بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
16611265ولما فتحوا متاعهم وجدوا بضاعتهم ردت إليهم قالوا يا أبانا ما نبغي هذه بضاعتنا ردت إلينا ونمير أهلنا ونحفظ أخانا ونزداد كيل بعير ذلك كيل يسير
و هنگامى كه بارهاى خود را باز كردند، ديدند كه سرمايه‌شان پس داده شده است. گفتند: اى پدر! ديگر چه مى‌خواهيم؟ اين سرمايه ماست كه به ما پس داده‌اند. [بگذار برويم‌] براى كسان خود آذوقه مى‌آوريم و برادرمان را [نيز] حفاظت مى‌كنيم و [با بردن او] يك بار شتر
16621266قال لن أرسله معكم حتى تؤتون موثقا من الله لتأتنني به إلا أن يحاط بكم فلما آتوه موثقهم قال الله على ما نقول وكيل
گفت: هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا به من پيمان اكيد از خدا بدهيد كه او را حتما نزد من خواهيد آورد، مگر آن كه گرفتار حادثه‌اى شويد. پس چون پيمان خود را بدو دادند، گفت: خدا بر آنچه مى‌گوييم و كيل [و شاهد] است
16631267وقال يا بني لا تدخلوا من باب واحد وادخلوا من أبواب متفرقة وما أغني عنكم من الله من شيء إن الحكم إلا لله عليه توكلت وعليه فليتوكل المتوكلون
و گفت: اى پسران من! از يك دروازه داخل نشويد و از دروازه‌هاى مختلف وارد شويد، و من شما را از [تقدير] خدا حتى اندكى بى‌نياز نمى‌كنم. حكم، حكم خداست و من بر او توكل كرده‌ام، و اهل توكل بايد تنها بر او توكل كنند
16641268ولما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم ما كان يغني عنهم من الله من شيء إلا حاجة في نفس يعقوب قضاها وإنه لذو علم لما علمناه ولكن أكثر الناس لا يعلمون
و چون از آن جا كه پدرشان دستور داده بود وارد شدند، [اين ترفند] هيچ حادثه الهى را نمى‌توانست از آنها دور سازد، جز اين كه نيازى در روح يعقوب را برآورده كرد [و خشنودش نمود]، و او با تعاليم ما بسيار دانا بود، ولى اكثر مردم نمى‌دانند
16651269ولما دخلوا على يوسف آوى إليه أخاه قال إني أنا أخوك فلا تبتئس بما كانوا يعملون
و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند، برادرش [بنيامين‌] را به نزد خود جاى داد و گفت: همانا من برادر توام، پس از كارهايى كه [برادرانت‌] مى‌كردند غمگين مباش
16661270فلما جهزهم بجهازهم جعل السقاية في رحل أخيه ثم أذن مؤذن أيتها العير إنكم لسارقون
پس چون بارهايشان را آماده كرد، جام را در باردان برادرش نهاد. آن‌گاه منادى بانگ در داد: اى كاروانيان! بى‌گمان شما دزد هستيد
16671271قالوا وأقبلوا عليهم ماذا تفقدون
آنان رو به سويشان كردند و گفتند: چه گم كرده‌ايد
16681272قالوا نفقد صواع الملك ولمن جاء به حمل بعير وأنا به زعيم
گفتند: پيمانه شاه را گم كرده‌ايم، و براى هر كس كه آن را بياورد يك بار شتر خواهد بود، و من [منادى‌] ضامن آن هستم
16691273قالوا تالله لقد علمتم ما جئنا لنفسد في الأرض وما كنا سارقين
گفتند: به خدا سوگند، شما خوب مى‌دانيد كه ما نيامده‌ايم در اين سرزمين فساد كنيم، و ما دزد نبوده‌ايم
16701274قالوا فما جزاؤه إن كنتم كاذبين
گفتند: پس اگر دروغ گفته باشيد كيفر دزد چيست


0 ... 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 167 168 169 170 171 172 173 174 175 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

3034658494857494114483410334479823991