نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1801 | 14 | 51 | ليجزي الله كل نفس ما كسبت إن الله سريع الحساب |
| | | این به خاطر آن است که خداوند میخواهد هرکس را مطابق آنچه انجام داده است سزا و جزا دهد. خداوند حسابرس تند و سریعی است. [[«لِیَجْزِیَ اللهُ ...»: تا این که با این نوع حضور و این قسم لباس، خداوند برابر آنچه کردهاند سزایشان دهد. این اعمال بد ایشان است که با تغییر چهره به سراغ آنان میآید.]] |
|
1802 | 14 | 52 | هذا بلاغ للناس ولينذروا به وليعلموا أنما هو إله واحد وليذكر أولو الألباب |
| | | این (قرآن) به عموم مردم ابلاغ میگردد تا بدان ترسانده شوند و بدانند که خداوند یکی بیش نیست، و خردمندان (از خواندن قرآن) پند و اندرز گیرند (و خویشتن را در پرتو آن از آتش دوزخ دور کنند و به بهشت برسانند). [[«هذَا»: این آیهها، یعنی از 42 تا آخر سوره. این قرآن ... «بَلاغٌ»: تبلیغ. ابلاغ. کفایت میکند. «هَذَا بَلاغٌ لِّلنَّاسِ»: این ابلاغ به همه مردم است. این برای همه مردمان کافی و بسنده است.]] |
|
1803 | 15 | 1 | بسم الله الرحمن الرحيم الر تلك آيات الكتاب وقرآن مبين |
| | | الف. لام. را. این آیههای کتاب (منزّل آسمانی) و قرآن روشن (یزدانی) است. [[«الر»: (نگا: بقره / 1). «تِلْکَ»: آن. در اینجا به معنی این و اشاره به سوره مبارکه حجر است. «الْکِتَابِ»: مراد قرآن است که ذکر لفظ (قُرْآنٍ): بعد از آن عنوان تأکید را دارد. «مُبِینٍ»: روشن. روشنگر.]] |
|
1804 | 15 | 2 | ربما يود الذين كفروا لو كانوا مسلمين |
| | | بارها و بارها کافران (در دنیای دیگر) آرزو میکنند که کاش! (در این جهان) مسلمان میبودند (و فرمودههای خدا و رهنمودهای انبیاء را گردن مینهادند). [[«رُبَمَا»: چه بسا. این واژه برای تقلیل و تکثیر به کار میرود و در اینجا معنی تکثیر دارد. «یَوَدُّ»: دوست میدارند. آرزو میکنند.]] |
|
1805 | 15 | 3 | ذرهم يأكلوا ويتمتعوا ويلههم الأمل فسوف يعلمون |
| | | بگذار بخورند و بهرهور شوند و آرزو آنان را غافل سازد. بالأخره خواهند دانست (که چه کار بدی کردهاند این که تنها به دنیا پرداختهاند و آخرت را فراموش نمودهاند). [[«ذَرْهُمْ»: رهایشان ساز. بگذار که آنان. «یُلْهِهِمْ»: آنان را غافل سازد. ایشان را به خود مشغول کند.]] |
|
1806 | 15 | 4 | وما أهلكنا من قرية إلا ولها كتاب معلوم |
| | | ما هیچ شهر و روستائی را نابود نکردهایم مگر (پس از انقضای) مدّت معیّنی (که) داشته است. [[«قَرْیَةٍ»: شهر. آبادی. مراد ساکنان آنجا نیز میتواند باشد. «کِتَابٌ»: به معنی مکتوب است، یعنی: واجب و مقدّر (نگا: آلعمران / 145).]] |
|
1807 | 15 | 5 | ما تسبق من أمة أجلها وما يستأخرون |
| | | هیچ ملّتی بر (مدّت معیّن و سررسید) اجل خود پیشی نمیگیرد و از آن عقب نمیافتد. [[«أُمَّةٍ»: دسته. گروه. ملّت. «مِنْ أُمَّةٍ»: حرف (مِنْ) زائد و (أُمَّةٍ) فاعل است.]] |
|
1808 | 15 | 6 | وقالوا يا أيها الذي نزل عليه الذكر إنك لمجنون |
| | | و (تمسخرکنان) میگویند: ای کسی که (گمان میبری از آسمان) قرآن بر تو نازل گشته است، تو حتماً دیوانهای! [[«الذِّکْرُ»: مصدر است و به معنی اسم فاعل، یعنی (مذکّر) است. یعنی: کتاب یادآور و اندرزگو که قرآن است (نگا: آلعمران / 58، نحل / 43 و 44). «نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ»: مراد تمسخر و استهزاء است (نگا: منافقون / 1و 7).]] |
|
1809 | 15 | 7 | لو ما تأتينا بالملائكة إن كنت من الصادقين |
| | | تو اگر از زمرهی راستگویانی، چرا (به جای آوردن قرآن) فرشتگان را به پیش ما نمیآوری (تا بر پیغمبری تو گواهی دهند؟!). [[«لَوْ ما»: چرا که نه. واژهای است که بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد. مانند (لَوْ لا) است در (منافقون / 10).]] |
|
1810 | 15 | 8 | ما ننزل الملائكة إلا بالحق وما كانوا إذا منظرين |
| | | ما فرشتگان را جز به حق و به همراه حق نازل نمیکنیم و هنگامی که نازل شوند (اگر بدانان ایمان نیاورند) دیگر بدیشان مهلت داده نمیشود (و فوراً عذاب الهی گریبانگیرشان میگردد و مجال ماندن نخواهند داشت). [[«بِالْحَقِّ»: به حق. همراه با حق ثابتی که قابل انکار نیست. به همراه عذاب. «مُنظَرِینَ»: مهلت دادهشدگان.]] |
|