بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
16401244قالوا أضغاث أحلام وما نحن بتأويل الأحلام بعالمين
گفتند: خوابهايى آشفته و پريشان است و ما به تعبير خوابهاى پريشان دانا نيستيم.
16411245وقال الذي نجا منهما وادكر بعد أمة أنا أنبئكم بتأويله فأرسلون
و آن كس، از آن دو، كه رهايى يافته بود و پس از مدتها به يادش آمد گفت: من شما را از تعبير آن آگاه مى‌كنم، پس مرا [نزد يوسف‌] بفرستيد.
16421246يوسف أيها الصديق أفتنا في سبع بقرات سمان يأكلهن سبع عجاف وسبع سنبلات خضر وأخر يابسات لعلي أرجع إلى الناس لعلهم يعلمون
يوسفا! اى بسيار راستگو، ما را درباره هفت گاو فربه كه هفت گاو لاغر آنها را مى‌خورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه ديگر خشك نظر ده، باشد كه نزد مردم باز گردم، شايد [سرانجام خواب را] بدانند.
16431247قال تزرعون سبع سنين دأبا فما حصدتم فذروه في سنبله إلا قليلا مما تأكلون
گفت: هفت سال پياپى كشت كنيد، و آنچه را درويديد، جز اندكى كه مى‌خوريد، در خوشه‌اش بگذاريد
16441248ثم يأتي من بعد ذلك سبع شداد يأكلن ما قدمتم لهن إلا قليلا مما تحصنون
آنگاه پس از آن، هفت سال سخت بيايد كه آنچه از پيش براى آنها نهاده باشيد بخورند مگر اندكى از آن كه [براى كشت‌] نگه مى‌داريد.
16451249ثم يأتي من بعد ذلك عام فيه يغاث الناس وفيه يعصرون
سپس، از پى آن سالى بيايد كه در آن براى مردمان باران مى‌بارد- يا گياهان مى‌رويد، يا مردم از تنگى و سختى مى‌رهند- و در آن [ميوه- انگور، زيتون، ...] مى‌فشرند.
16461250وقال الملك ائتوني به فلما جاءه الرسول قال ارجع إلى ربك فاسأله ما بال النسوة اللاتي قطعن أيديهن إن ربي بكيدهن عليم
و شاه گفت: او را نزد من آريد، پس چون فرستاده نزد وى آمد، [يوسف‌] گفت: سوى خواجه‌ات باز گرد و از او بپرس كه حال و كار آن زنان كه دستهاى خويش بريدند چه بوده است- چرا دست خود بريدند-؟ همانا پروردگار من به مكر آنها داناست.
16471251قال ما خطبكن إذ راودتن يوسف عن نفسه قلن حاش لله ما علمنا عليه من سوء قالت امرأت العزيز الآن حصحص الحق أنا راودته عن نفسه وإنه لمن الصادقين
[شاه، آن زنان را] گفت: شما را چه بوده است آنگاه كه از يوسف كام خواستيد؟ گفتند: پاك است خدا، ما بر او هيچ بدى نمى‌دانيم زن عزيز- زليخا- گفت: اكنون حق پديدار شد، من از او كام خواستم، و او از راستگويان است.
16481252ذلك ليعلم أني لم أخنه بالغيب وأن الله لا يهدي كيد الخائنين
[يوسف به آن يار زندانى گفت:] اين- درخواست من و بيرون نشدن از زندان- براى آن است تا [عزيز] بداند كه من در نهان به او خيانت نكرده‌ام، و خداوند نيرنگ خائنان را رهبرى نمى‌كند- به مقصد نمى‌رساند-
16491253وما أبرئ نفسي إن النفس لأمارة بالسوء إلا ما رحم ربي إن ربي غفور رحيم
و من خويشتن را [به خودستايى‌] بى‌گناه نمى‌شمارم، كه نفس [آدمى‌] بسى به بدى و گناه فرمان مى‌دهد مگر آنكه پروردگارم رحمت آرد همانا پروردگار من آمرزگار و مهربان است.


0 ... 153.9 154.9 155.9 156.9 157.9 158.9 159.9 160.9 161.9 162.9 164.9 165.9 166.9 167.9 168.9 169.9 170.9 171.9 172.9 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.02 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

236026004365131534821186017579213891331