نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1837 | 15 | 35 | وإن عليك اللعنة إلى يوم الدين |
| | | و تا روز جزا (که در آن تو و پیروان تو به عذاب سرمدی من گرفتار میآئید) بر تو نفرین باد. [[«اللَّعْنَةَ»: (نگا: بقره / 89).]] |
|
1838 | 15 | 36 | قال رب فأنظرني إلى يوم يبعثون |
| | | گفت: پروردگارا! اکنون که چنین است مرا تا روزی مهلت ده که در آن (مردمان بعد از مرگشان مجدّداً) زنده میگردند. [[«فَأَنظِرْنی»: پس مرا مهلت ده. «یُبْعَثُونَ»: برانگیخته میگردند. زنده میشوند.]] |
|
1839 | 15 | 37 | قال فإنك من المنظرين |
| | | فرمود: هم اینک تو از مهلت یافتگانی. [[«الْمُنظَرِینَ»: مهلت دادهشدگان.]] |
|
1840 | 15 | 38 | إلى يوم الوقت المعلوم |
| | | تا روزی که زمان (فرا رسیدن) آن (در پیش خدا) معلوم (و اگر هم طول بکشد محدود) است (و هنگامهی رستاخیز نام دارد). [[«الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»: مراد روز رستاخیز است (نگا: حجر / 35 و 36، واقعه / 50).]] |
|
1841 | 15 | 39 | قال رب بما أغويتني لأزينن لهم في الأرض ولأغوينهم أجمعين |
| | | گفت: پروردگارا! به سبب این که (به خاطر این انسان) مرا گمراه ساختی، (معاصی و اعمال زشت را) در زمین برایشان میآرایم و جملگی آنان را گمراه مینمایم. [[«بِما»: به سبب این که. حرف (ب) سببیّه، و واژه (ما) مصدریّه است. «لَهُمْ»: برای ایشان. مراد آدمیزادگان است (نگا: اعراف / 16).]] |
|
1842 | 15 | 40 | إلا عبادك منهم المخلصين |
| | | مگر بندگان گزیده و پاکیزهی تو از ایشان. (که چون دلهایشان به یاد تو آباد است، تلاش من در حق آنان بر باد است). [[«الْمُخْلَصِینَ»: گزیدگان. پاکیزگان (نگا: یوسف / 24، ص 46 و47).]] |
|
1843 | 15 | 41 | قال هذا صراط علي مستقيم |
| | | فرمود: این (خلوص بندگان راستین) طریقهی درستی است که دقیقاً راه به سوی من دارد، (و حفظ ایشان از گمراهی، شیوهی صحیحی است که من آن را بر عهده گرفتهام). [[«هذا»: این راهی که پویندگان مخلص راه توحید در پیش گرفتهاند. این محافظت و مراقبت از جویندگان راستین راه حق در برابر وسوسههای اهریمن. «عَلَیَّ»: بر من است. راه به سوی من دارد. در صورت دوم، (عَلی) به معنی (إلَی) است.]] |
|
1844 | 15 | 42 | إن عبادي ليس لك عليهم سلطان إلا من اتبعك من الغاوين |
| | | بیگمان تو هیچ گونه تسلّط و قدرتی بر بندگان من نداری، مگر آن گمراهانی که (به وسوسهی تو گوش فرا بدهند و) به دنبال تو راه بیفتند. [[«سُلْطَانٌ»: تسلّط و قدرت. مراد واداشتن به گناهان با اجبار و اکراه است. چرا که تنها کاری که از دست اهریمن ساخته است وسوسه کردن است (نگا: اعراف / 200 و 201، ابراهیم / 22، نحل / 99 و 100، صافّات / 30). «الْغَاوِینَ»: گمراهان و سرگشتگان. ناباوران و بیدینان.]] |
|
1845 | 15 | 43 | وإن جهنم لموعدهم أجمعين |
| | | و حتماً دوزخ میعادگاه جملگی آنان است. [[«لَمَوْعِدُهُمْ»: میعادگاه ایشان. وعده آنان. مَوْعِد اسم مکان یا مصدر میمی است و مرجع ضمیر (هُمْ)، (الْغَاوِینَ) است.]] |
|
1846 | 15 | 44 | لها سبعة أبواب لكل باب منهم جزء مقسوم |
| | | دوزخ دارای هفت در است و هر دری بخش خاصّ و ویژهای از آنان دارد (که از آن به دوزخ درمیآیند و متناسب با اعمال زشت و پلشت ایشان است). [[«جُزْءٌ مُّقْسُومٌ»: بهره جداگانه. مراد طائفه معیّن و گروه مشخّصی است که به تناسب عذاب از آن در به دوزخ میآیند.]] |
|