بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
18001450سرابيلهم من قطران وتغشى وجوههم النار
پیراهنهای ایشان از قطران است و آتش سر و صورت (و سراپای وجود) آنان را فرا می‌گیرد. [[«سَرَابِیلُ»: جمع سِرْبال، پیراهن (نگا: نحل / 81). «قَطِرَانٍ»: ماده سیاه رنگ و قابل اشتعال و بدبوئی که از نوعی از درختان بادیه بیرون می‌تراود و شبیه قیر است. «سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ»: پیراهنشان از قطران است. با قطران آغشته شده‌اند. «وُجُوهَ»: سر و رو. مراد همه پیکر است.]]
18011451ليجزي الله كل نفس ما كسبت إن الله سريع الحساب
این به خاطر آن است که خداوند می‌خواهد هرکس را مطابق آنچه انجام داده است سزا و جزا دهد. خداوند حسابرس تند و سریعی است. [[«لِیَجْزِیَ اللهُ ...»: تا این که با این نوع حضور و این قسم لباس، خداوند برابر آنچه کرده‌اند سزایشان دهد. این اعمال بد ایشان است که با تغییر چهره به سراغ آنان می‌آید.]]
18021452هذا بلاغ للناس ولينذروا به وليعلموا أنما هو إله واحد وليذكر أولو الألباب
این (قرآن) به عموم مردم ابلاغ می‌گردد تا بدان ترسانده شوند و بدانند که خداوند یکی بیش نیست، و خردمندان (از خواندن قرآن) پند و اندرز گیرند (و خویشتن را در پرتو آن از آتش دوزخ دور کنند و به بهشت برسانند). [[«هذَا»: این آیه‌ها، یعنی از 42 تا آخر سوره. این قرآن ... «بَلاغٌ»: تبلیغ. ابلاغ. کفایت می‌کند. «هَذَا بَلاغٌ لِّلنَّاسِ»: این ابلاغ به همه مردم است. این برای همه مردمان کافی و بسنده است.]]
1803151بسم الله الرحمن الرحيم الر تلك آيات الكتاب وقرآن مبين
الف. لام. را. این آیه‌های کتاب (منزّل آسمانی) و قرآن روشن (یزدانی) است. [[«الر»: (نگا: بقره / 1). «تِلْکَ»: آن. در اینجا به معنی این و اشاره به سوره مبارکه حجر است. «الْکِتَابِ»: مراد قرآن است که ذکر لفظ (قُرْآنٍ): بعد از آن عنوان تأکید را دارد. «مُبِینٍ»: روشن. روشنگر.]]
1804152ربما يود الذين كفروا لو كانوا مسلمين
بارها و بارها کافران (در دنیای دیگر) آرزو می‌کنند که کاش! (در این جهان) مسلمان می‌بودند (و فرموده‌های خدا و رهنمودهای انبیاء را گردن می‌نهادند). [[«رُبَمَا»: چه بسا. این واژه برای تقلیل و تکثیر به کار می‌رود و در اینجا معنی تکثیر دارد. «یَوَدُّ»: دوست می‌دارند. آرزو می‌کنند.]]
1805153ذرهم يأكلوا ويتمتعوا ويلههم الأمل فسوف يعلمون
بگذار بخورند و بهره‌ور شوند و آرزو آنان را غافل سازد. بالأخره خواهند دانست (که چه کار بدی کرده‌اند این که تنها به دنیا پرداخته‌اند و آخرت را فراموش نموده‌اند). [[«ذَرْهُمْ»: رهایشان ساز. بگذار که آنان. «یُلْهِهِمْ»: آنان را غافل سازد. ایشان را به خود مشغول کند.]]
1806154وما أهلكنا من قرية إلا ولها كتاب معلوم
ما هیچ شهر و روستائی را نابود نکرده‌ایم مگر (پس از انقضای) مدّت معیّنی (که) داشته است. [[«قَرْیَةٍ»: شهر. آبادی. مراد ساکنان آنجا نیز می‌تواند باشد. «کِتَابٌ»: به معنی مکتوب است، یعنی: واجب و مقدّر (نگا: آل‌عمران / 145).]]
1807155ما تسبق من أمة أجلها وما يستأخرون
هیچ ملّتی بر (مدّت معیّن و سررسید) اجل خود پیشی نمی‌گیرد و از آن عقب نمی‌افتد. [[«أُمَّةٍ»: دسته. گروه. ملّت. «مِنْ أُمَّةٍ»: حرف (مِنْ) زائد و (أُمَّةٍ) فاعل است.]]
1808156وقالوا يا أيها الذي نزل عليه الذكر إنك لمجنون
و (تمسخرکنان) می‌گویند: ای کسی که (گمان می‌بری از آسمان) قرآن بر تو نازل گشته است، تو حتماً دیوانه‌ای! [[«الذِّکْرُ»: مصدر است و به معنی اسم فاعل، یعنی (مذکّر) است. یعنی: کتاب یادآور و اندرزگو که قرآن است (نگا: آل‌عمران / 58، نحل / 43 و 44). «نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ»: مراد تمسخر و استهزاء است (نگا: منافقون / 1و 7).]]
1809157لو ما تأتينا بالملائكة إن كنت من الصادقين
تو اگر از زمره‌ی راستگویانی، چرا (به جای آوردن قرآن) فرشتگان را به پیش ما نمی‌آوری (تا بر پیغمبری تو گواهی دهند؟!). [[«لَوْ ما»: چرا که نه. واژه‌ای است که بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد. مانند (لَوْ لا) است در (منافقون / 10).]]


0 ... 169.9 170.9 171.9 172.9 173.9 174.9 175.9 176.9 177.9 178.9 180.9 181.9 182.9 183.9 184.9 185.9 186.9 187.9 188.9 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

4309455237713936401530051019432313964914