نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1781 | 14 | 31 | قل لعبادي الذين آمنوا يقيموا الصلاة وينفقوا مما رزقناهم سرا وعلانية من قبل أن يأتي يوم لا بيع فيه ولا خلال |
| | | (ای محمّد!) بگو به بندگان مؤمن من: باید نماز را به گونهی شایسته بخوانند و از آنچه بدیشان دادهایم مقداری را در پنهان و آشکار ببخشند پیش از آن که روزی فرا رسد که در آن معامله و دوستی نیست (تا کسی بتواند سودی به وسیلهی خرید و فروش یا این که به سبب همنشینی و دوستی فراچنگ آورد و با رشوه یا رابطه از چنگال کیفر خدا رهائی یابد). [[«یُقِیمُوا ... وَ یُنفِقُوا ....»: این دو فعل مجزومند به لام امری که محذوف است و در اصل چنین است: لِیُقِیمُوا ... وَ لِیُنفِقُوا. «بَیْعٌ»: معامله. خرید و فروش. «خِلالٌ»: رفاقت و دوستی (نگا: بقره / 254).]] |
|
1782 | 14 | 32 | الله الذي خلق السماوات والأرض وأنزل من السماء ماء فأخرج به من الثمرات رزقا لكم وسخر لكم الفلك لتجري في البحر بأمره وسخر لكم الأنهار |
| | | خدا کسی است که آسمانها و زمین را آفریده است و از (ابر) آسمان آب را پائین آورده است، و با آن میوهها و دانهها را پدیدار کرده است و روزی شما گردانده است، و کشتیها را مسخّر شما نموده است تا در دریا با اجازه و ارادهی او حرکت کنند، و رودخانهها را در اختیار شما قرار داده است (تا در آبیاری زمینها و نوشیدن آب آنها مورد استفاده قرار گیرند). [[«السَّمَآءِ»: فضا. بالای سر. مراد ابر آسمانی است (نگا: اعراف / 57، نور / 43). «رِزْقاً»: مصدر است و به معنی مرزوق، و مراد هر آن چیزی است که مورد استفاده قرار گیرد چه خوردنی باشد و چه نوشیدنی. «بِأَمْرِهِ»: با مشیّت و اراده او.]] |
|
1783 | 14 | 33 | وسخر لكم الشمس والقمر دائبين وسخر لكم الليل والنهار |
| | | و خورشید و ماه را مسخّر شما کرده است که دائماً به برنامهی (نورافشانی و تربیت موجودات زنده و ایجاد جزر و مدّ در اقیانوسها و دریاها و خدمات دیگر) خود ادامه میدهند. و شب را (برای آسایش) و روز را (برای تلاش) مسخّر شما ساخته است. [[«سَخَّرَ لَکُمْ»: مراد از تسخیر خورشید و ماه، در خدمت منافع و مصالح انسان قرار دادن است. «دَآئِبَیْنِ»: مثنّی دائِب، پیوسته در کار و تلاش. برابر برنامه ثابت و روشن معیّن به کار ادامه دهنده. منصوب است چون حال است.]] |
|
1784 | 14 | 34 | وآتاكم من كل ما سألتموه وإن تعدوا نعمت الله لا تحصوها إن الإنسان لظلوم كفار |
| | | و به شما داده است هر آنچه که خواسته باشید، و اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید (از بس که زیادند) نمیتوانید آنها را شمارش کنید. واقعاً انسانْ ستمگرِ ناسپاسی است (اگر نعمتهای خدا را نادیده بگیرد و به جای پرستشِ دهندهی نعمتها، چیز دیگری را پرستش بکند و سر از خطّ فرمان آفریدگار برتابد). [[«مَا سَأَلْتمُوُهُ»: آنچه خواسته باشید. یعنی خداوند در جهان به ودیعت نهاده است هر آنچه را که در زندگی بدان نیازمندید و خواهان آنید. «لا تُحْصُوهَا»: آنها را نمیتوانید سرشماری کنید و به حساب آورید. از مصدر إِحصاء به معنی سرشماری کردن. «ظَلُومٌ»: بسیار ستمگر. «کَفَّار»: بسیار ناسپاس.]] |
|
1785 | 14 | 35 | وإذ قال إبراهيم رب اجعل هذا البلد آمنا واجنبني وبني أن نعبد الأصنام |
| | | (ای پیغمبر! برای قوم خود بیان کن) آن گاه را که ابراهیم (پس از بنای کعبه) گفت: پروردگارا! این شهر (مکّه نام) را محلّ امن و امانی گردان، و مرا و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاهدار. [[«آمِناً»: در امن و امان. محلّ امن و امان. «أُجْنُبْنِی»: به دورم دار. برکنارم کن.]] |
|
1786 | 14 | 36 | رب إنهن أضللن كثيرا من الناس فمن تبعني فإنه مني ومن عصاني فإنك غفور رحيم |
| | | پروردگارا! این بتها بسیاری از مردم را گمراه ساختهاند. (خداوندا! من مردمان را به یکتاپرستی دعوت میکنم) پس هر که از من پیروی کند، او از من است، و هرکس از من نافرمانی کند (تو خود دانی، خواهی عذابش فرما و خواهی بر او ببخشا) تو که بخشایندهی مهربانی. [[«عَصَانِی»: از من نافرمانی کرد. به راه من نرفت.]] |
|
1787 | 14 | 37 | ربنا إني أسكنت من ذريتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرم ربنا ليقيموا الصلاة فاجعل أفئدة من الناس تهوي إليهم وارزقهم من الثمرات لعلهم يشكرون |
| | | پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را (به فرمان تو) در سرزمین بدون کشت و زرعی، در کنارِ خانهی تو، که (تجاوز و بیتوجّهی نسبت به) آن را حرام ساختهای سکونت دادهام، خداوندا تا این که نماز را برپای دارند، پس چنان کن که دلهای گروهی از مردمان (برای زیارت خانهات) متوجّه آنان گردد و ایشان را از میوهها (و محصولات سائر کشورها) بهرهمند فرما، شاید که (از الطاف و عنایات تو با نماز و دعا) سپاگزاری کنند. [[«غَیْرِ ذِی زَرْعٍ»: بدون کشت و زرع. بیآب و علف. «بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ»: مراد کعبه است که بسیاری از چیزهائی که در جاهای دیگر مباح است در آنجا حرام است. از قبیل: شکار کردن پرندگان، کندن درختان و گیاهان، جنگ و نزاع (نگا: بقره / 197، قصص / 57). «أَفْئِدَةً»: جمع فُؤاد، دلها. «تَهْوِی»: میل کند. بگراید. دوست داشته باشد.]] |
|
1788 | 14 | 38 | ربنا إنك تعلم ما نخفي وما نعلن وما يخفى على الله من شيء في الأرض ولا في السماء |
| | | پروردگارا! تو آگاهی از آنچه پنهان میداریم و از آنچه آشکار میسازیم (لذا به مصالح ما داناتری و آن کن که ما را به کار آید) و هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا مخفی نمیماند. [[«الأرْضِ ... السَّمَآءِ»: زمین و آسمان. پائین و بالای جهان.]] |
|
1789 | 14 | 39 | الحمد لله الذي وهب لي على الكبر إسماعيل وإسحاق إن ربي لسميع الدعاء |
| | | سپاس خدائی را که با وجود پیری و سنّ زیاد، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید. بیگمان پروردگار من دعا (و نیایش همگان) را میشنود. [[«وَهَبَ»: عطا کرد. «عَلَی الْکِبَرِ»: با وجود پیری و قطع امید از داشتن فرزند. «سَمیع»: شنونده. پذیرنده.]] |
|
1790 | 14 | 40 | رب اجعلني مقيم الصلاة ومن ذريتي ربنا وتقبل دعاء |
| | | پروردگارا! مرا و کسانی از فرزندان مرا نمازگزار کن. پروردگارا! دعا و نیایش مرا بپذیر. [[«مُقِیمَ الصَّلاةِ»: نمازگزار. به جای آورنده نماز. «دُعَآءِ»: اصل آن (دُعائی) است.]] |
|