نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1808 | 15 | 6 | وقالوا يا أيها الذي نزل عليه الذكر إنك لمجنون |
| | | و (تمسخرکنان) میگویند: ای کسی که (گمان میبری از آسمان) قرآن بر تو نازل گشته است، تو حتماً دیوانهای! [[«الذِّکْرُ»: مصدر است و به معنی اسم فاعل، یعنی (مذکّر) است. یعنی: کتاب یادآور و اندرزگو که قرآن است (نگا: آلعمران / 58، نحل / 43 و 44). «نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ»: مراد تمسخر و استهزاء است (نگا: منافقون / 1و 7).]] |
|
1809 | 15 | 7 | لو ما تأتينا بالملائكة إن كنت من الصادقين |
| | | تو اگر از زمرهی راستگویانی، چرا (به جای آوردن قرآن) فرشتگان را به پیش ما نمیآوری (تا بر پیغمبری تو گواهی دهند؟!). [[«لَوْ ما»: چرا که نه. واژهای است که بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد. مانند (لَوْ لا) است در (منافقون / 10).]] |
|
1810 | 15 | 8 | ما ننزل الملائكة إلا بالحق وما كانوا إذا منظرين |
| | | ما فرشتگان را جز به حق و به همراه حق نازل نمیکنیم و هنگامی که نازل شوند (اگر بدانان ایمان نیاورند) دیگر بدیشان مهلت داده نمیشود (و فوراً عذاب الهی گریبانگیرشان میگردد و مجال ماندن نخواهند داشت). [[«بِالْحَقِّ»: به حق. همراه با حق ثابتی که قابل انکار نیست. به همراه عذاب. «مُنظَرِینَ»: مهلت دادهشدگان.]] |
|
1811 | 15 | 9 | إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون |
| | | ما خود قرآن را فرستادهایم و خود ما پاسدار آن میباشیم (و تا روز رستاخیز آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغییر و تبدیل زمان محفوظ و مصون میداریم). [[«إِنّا نَحْنُ ...»: این آیه دست کم با چهار تأکید لفظی بیانگر مصون ماندن قرآن از تحریف است.]] |
|
1812 | 15 | 10 | ولقد أرسلنا من قبلك في شيع الأولين |
| | | ما پیش از تو (پیغمبرانی را) به میان گروهها و دستههای پیشین روانه کردهایم. [[«شِیَعِ»: جمع شیعه، گروهها و دستههای پیرو یک راه و رسم (نگا: أنعام / 65). «شِیَعِ الأوَّلِینَ»: اضافه موصوف به صفت است.]] |
|
1813 | 15 | 11 | وما يأتيهم من رسول إلا كانوا به يستهزئون |
| | | هیچ فرستادهای به پیش ایشان نمیآمد مگر این که او را مسخره میکردند (همان گونه که هم اینک باطلگرایان تو را مسخره میدارند). [[«مِن رَّسُولٍ»: حرف (مِنْ) زائد و (رَسُولٍ) فاعل است.]] |
|
1814 | 15 | 12 | كذلك نسلكه في قلوب المجرمين |
| | | ما این گونه قرآن را به دلهای بزهکاران داخل میگردانیم (و از حق آنان را میآگاهانیم، تا برایشان اتمام حجّت شود). [[«نَسْلُکُهُ»: آن را وارد میگردانیم. مرجع ضمیر (ه) واژه (الذِّکْرَ) است (نگا: حجر / 13، شعراء / 200 و 201).]] |
|
1815 | 15 | 13 | لا يؤمنون به وقد خلت سنة الأولين |
| | | آنان بدان ایمان نمیآورند (چون در شهوات غوطهورند و باطلگرایند نه حقّگرا) و شیوهی اقوام پیشین هم بر این بوده است. [[«وَ قَدْ خَلَتْ ...»: شیوه اقوام پیشین نیز چنین بوده است. شیوه خدا درباره پیشینیان هم بر این بوده است که آنان را مدّت زمانی مهلت داده است و سپس نابودشان ساخته و به عذاب دردناک گرفتارشان نموده است.]] |
|
1816 | 15 | 14 | ولو فتحنا عليهم بابا من السماء فظلوا فيه يعرجون |
| | | اگر (به فرض) دری از آسمان به روی آنان بگشائیم و ایشان از آنجا شروع به بالا رفتن کنند (و فرشتگان و شگفتیهای جهان بالا را با چشم خود ببینند). [[«فَظَلُّوا فیهِ یَعْرُجُونَ»: از آنجا شروع به بالا رفتن کنند. یعنی مرتّباً به آسمان صعود و نزول داشته باشند.]] |
|
1817 | 15 | 15 | لقالوا إنما سكرت أبصارنا بل نحن قوم مسحورون |
| | | بیگمان خواهند گفت: حتماً ما را چشمبندی کردهاند (و آنچه میبینیم ابداً واقعیّت ندارد!) و بلکه ما را جادو نمودهاند (این است که چیزها را عوضی میبینیم). [[«سُکِّرَتْ»: پوشانده شده است. از دیدن باز داشته شده است. پردهای به پیش چشمانمان داشته شده است. «مَسْحُورُونَ»: سحر و جادوشدگان.]] |
|