگاه او جمع خواهید شد (و به اعمال و اقوالتان رسیدگی خواهد گردید و پاداش نیکان و پادافره بدان داده خواهد شد). [[«أُذْکُرُوا اللهَ»: مقصود از ذکر، تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح است که پس از نماز، و هنگام رمی جمرات، و در وقت ذبح قربانی گفته می‌شود. «أَیَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ»: روزهای معلوم و مشخّص، که سه روز بعد از عید قربان است و ایّام التشریق نام دارد و حاجیان در مِنی بدین هنگام به رمی جمرات مشغول می‌گردند. «فَمَن تَعَجَّلَ»: اگر رمی جمرات در دو روز اوّل یا در خود سه روز انجام شود، بلامانع است. «تُحْشَرُونَ»: جمع آورده می‌شوید (نگا: آل‌عمران / 12 و 158، انعام / 38).]]
2112204ومن الناس من يعجبك قوله في الحياة الدنيا ويشهد الله على ما في قلبه وهو ألد الخصام
در میان مردم کسی یافته می‌شود که سخن او در (باره‌ی امور و اسباب معاش) زندگی دنیا، تو را به شگفت می‌اندازد (و فصاحت و حلاوت کلام او، مایه‌ی اعجاب تو می‌شود) و خدا را بر آنچه در دل خود دارد گواه می‌گیرد (و ادّعاء دارد که آنچه می‌گوید، موافق با چیزی است که در درون پنهان می‌دارد، و گفتار و کردارش یکی است). و حال آن که او سرسخت‌ترین دشمنان است. [[«یُعْجِبُکَ»: تو را به شگفت می‌آورد. توجّه تو را به خود جلب می‌کند. «فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا»: در زندگی دنیا. درباره امور زندگی دنیا. «یُشْهِدُ اللهَ»: خدا را گواه می‌گیرد. «أَلَدُّ»: صفت مشبّهه و به معنی سخت و شدید است، یا این که اسم تفضیل و به معنی سرسخت‌ترین و گردنکش‌ترین است. «الْخِصَامِ»: مصدر باب مفاعله و به معنی خصومت و دشمنی است، و یا این که جمع مکسّر خَصْم، به معنی دشمنان است.]]
2122205وإذا تولى سعى في الأرض ليفسد فيها ويهلك الحرث والنسل والله لا يحب الفساد
و هنگامی که پشت می‌کند و می‌رود (و یا به ریاست و حکومتی می‌رسد)، در زمین به تلاش می‌افتد تا در آن فساد و تباهی ورزد و زرع و نسل (انسانها و حیوانات) را نابود کند (و با فساد و تباهی خود، اقوات و اموال و ارواح را از میان ببرد)، و خداوند فساد و تباهی را دوست نمی‌دارد. [[«تَوَلَّی»: والی و سرور شد. پشت کرد و رفت. «الْحَرْثَ»: کشت و زرع. «النَّسْلَ»: نژاد انسان یا حیوان. نسل مصدر است و در معنی اسم مفعول به کار رفته است، همچون خلق و مخلوق.]]
2132206وإذا قيل له اتق الله أخذته العزة بالإثم فحسبه جهنم ولبئس المهاد
و هنگامی که بدو گفته می‌شود: از خدا بترس (و اقوال و افعال برابر دار و به جای افساد اصلاح کن)، عظمت (و نخوت، سراپای) او را فرا می‌گیرد و (غرور) گناه (او را به بزهکاری وادار) می‌کند. پس دوزخ او را بسنده است و چه بد جایگاهی است. [[«إتَّقِ اللهَ»: از خدا بترس. «اَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ»: عزّت بزهکارانه و غرور گناه او را فرا می‌گیرد. کبریا و نخوت دروغین او را به انجام گناه بیشتر می‌کشاند. «حَسْبُهُ»: او را بس است. او را کافی و بسنده است. «الْمِهَادُ»: آرامگاه. قرارگاه. بستر.]]
2142207ومن الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله والله رءوف بالعباد
و در میان مردم کسی یافته می‌شود که جان خود را (که عزیزترین چیزی است که دارد) در برابر خوشنودی خدا می‌فروشد (و رضایت الله را بالاتر از دنیا و مافیها می‌شمارد و همه چیز خود را در راه کسب آن تقدیم می‌دارد) و خداوندگار نسبت به بندگان بس مهربان است (و بدانان در برابر کار اندک، نعمت جاوید می‌بخشد و بیش از توانائی انسانی برایشان تکالیف و وظائف مقرّر نمی‌دارد). [[«یَشْرِی»: می‌فروشد (نگا: نساء / 74). «إبْتِغَآءَ»: خواستن. طلبیدن. مفعولٌ‌له است. «مَرْضَاةِ»: رضایت. خوشنودی. مَرْضاة مصدر میمی‌است و برابر رسم‌الخطّ قرآنی با (ت) نوشته شده است.]]
2152208يا أيها الذين آمنوا ادخلوا في السلم كافة ولا تتبعوا خطوات الشيطان إنه لكم عدو مبين
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همگی (اسلام را به تمام و کمال بپذیرید و) به صلح و آشتی درآئید، و از گامهای اهریمن (و وسوسه‌های وی) پیروی نکنید (و به دنبال او راه نروید). بی‌گمان او دشمن آشکار شما است. [[«السِّلْمِ»: صلح و صفا. اسلام. تسلیم. «کَآفَّةً»: جملگی. همگی. حال ضمیر (و) در فعل (أُدْخُلُوا) یا مصدر است. «أُدْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَآفَّةً»: جملگی به صلح گردن نهید. جملگی به اسلام درآئید و با تمام وجود بدان بگروید. اسلام را به تمام و کمال بپذیرید. به شریعت واحده همگانی اسلام درآئید. «خُطُوَاتِ»: جمع خُطْوَة، گامها. «خُطُوَات»: منظور آرایشگری و وسوسه‌انگیزی اهریمن است.]]
2162209فإن زللتم من بعد ما جاءتكم البينات فاعلموا أن الله عزيز حكيم
و اگر بعد از آمدن دلائل واضح (و حجّتهای باهر، از راه خدا دور گشتید و طریق شیطان پیش گرفتید و از جاده‌ی حق) منحرف و دچار لغزش شدید (و به دام اهریمن افتادید) بدانید (از دست عدالت آفریدگار فرار نتوانید کرد) که بی‌گمان خدا توانا و حکیم است (و بر همه چیز چیره و همه‌ی کارهایش مطابق حکمت است). [[«زَلَلْتُمْ»: لغزیدید. بیراهه رفتید و منحرف گشتید. «الْبَیِّنَاتُ»: دلائل روشن. «عَزِیزٌ»: غالب. چیره. «حَکِیمٌ»: آن که کارها را به مقتضای حکمت انجام می‌دهد.]]
2172210هل ينظرون إلا أن يأتيهم الله في ظلل من الغمام والملائكة وقضي الأمر وإلى الله ترجع الأمور
آیا آنان که راه صلح و آشتی نمی‌پویند و دین اسلام را نمی‌جویند انتظار دارند که خدا و فرشتگان (آشکارا در برابر دیدگانشان ظاهر گردند و) در زیر سایه‌بانهای ابر به سوی ایشان بیایند (و رو در رو با آنان به سخن درآیند؟!). و حال آن که فرمان (بر قطع امید محال ایشان) انجام پذیرفته است (و چنین کاری رخ نمی‌دهد) و همه‌ی کارها به سوی خدا برگشت داده می‌شود. [[«هَلْ یَنظُرُونَ»: آیا انتظار می‌کشند؟ استفهام انکاری است و به معنی: انتظار نمی‌کشند. «ظُلَلٍ»: جمع ظُلَّة، سایه‌بانها. «الْغَمَامِ»: ابر. ابر سفید. «قُضِیَ الأَمْرُ»: کار از کار گذشته است. کار انجام و به پایان رسیده است. فرمان خدا بر آن رفته است. این آیه شریفه دو مفهوم عمده دارد: یکی در بالا گذشت (نگا: انعام / 158). دیگری عبارت است از: اینان چندان انتظاری نمی‌کشند که قیامت فرا می‌رسد و عذاب خدا و فرشتگان عذاب در سایه‌بانهای ابر سفید که نشانه سرعت و نعمت است، ولی برای اینان نقمت است، سر می‌رسند و کار از کار می‌گذرد و همه امور به سوی خدا باز گردانده می‌شود (نگا: زخرف / 66).]]
2182211سل بني إسرائيل كم آتيناهم من آية بينة ومن يبدل نعمة الله من بعد ما جاءته فإن الله شديد العقاب
(ای پیغمبر!) از بنی‌اسرائیل بپرس: چقدر معجزه‌های بزرگ و دلائل روشنی به آنان داده‌ایم؟ (لیکن ایشان نعمتهای خدا را نادیده گرفته و ناسپاسی کرده‌اند) و هر که نعمت خدای را دگرگونه کند (و به جای ایمان بدان و شکر بر آن، نسبت بدان کفر ورزد و ناسپاسی کند) پس از آن که به سویش آمد (و به دستش رسید و بر آن اطّلاع یافت، خدا چنین کسی را دچار عذاب سختی خواهد کرد) چه بی‌گمان خداوند شدیدالعقاب است. [[«سَلْ»: بپرس. «کَمْ»: چه اندازه. چه زیاد. «بَیِّنَةٍ»: روشن. «فَإِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ»: این عبارت می‌تواند با تقدیر (لَهُ) در آخر، جواب شرط باشد. یا این که تعلیل جواب شرط بوده و به جای آن آورده شده باشد، که تقدیر آن چنین خواهد بود: وَ مَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللهِ، عاقَبَةُ أَشَدَّ عُقُوبَةِ، لاِنَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ.]]


0 ... 10.8 11.8 12.8 13.8 14.8 15.8 16.8 17.8 18.8 19.8 21.8 22.8 23.8 24.8 25.8 26.8 27.8 28.8 29.8 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

231314204952256233411923763482627092378