نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
2022 | 16 | 121 | شاكرا لأنعمه اجتباه وهداه إلى صراط مستقيم |
| | | او سپاسگزار نعمتهای خدا بود، (و به خاطر این خصال حمیده، خدا برای حمل رسالت) او را برگزید و به راه راست (منتهی به بهشت جاویدان و نعمت سرمدی یزدان) رهنمودش گردانید. [[«شَاکِراً»: خبر چهارم (کانَ) است. «إِجْتَبَاهُ»: او را برای رسالت آسمانی برگزید و وی را به دوستی گرفت (نگا: نساء / 125).]] |
|
2023 | 16 | 122 | وآتيناه في الدنيا حسنة وإنه في الآخرة لمن الصالحين |
| | | و در دنیا نیکی بهرهی او کردیم و در آخرت هم از زمرهی شایستگان (نَیل به رضوان رحمان و ورود به بهشت جاویدان، یعنی نعمت فراوان و بیپایان) خواهد بود. [[«آتَیْناهُ فَِی الدُّنْیَا حَسَنَةً»: مراد محبّت مردمان جمیع ادیان در حق ابراهیم، و تولّد انبیاء فراوان از نسل او، و ذکر جمیل وی بر سر زبانها برای همیشه است (نگا: شعراء / 84، صافّات / 108 و 109).]] |
|
2024 | 16 | 123 | ثم أوحينا إليك أن اتبع ملة إبراهيم حنيفا وما كان من المشركين |
| | | سپس (قرنها بعد از ابراهیم، تو را به پیغمبری برگزیدیم) و به تو وحی کردیم که از آئین ابراهیم پیروی کن که حقگرا (و دور از انحراف) بود و از زمرهی مشرکان نبود. [[«مِلَّةَ»: دین. آئین.]] |
|
2025 | 16 | 124 | إنما جعل السبت على الذين اختلفوا فيه وإن ربك ليحكم بينهم يوم القيامة فيما كانوا فيه يختلفون |
| | | (بزرگداشت روز جمعه در اسلام، و عادی شمردن روز شنبه در آن، مخالف با برنامهی ابراهیم نیست، همان گونه که یهودیان ادّعاء میکنند). بلکه (ترک کار، و تحریم شکار، و پرداختن به عبادت ویژه در) روز شنبه (جزو شریعت ابراهیم نبوده و تنها جنبهی تنبیه و کیفر یهودیان را داشته است و فقط بر یهودیان یعنی) بر کسانی واجب گشته است که دربارهی آن اختلاف ورزیدهاند (و بعضی آن را پذیرفته و برخی نسبت بدان بیاعتنائی کردهاند) و بیگمان خداوند میان آنان دربارهی آنچه در آن اختلاف ورزیدهاند، روز قیامت داوری خواهد کرد (و هر یک را به جزا و سزای خود خواهد رساند). [[«السَّبْتُ»: (نگا: بقره / 65، نساء / 47 و 154). «أَلَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ»: مراد خود یهودیها است (نگا: اعراف / 163).]] |
|
2026 | 16 | 125 | ادع إلى سبيل ربك بالحكمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتي هي أحسن إن ربك هو أعلم بمن ضل عن سبيله وهو أعلم بالمهتدين |
| | | (ای پیغمبر!) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان، و با ایشان به شیوهی هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن؛ چرا که (بر تو تبلیغ رسالت الهی است با سخنان حکیمانه و مستدلّانه و آگاهانه، و به گونهی بس زیبا و گیرا و پیدا، و بر ما هدایت و ضلال و حساب و کتاب و سزا و جزا است.) بیگمان پروردگارت آگاهتر (از همگان) به حال کسانی است که از راه او منحرف و گمراه میشوند و یا این که رهنمود و راهیاب میگردند. [[«الْحِکْمَةِ»: سخنان استوار و بجا. «الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ»: اندرز نیکو و زیبائی که دلچسب و گیرا و قانعکننده بوده و در آن ترهیب و تشویق و بیم و امید باشد. «جَادِلْهُمْ»: با مردمان مناظره و مباحثه و گفت و شنود کن. «بِالَّتِی»: به طریقه و شیوهای که. واژه (أَلَّتِی) صفت موصوف محذوفی چون (الطَّریقَة، الْمُجَادِلَةِ) است.]] |
|
2027 | 16 | 126 | وإن عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به ولئن صبرتم لهو خير للصابرين |
| | | (ای مسلمانان!) هرگاه خواستید مجازات کنید (کسانی را که به حقوق شما تعدّی و تجاوز کردهاند)، تنها بدان اندازه مجازات کنید و کیفر دهید که دربارهی شما روا شده است (و از حدّ آن فراتر نروید و برمگذرید) و اگر شکیبائی پیشه ساختید (و به خاطر خدا مجازات نکردید و کیفر ندادید) حتماً شکیبائی برای شکیبایان (حقپرستی چون شما که از دل فرمان نمیبرید و به راهنمائی یزدان گوش فرا میدارید، در دنیا و آخرت) بهترخواهد بود. [[«عَاقَبْتُمْ»: مجازات کردید. کیفر رساندید. مراد این است که اگر خواستید متجاوز را گوشمالی دهید و عقاب برسانید (نگا: بقره / 194).]] |
|
2028 | 16 | 127 | واصبر وما صبرك إلا بالله ولا تحزن عليهم ولا تك في ضيق مما يمكرون |
| | | و (ای پیغمبر! تو نیز در برابر مصائب و صحنههای جانسوزی که در راه تبلیغ رسالت آسمانی خواهی دید) شکیبائی کن و شکیبائی تو (و هرکس دیگری) جز در پرتو (لطف رحمان و به یاری و) توفیق یزدان میسّر نیست. (اگر کافران ایمان نیاوردند،) بر آنان اندوهگین مشو و در برابر مکر و نیرنگی که میورزند (و توطئههائی که به راه میاندازند) ناراحت و نگران مباش (و خویشتن را در پناه خدا دار). [[«مَا صَبْرُکَ إِلاّ بِاللهِ»: شکیبائی تو جز با معونت و توفیق یزدان میسّر نیست. «لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ»: بر آنان اندوهگین مباش. غم ایشان را مخور.]] |
|
2029 | 16 | 128 | إن الله مع الذين اتقوا والذين هم محسنون |
| | | بیگمان خدا (مرحمت و معونت و حفاظت و رعایت همه جانبهاش) همراه کسانی است که تقوا پیشه کنند و (با دوری از نواهی، خود را از خشم خدا به دور دارند، و با تمام نیرو و قدرت) با کسانی است که نیکوکار باشند و (با انجام اوامر الهی خویشتن را به الطاف ایزد نزدیک سازند). [[«مَعَ»: با. همراه. مراد همراهی معنوی و مدد الهی است.]] |
|
2030 | 17 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم سبحان الذي أسرى بعبده ليلا من المسجد الحرام إلى المسجد الأقصى الذي باركنا حوله لنريه من آياتنا إنه هو السميع البصير |
| | | تسبیح و تقدیس خدائی را سزا است که بندهی خود (محمّد پسر عبدالله) را در شبی از مسجدالحرام (مکّه) به مسجدالاقصی (بیتالمقدّس) برد، آنجا که دَور و بر آن را پربرکت (از اقوات مادی و معنوی) ساختهایم. تا (در این کوچ یک شبهی زمینی و آسمانی) برخی از نشانههای (عظمت و قدرت خداوندی) خود را بدو بنمایانیم (و با نشان دادن فراخی گسترهی جهان و بخشی از شگفتیهای آن، او را از بند دردها و رنجهای زمینیان برهانیم و با دل و جرأت بیشتر به میدان مبارزهی حق و باطل روانه گردانیم). بیگمان خداوند بس شنوا و بینا است. (نه سخنی از او پنهان و نه کاری از او نهان میماند). [[«سُبْحَانَ»: پاک و منزّه است از ناتوانیها و ناشایستها. تسبیح و تقدیس و تعظیم و تکریم باد. این واژه مفعول مطلق فعل محذوفی است و برای اظهار تعجّب و بیان عظمت و قدرت به کار میرود. «أَسْرَی»: شبرَوی کرد. در اینجا به وسیله حرف (ب) متعدّی شده است. یعنی، در شب برد (نگا: هود / 81، دخان / 23). «الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ»: مسجدالحرام که در شهر مکّه است و نقطه شروع سفر زمینی رسول است. «الْمَسْجِدِ الأقْصَی»: مسجد اقصی که در بیتالمقدّس است و نقطه پایان سفر زمینی و مکان آغاز سفر آسمانی رسول است. کوچ از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی را إسراء مینامند. و کوچ از مسجدالاقصی به برخی از کرات آسمانی را معراج میگویند. إسراء و معراج هر دو با هم در پاسی از یک شب انجام گرفته است (نگا: نجم / 1 - 18). «بَارَکْنَا»: مبارک و پربرکت گرداندیم. مراد حاصلخیزی زمینهای اطراف شهر بیتالمقدّس و برکات معنوی خود آنجا است؛ چرا که سرزمین انبیاء و قبلهگاه دلهای مردان خدا است.]] |
|
2031 | 17 | 2 | وآتينا موسى الكتاب وجعلناه هدى لبني إسرائيل ألا تتخذوا من دوني وكيلا |
| | | ما به موسی کتاب (تورات) دادیم و آن را رهنمود بنیاسرائیل کردیم (تا در پرتو آن از تاریکی جهل و کفر به سوی نور علم و ایمان راهیاب شوند. و بدیشان دستور دادیم) این که غیر ما را تکیهگاه و پشتیبان خود مسازید (و امور خویش را جز به ما مسپارید). [[«هُدیً»: هدایت. راهنما. «أَلاّ تَتَّخِذُوا»: فعلی پیش از آن محذوف است و تقدیر چنین است: قُلْنَا لَهُمْ لا تَتَّخِذُوا. در این صورت حرف (أَنْ) زائد است. یا این که به معنی (أَیْ) تفسیریّه است و تقدیر چنین میشود: أَیْ لا تَتَّخِذُوا. میتوان حرف جرّ را نیز مقدّر دانست. بِألاّ تَتَّخِذُوا. «مِن دُونِی»: به غیر از من. به جای من.]] |
|