نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
202 | 2 | 195 | وأنفقوا في سبيل الله ولا تلقوا بأيديكم إلى التهلكة وأحسنوا إن الله يحب المحسنين |
| | | و در راه خدا انفاق (و بذل مال) کنید و (با ترک انفاق)، خود را با دست خویش به هلاکت نیفکنید، و نیکی کنید (در کشتن و یاری ستمدیده و جنگ و ...) همانا خداوند نیکوکاران را دوست میدارد. [[«أَنفِقُوا»: ببخشید. بذل و بخشش کنید. صرف مال کنید. «لا تُلْقُوا»: میندازید. میفکنید. «أَیْدِی»: جمع ید، دستها. نفسها. «لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ»: با دست خود، خویشتن را به هلاکت میندازید. خود را به هلاکت میندازید. حرف (بِ) میتواند زائد، یا غیرزائد بشمار آید. «التَّهْلُکَةِ»: هلاک و نابودی. هر چیزی که منتهی به مرگ شود. «أَحْسِنُوا»: نیک رفتار کنید، در شیوه عبادت و معامله با اسیران و یاری مستمندان و غیره، نیکوکاری کنید.]] |
|
203 | 2 | 196 | وأتموا الحج والعمرة لله فإن أحصرتم فما استيسر من الهدي ولا تحلقوا رءوسكم حتى يبلغ الهدي محله فمن كان منكم مريضا أو به أذى من رأسه ففدية من صيام أو صدقة أو نسك فإذا أمنتم فمن تمتع بالعمرة إلى الحج فما استيسر من الهدي فمن لم يجد فصيام ثلاثة أيام في الحج وسبعة إذا رجعتم تلك عشرة كاملة ذلك لمن لم يكن أهله حاضري المسجد الحرام واتقوا الله واعلموا أن الله شديد العقاب |
| | | و حجّ و عمره را به تمام و کمال خالصانه برای خدا انجام دهید (و مراسم و مناسک ظاهری را به پایان برید و هدفتان جز رضای خدا نباشد) و اگر (از برگزاری بعضی از مناسک، به وسیلهی دشمن یا بیماری و غیره) بازداشته شدید (و خواستید از احرام به در آئید، بر شما است که) هر آنچه از قربانی فراهم شود (همچون شتر و گاو و گوسفند، ذبح کنید و آن گاه از احرام به در آئید) و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به قربانگاه خود برسد (همان جائی که حاجی در آن از انجام مراسم حجّ بازمانده، و یا کعبه است)، و اگر کسی از شما بیمار شد، یا ناراحتی در سر داشت (به سبب زخمی بودن یا سردرد و یا بیماریهای دیگر، و محتاج شد موی سر را بتراشد، باید که) فدیه بدهد، از قبیل (سه روز) روزه یا صدقه (که دادن خوراک یکروزهی شش نفر نادار است) و یا گوسفندی (که باید ذبح و میان فقراء تقسیم شود). و وقتی که (از دشمن یا بیماری) در امان بودید (و به حجّ و عمره رفتید و نخست) کسی از عمره بهرهمند گردد سپس حجّ را آغاز کند، آنچه از قربانی میسّر شد (ذبح میکند و به فقرای آنجا میدهد). و کسی که (قربانی یا بهای قربانی را) نیابد، سه روز در (ایّام) حجّ، و هفت روز هنگامی که بازگشت (به خانه و کاشانهی خود، باید روزه بگیرد). این ده روز کاملی است (که نباید از آنها غفلت شود) این (بهرهمندی و آغاز از عمره، یا قربانی و یا روزهداری) از آن کسی است که خانوادهی او اهل مسجدالحرام (یعنی ساکنان مکّه و دوروبر آن) نباشد. (تقوا داشته باشید) و از خدا بترسید و بدانید که خدا دارای کیفر سختی است. [[«أَتِمُّوا»: به تمام و کمال انجام دهید. «أُحْصِرْتُمْ»: محاصره شدید. بازداشته شدید. «إسْتَیْسَرَ»: ممکن شد. دست داد. «الْهَدْیِ»: چهارپایانی که برای قربانی در موسم حجّ به مکّه گسیل میگردند. «لا تَحْلِقُوا»: نتراشید. «مَحِلَّ»: مکانی که در آن ذبح حیوان قربانی مشروع گردیده است. «صَدَقَةٍ»: طعام دادن. اطعام شش نفر از فقراء. «نُسُکٍ»: حیوانی که ذبح میشود، و اقلّ آن گوسفندی است.]] |
|
204 | 2 | 197 | الحج أشهر معلومات فمن فرض فيهن الحج فلا رفث ولا فسوق ولا جدال في الحج وما تفعلوا من خير يعلمه الله وتزودوا فإن خير الزاد التقوى واتقون يا أولي الألباب |
| | | حجّ در ماههای معیّنی انجام میپذیرد (که عبارتند از: شوّال و ذوالقعده و ذوالحجّه). پس کسی که (در این ماهها با احرام یا تلبیه یا سوق دادن حیوان قربانی و شروع مناسک دیگر حجّ)، حجّ را بر خویشتن واجب کرده باشد (و حجّ را آغاز نموده باشد، باید آداب آن را مراعات دارد و توجّه داشته باشد که) در حجّ آمیزش جنسی با زنان و گناه و جدالی نیست (و نباید مرتکب چنین اعمالی شود). و هر کار نیکی که میکنید خداوند از آن آگاه است. و توشه برگیرید (هم برای سفر حجّ و هم برای سرای دیگرتان و بدانید) که بهترین توشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از (خشم و کیفر) من بپرهیزید. [[«مَن فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ»: کسی که با آغازکردن اعمال حجّ، حجّ را بر خود واجب کرد. «رَفَثَ»: جماع. «فُسُوقَ»: سرکشی و نافرمانی. گناه و معصیت. «جِدَالَ»: مشاجره. ستیزه. «أُوْلِی الألْبَابِ»: خردمندان.]] |
|
205 | 2 | 198 | ليس عليكم جناح أن تبتغوا فضلا من ربكم فإذا أفضتم من عرفات فاذكروا الله عند المشعر الحرام واذكروه كما هداكم وإن كنتم من قبله لمن الضالين |
| | | گناهی بر شما نیست این که از فضل پروردگار خود برخوردار شوید (و در ایّام حجّ به کسب و تجارت بپردازید). و هنگامی که از عرفات (به سوی مزدلفه) روان شدید، خدا را (با تهلیل و تکبیر و تلبیه) در نزد مشعرالحرام یاد کنید، و همان گونه که شما را رهنمون کرده است خدای را یاد کنید (و با تضرّع و زاری و بیم و امید و این که گوئی که او را میبینید به ذکرش بپردازید) اگرچه پیش از آن جزو گمراهان بوده باشید. [[«جُنَاحٌ»: گناه. «اَن تَبْتَغُوا»: این که جویای سود از راه معامله و تجارت گردید، مادام که هدف اصلی حجّ باشد. «أَفَضْتُمْ»: برجوشیدید و چست و چابک سرازیر شدید. «عَرَفَاتٍ»: عرفات مکانی است که روز عرفه، یعنی نهم ذیالحجّه، حاجیان در آن لبّیکگویان و ادعیهخوانان میمانند و نماز ظهر و عصر را در آنجا میگزارند و بعد از آن رهسپار مزدلفه میگردند. «الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ»: کوهی است در مزدلفه میان عرفات و مِنی. «کَمَا هَدَاکُمْ»: همان گونه که رهنمودتان کرده است.]] |
|
206 | 2 | 199 | ثم أفيضوا من حيث أفاض الناس واستغفروا الله إن الله غفور رحيم |
| | | سپس از همان جا که مردم روان میشوند (و از مکان واحدی به نام عرفات به سوی سرزمین مِنی میکوچند) روان شوید، و از خداوند آمرزش (گناهان و کجرویهای پیشین خود را) بخواهید (و بدانید که) بیگمان خداوند آمرزنده و مهربان است (و توبه و بازگشت بندگان مخلص را میپذیرد). [[«اَفِیضُوا»: روان شوید. «مِنْ حَیْثُ»: از همان جائی که.]] |
|
207 | 2 | 200 | فإذا قضيتم مناسككم فاذكروا الله كذكركم آباءكم أو أشد ذكرا فمن الناس من يقول ربنا آتنا في الدنيا وما له في الآخرة من خلاق |
| | | و هنگامی که مناسک (حجّ) خود را انجام دادید (و مراسم آن را به پایان بردید و پراکنده شدید) همان گونه که پدران خویش را یاد میکنید (و به افتخارات نیاکان مباهات مینمائید) خدا را یاد کنید و بلکه بیشتر از آن، (زیرا بزرگی و عظمت در پرتو ارتباط با خدا است. مردمان دو گروهند:) کسانی هستند که میگویند: خداوندا! به ما در دنیا (نیکی رسان و سعادت و نعمت) عطاء کن. (و لذا) چنین کسانی در آخرت بهرهای (از سعادت و نعمت و رضایت الهی) ندارند. [[«قَضَیْتُمْ»: به جای آوردید و به تمام و کمال به پایان بردید. «مَنَاسِکَ»: عبادات مختصّ حجّ. اعمال حجّ. «کَذِکْرِکُمْ آبَآءَکُمْ»: همان گونه که پدران خود را یاد میکردید. گویند عربها بعد از انجام اعمال حجّ و اتمام مراسم آن، در مِنی گِرد میآمدند و مفاخر آباء و محاسن اجدادشان را یاد میکردند و میستودند. «خَلاقٍ»: بهره و نصیبی از نعمت.]] |
|
208 | 2 | 201 | ومنهم من يقول ربنا آتنا في الدنيا حسنة وفي الآخرة حسنة وقنا عذاب النار |
| | | و برخی از آنان میگویند: پروردگارا! در دنیا به ما نیکی رسان و در آخرت نیز به ما نیکی عطاء فرما (و سرای آجل و عاجل ما را خوش و خرّم گردان) و ما را از عذاب آتش (دوزخ محفوظ) نگاهدار. [[«قِنَا»: ما را به دور دار. از ماده (وقی).]] |
|
209 | 2 | 202 | أولئك لهم نصيب مما كسبوا والله سريع الحساب |
| | | اینان (که جویای سعادت دنیا و آخرتند و در پی خوشبختی هر دو سرایند) از دسترنج خود بهرهمند خواهند شد (و برابر کوششی که برای دنیا میورزند و تکاپوئی که در راه آخرت از خود نشان میدهند، در هر دو جهان از کردهی خود سود میبرند و سعادت دارین نصیبشان خواهد گردید)، و خدا سریعالحساب است (و به اعمال همگان آشنا است و هر چه زودتر پاداش و پادافره بندگان را خواهد داد). [[«أُوْلئِکَ»: اشاره به هر دو گروه، یا اشاره به گروه دوم است.]] |
|
210 | 2 | 203 | واذكروا الله في أيام معدودات فمن تعجل في يومين فلا إثم عليه ومن تأخر فلا إثم عليه لمن اتقى واتقوا الله واعلموا أنكم إليه تحشرون |
| | | و در روزهای مشخّصی (که سه روز ایّام التشریق، یعنی یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ماه ذیالحجّه است و حاجیان در مِنیا بسر میبرند) خدا را یاد کنید (و با اذکار و ادعیه به عبادت و پرستش او بپردازید). و اگر کسی (عبادت سه روزه را در دو روز اوّل ایّام التشریق انجام دهد و) شتاب نماید، گناهی بر او نیست (و مانعی نخواهد بود که روز سوم برای رمی جمرات نباشد)، و کسی که ماندگار شود و (از رخصت استفاده نکند، بهتر هم خواهد بود و) گناهی نخواهد داشت، (و این رخصت تعجیل یا تأخیر و نفی گناه از شتابنده و ماندگار، تنها) از آنِ کسی است که تقوا پیشه سازد (و از منهیّات و محرّمات خویشتن را به دور دارد). از (خشم و انتقام) خدا بپرهیزید و بدانید که در پیشگاه او جمع خواهید شد (و به اعمال و اقوالتان رسیدگی خواهد گردید و پاداش نیکان و پادافره بدان داده خواهد شد). [[«أُذْکُرُوا اللهَ»: مقصود از ذکر، تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح است که پس از نماز، و هنگام رمی جمرات، و در وقت ذبح قربانی گفته میشود. «أَیَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ»: روزهای معلوم و مشخّص، که سه روز بعد از عید قربان است و ایّام التشریق نام دارد و حاجیان در مِنی بدین هنگام به رمی جمرات مشغول میگردند. «فَمَن تَعَجَّلَ»: اگر رمی جمرات در دو روز اوّل یا در خود سه روز انجام شود، بلامانع است. «تُحْشَرُونَ»: جمع آورده میشوید (نگا: آلعمران / 12 و 158، انعام / 38).]] |
|
211 | 2 | 204 | ومن الناس من يعجبك قوله في الحياة الدنيا ويشهد الله على ما في قلبه وهو ألد الخصام |
| | | در میان مردم کسی یافته میشود که سخن او در (بارهی امور و اسباب معاش) زندگی دنیا، تو را به شگفت میاندازد (و فصاحت و حلاوت کلام او، مایهی اعجاب تو میشود) و خدا را بر آنچه در دل خود دارد گواه میگیرد (و ادّعاء دارد که آنچه میگوید، موافق با چیزی است که در درون پنهان میدارد، و گفتار و کردارش یکی است). و حال آن که او سرسختترین دشمنان است. [[«یُعْجِبُکَ»: تو را به شگفت میآورد. توجّه تو را به خود جلب میکند. «فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا»: در زندگی دنیا. درباره امور زندگی دنیا. «یُشْهِدُ اللهَ»: خدا را گواه میگیرد. «أَلَدُّ»: صفت مشبّهه و به معنی سخت و شدید است، یا این که اسم تفضیل و به معنی سرسختترین و گردنکشترین است. «الْخِصَامِ»: مصدر باب مفاعله و به معنی خصومت و دشمنی است، و یا این که جمع مکسّر خَصْم، به معنی دشمنان است.]] |
|