نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1666 | 12 | 70 | فلما جهزهم بجهازهم جعل السقاية في رحل أخيه ثم أذن مؤذن أيتها العير إنكم لسارقون |
| | | پس هنگامی که آنان را به خواروبارشان مجهز کرد، پیمانه(ی زرینِ شاه) را در بارِ برادرش نهاد. سپس (به دستور او) ندا کنندهای ندا در داد: «بیگمان شما همانا دزدانید.» |
|
1667 | 12 | 71 | قالوا وأقبلوا عليهم ماذا تفقدون |
| | | (برادران) در حالی که به آنان روی کردند، گفتند: «در پی چهاید؟» |
|
1668 | 12 | 72 | قالوا نفقد صواع الملك ولمن جاء به حمل بعير وأنا به زعيم |
| | | گفتند: «در پی پیمانهی شاهیم، و برای هر که آن را بیاورد یک بار شتر است.» و (ندا کنندهای گفت:) «و من سخت ضامن آنم.» |
|
1669 | 12 | 73 | قالوا تالله لقد علمتم ما جئنا لنفسد في الأرض وما كنا سارقين |
| | | گفتند: «به خدا سوگند، شما بهراستی و درستی دانستید که ما نیامدهایم تا در این سرزمین افساد کنیم و ما هیچگاه دزد نبودهایم.» |
|
1670 | 12 | 74 | قالوا فما جزاؤه إن كنتم كاذبين |
| | | گفتند: «پس، اگر دروغگو بودهاید کیفرش چیست؟» |
|
1671 | 12 | 75 | قالوا جزاؤه من وجد في رحله فهو جزاؤه كذلك نجزي الظالمين |
| | | گفتند: «کیفرش کسی است که پیمانه در بارش پیدا شود، پس کیفرش خود اوست. ما ستمکاران را اینگونه کیفر میدهیم.» |
|
1672 | 12 | 76 | فبدأ بأوعيتهم قبل وعاء أخيه ثم استخرجها من وعاء أخيه كذلك كدنا ليوسف ما كان ليأخذ أخاه في دين الملك إلا أن يشاء الله نرفع درجات من نشاء وفوق كل ذي علم عليم |
| | | پس (یوسف) به (بازرسی) بارهای آنان - پیش از بار برادرش - آغاز کرد. سپس (در پایان کار) آن را از بار برادرش [:بنیامین] به پویایی (ظاهری) در آورد. اینگونه به یوسف شیوه(ای شرعی) آموختیم (چرا که) او در آیین پادشاه نمیتوانست برادرش را بگیرد؛ مگر اینکه خدا بخواهد (و چنین راهی بدو بنماید). کسانی را که بخواهیم به درجاتی بالا میبریم و برتر از هر صاحب دانشی، دانشوری است. |
|
1673 | 12 | 77 | قالوا إن يسرق فقد سرق أخ له من قبل فأسرها يوسف في نفسه ولم يبدها لهم قال أنتم شر مكانا والله أعلم بما تصفون |
| | | گفتند: «اگر او دزدی میکند، همانا پیش از این برادرش (یوسف هم) دزدی کرده است.» پس یوسف این (سخن) را در دل خود پنهان داشت و آن را برایشان آشکار نکرد (ولی) گفت: «موقعیت شما بدتر (از او) است، و خدا به آنچه وصف میکنید داناتر است.» |
|
1674 | 12 | 78 | قالوا يا أيها العزيز إن له أبا شيخا كبيرا فخذ أحدنا مكانه إنا نراك من المحسنين |
| | | گفتند: «هان ای عزیز! او را بهراستی پدری پیر (و) سالخورده است؛ پس یکی از ما را به جای او برگیر. بیگمان ما تو را از نیکوکاران میبینیم.» |
|
1675 | 12 | 79 | قال معاذ الله أن نأخذ إلا من وجدنا متاعنا عنده إنا إذا لظالمون |
| | | گفت: «پناه بر خدا که جز آن کس را که کالای خود را نزد وی یافتهایم برگیریم، زیرا در آن صورت بیامان ما ستمکارانیم.» |
|