نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
172 | 2 | 165 | ومن الناس من يتخذ من دون الله أندادا يحبونهم كحب الله والذين آمنوا أشد حبا لله ولو يرى الذين ظلموا إذ يرون العذاب أن القوة لله جميعا وأن الله شديد العذاب |
| | | برخی از مردم هستند که غیر از خدا، خدا گونههائی برمیگزینند و آنان را همچون خدا دوست میدارند، و کسانی که ایمان آوردهاند خدا را سخت دوست میدارند (و بالاتر از هر چیز بدو عشق میورزند). آنان که ستم میکنند اگر میشد عذابی را مشاهده نمایند که هنگام (رستاخیز) میبینند، (میفهمند که) قدرت و عظمت همه از آن خدا است و خدا دارای عذاب سختی است. [[«مِن دُونِ اللهِ»: غیر از خدا. به جای خدا. «أَندَاداً»: جمع نِدّ، همتاها. همگونها. انبازها. «یُحِبُّونَهُمْ»: دوستشان میدارند. جمله حالیّه است برای ضمیر مستتر در فعل (یَتَّخِذُ) که به لفظ (مَنْ) برمیگردد. فعل (یَتَّخِذُ) با توجّه به لفظ (مَنْ) مفرد ذکر گشته است، و فعل (یُحِبُّونَهُمْ) با توجّه به معنی (مَنْ) جمع آورده شده است. «وَ لَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُوا»: اگر کسانی که بر خویشتن ستم روا دیدهاند میدیدند. اگر کسانی که بر خویشتن ستم روا دیدهاند میدانستند. جواب (لَوْ) محذوف است که چنین است: لَوَقَعُوا مِنَ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ فِیمَا لا یَکَادُ یُوصَفُ. «أَنَّ الْقُوَّةَ ِللهِ جَمِیعاً»: قدرت جملگی از آن خدا است. این جمله جانشین دو مفعول (یَری) است.]] |
|
173 | 2 | 166 | إذ تبرأ الذين اتبعوا من الذين اتبعوا ورأوا العذاب وتقطعت بهم الأسباب |
| | | در آن هنگام که (رستاخیز فرا میرسد و پیروان سرگشته از رهبران گمراهکننده میخواهند که رستگارشان سازند و) رهبران از پیروان خود بیزاری میجویند (و نسبت به آنان اظهار ناشناسی و بیگانگی میکنند) و عذاب را مشاهده مینمایند، و روابط (و پیوندهای مودّت و محبّتی که در دنیا میانشان بود) گسیخته میگردد (و دستشان از همه جا کوتاه میشود). [[«تَبَرَّأَ»: بیزاری نمود. «أُتُّبِعُوا»: پیروی شدند. «إِتَّبَعُوا»: پیروی کردند. «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأسْبَابُ»: پیوندها و روابطشان گسیخت. «الأسْبَابُ»: جمع سَبَب، وسائل نجات.]] |
|
174 | 2 | 167 | وقال الذين اتبعوا لو أن لنا كرة فنتبرأ منهم كما تبرءوا منا كذلك يريهم الله أعمالهم حسرات عليهم وما هم بخارجين من النار |
| | | و (در این موقع) پیروان میگویند: کاش بازگشتی (به دنیا) میداشتیم تا از آنان بیزاری جوئیم، همان گونه که آنان (امروزه) از ما بیزاری جستند (و ناآشنایمان نامیدند. آری) این چنین خداوند کردارهایشان را به گونهی حسرتزا و اندوهباری نشان ایشان میدهد، و آنان هرگز از آتش (دوزخ) بیرون نخواهند آمد. [[«کَرَّةً»: برگشت. عودت و رجوع به دنیا (نگا: زمر / 58). «کَذلِکَ»: این چنین. «یُرِیهِمْ»: بدیشان نشان میدهد. بدیشان حالی میکند. ضمیر (هِمْ) در (یُرِیهِمْ) مفعول اوّل، و واژه (أَعْمَالَ) مفعول دوم، و (حَسَراتٍ) مفعول سوم یا حال (هِمْ) میباشد. «حَسَرَاتٍ»: آهها و نالهها. افسوسها.]] |
|
175 | 2 | 168 | يا أيها الناس كلوا مما في الأرض حلالا طيبا ولا تتبعوا خطوات الشيطان إنه لكم عدو مبين |
| | | ای مردم! از آنچه در زمین است و حلال و پاکیزه است (و خدا آن را تحریم نکرده و نفس انسان گوارا و خوشایندش میداند) بخورید، و پا به پای اهریمن راه نیفتید (و به دنبال شیطان روان نشوید). بیگمان او دشمن آشکار شما است. [[«حَلالاً»: حال (ما) یا مفعول (کُلُوا) یا صفت مفعول محذوفی است که تقدیر آن چنین است: کُلُوا شَیْئاً حَلالاً: یا صفت مصدر محذوفی است و تقدیر آن چنین میشود: کُلُوا أَکْلاً حَلالاً. «طَیِّباً»: پاکیزه، صفت (حَلالاً) است. «خُطُوَاتِ»: جمع خُطْوَةَ، گامها. «مُبِینٌ»: آشکار. آشکارکننده. از مصدر (إبانة) که به صورت لازم و متعدّی به کار میرود. یعنی: ظَاهِرُ الْعَدَاوَةِ، یا: مُظْهِرُ الْعَدَاوَةِ.]] |
|
176 | 2 | 169 | إنما يأمركم بالسوء والفحشاء وأن تقولوا على الله ما لا تعلمون |
| | | او تنها شما را به سوی زشتکاری و گناهکاری فرمان میدهد (و بدیها را در نظرتان میآراید و شما را وا میدارد بر) این که آنچه را نمیدانید به خدا نسبت دهید (و با پیروی از اوهام و خرافات نادانسته به دنبال معبودهای باطل روان شوید و حلال را حرام، و حرام را حلال بشمار آورید). [[«السُّوءِ»: بدی. هر گناهی که سرانجام ناپسندی داشته باشد. قبیح. «الْفَحْشَآءِ»: زشتترین معاصی، مانند زنا و قتل. «مَا لا تَعْلَمُونَ»: آنچه را که نمیدانید. مفعول فعل (لا تَعْلَمُونَ) محذوف و تقدیر آن چنین است: مَا لا تَعْلَمُونَ الإِذْنَ فِیهِ مِنَ اللهِ ...]] |
|
177 | 2 | 170 | وإذا قيل لهم اتبعوا ما أنزل الله قالوا بل نتبع ما ألفينا عليه آباءنا أولو كان آباؤهم لا يعقلون شيئا ولا يهتدون |
| | | و هنگامی که به آنان گفته شود: از آنچه خدا فرو فرستاده است پیروی کنید (و راه رحمان را پیش گیرید، نه راه شیطان را)، میگویند: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم (نه از چیز دیگری). آیا اگر پدرانشان چیزی (از عقائد و عبادات دین) را نفهمیده باشند و (به هدایت و ایمان) راه نبرده باشند (باز هم کورکورانه از ایشان تقلید و پیروی میکنند؟). [[«أَلْفَیْنَا»: یافتهایم. دیدهایم. از ماده (لفی). «لا یَعْقِلُونَ»: نمیفهمند. درک نمیکنند.]] |
|
178 | 2 | 171 | ومثل الذين كفروا كمثل الذي ينعق بما لا يسمع إلا دعاء ونداء صم بكم عمي فهم لا يعقلون |
| | | مثل (دعوتکنندهی) کسانی که کفر ورزیدهاند (و راه حقیقت و هدایت را ترک گفتهاند و کورکورانه به دنبال آباء و اجدادشان افتادهاند) همچون مثل کسی است که (چوپان گوسفندانی باشد و) آنها را صدا بزند، ولی آنها چیزی جز سر و صدا نشنوند (و بدون این که حقیقت و مفهوم گفتار او را درک کنند، با اشارهی او بیاراده سر به زیر اندازند و به این طرف و آن طرف بروند. کافران نیز) کران و لالان و کورانند و لذا ایشان از روی خرد عمل نمیکنند و نمیفهمند. [[«مَثَلُ الَّذِینَ»: مضاف محذوف است و تقدیر چنین است: مَثَلُ دَاعِی الَّذِینَ. مَثَلُ دُعَآءِ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ دُعَآءِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاّ دُعَآءً وَ نِدَآءً. «یَنْعِقُ»: فریاد میزند. نهیب میزند. «مَا» آنچه. مراد چهارپایان، یا صدا و فریاد است. «یَنْعِقُ بِمَا»: بر چهارپایان نهیب میزند. «دُعَآءً»: بانگزدن. فراخواندن. «نِدَآءً»: بانگزدن. فراخواندن. مصدر باب مفاعله است. «صُمٌّ»: جمع أَصمّ، کران. «بُکْمٌ»: جمع أَبْکَم، لالان. «عُمْیٌ»: جمع أَعْمی، کوران.]] |
|
179 | 2 | 172 | يا أيها الذين آمنوا كلوا من طيبات ما رزقناكم واشكروا لله إن كنتم إياه تعبدون |
| | | ای کسانی که ایمان آوردهاید! از چیزهای پاکیزهای بخورید که روزی شما ساختهایم، و سپاس خدای را بجا آورید، اگر او را پرستش میکنید. [[«طَیِّبَاتِ»: چیزهای پاک. مراد خوراکیهای لذیذ یا رزق حلال است.]] |
|
180 | 2 | 173 | إنما حرم عليكم الميتة والدم ولحم الخنزير وما أهل به لغير الله فمن اضطر غير باغ ولا عاد فلا إثم عليه إن الله غفور رحيم |
| | | (آنچه را که مشرکان و یهودیان و دیگران حرام میدانند، حرام نیست، بلکه خداوند) تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نام غیرخدا (به هنگام ذبح) بر آن گفته شده باشد (و به نام بتان و شبیه آنها سر بریده شود) بر شما حرام کرده است. ولی آن کس که مجبور شود (به خاطر حفظ جان از آن اشیاء حرام بخورد) در صورتی که علاقهمند (به خوردن و لذّت بردن از چنین چیزهائی نبوده) و متجاوز (از حدّ سدّجوع هم) نباشد، گناهی بر او نیست. بیگمان خداوند بخشنده و مهربان است. [[«الْمَیْتَةَ»: مردار. «الدَّمَ»: خون. «لَحْمَ»: گوشت. «الْخِنزِیرِ»: خوک. «مَآ أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللهِ»: آنچه به نام چیزی جز خدا ذبح شود. از قبیل: به نام لات، به نام عزّی، به نام فلان. یعنی مقصود از ذبح آن حیوان تقرّب به غیر خدا باشد. «أُهِلَّ»: از مصدر (إهلال) به معنی صدا بلندکردن. «اُضْطُرَّ»: وادار گردید. مجبور شد. «بَاغٍ»: خواستار و علاقهمند. «عَادٍ»: متجاوز از اندازه ضرورت. «غَیْرَ بَاغٍ وَ لا عَادٍ»: نه طالب و راغب آن باشد و نه از حد ضرورت تجاوز کند. واژه (غَیْرَ) حال ضمیر مستتر در فعل (أُضْطُرَّ) است. «إِثْمَ»: گناه.]] |
|
181 | 2 | 174 | إن الذين يكتمون ما أنزل الله من الكتاب ويشترون به ثمنا قليلا أولئك ما يأكلون في بطونهم إلا النار ولا يكلمهم الله يوم القيامة ولا يزكيهم ولهم عذاب أليم |
| | | کسانی که آنچه را خدا از کتاب (آسمانی) نازل کرده است، پنهان میدارند (یا دست به تأویل ناروا و تحریف مییازند) و آن را به بهای کم (و ناچیز دنیا) میفروشند، آنان جز آتش چیزی نمیخورند. (زیرا اموالی که از رهگذر کتمان آیات آسمانی و تحریف و تأویل ناروای حقائق رحمانی به دست میآید، سبب نزول آنان به آتش دوزخ خواهد شد) و روز رستاخیز خدا (از آنان روگردان بوده و) با ایشان سخن نمیگوید و آنان را (از کثافت گناهان با عفو و گذشت خویش) پاکیزه نمیدارد. و ایشان را عذاب دردناکی است. [[«یَکْتُمُونَ»: پنهان میکنند. «یَشْتَرُونَ بِهِ»: میخورند بدان. فراچنگ میآورند بدان. مرجع ضمیر (هِ) واژه (الْکِتَاب) یا (مَا) یا عمل کتمان است. «بُطُون»: جمع بطن، شکمها. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللهُ»: خدا با ایشان سخن نمیگوید. مراد سخنی است که مایه سرور ایشان شود و بیانگر رحمت خدا باشد. والا خداوند با کافران و منافقان صحبت میفرماید (نگا: أنعام / 22، یونس / 28، حجر / 92). «لا یُزَکِّیهِمْ»: آنان را از کثافات گناهان با مغفرت و گذشت خود پاکیزه نمیدارد.]] |
|