نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1489 | 11 | 16 | أولئك الذين ليس لهم في الآخرة إلا النار وحبط ما صنعوا فيها وباطل ما كانوا يعملون |
| | | آنان کسانیند که در آخرت جز آتش دوزخ بهره و سهمی ندارند، و آنچه در دنیا انجام میدهند، ضایع و هدر میرود (و بیاجر و پاداش میشود) و کارهایشان پوچ و بیسود میگردد (هرچند که اعمالشان به ظاهر انسانی و مردمی و عبادی باشد). [[«حَبِطَ»: هدر رفت. پوچ و بیثمر شد (نگا: بقره / 217، آلعمران / 22).]] |
|
1490 | 11 | 17 | أفمن كان على بينة من ربه ويتلوه شاهد منه ومن قبله كتاب موسى إماما ورحمة أولئك يؤمنون به ومن يكفر به من الأحزاب فالنار موعده فلا تك في مرية منه إنه الحق من ربك ولكن أكثر الناس لا يؤمنون |
| | | آیا کسی که دلیل و برهان روشنی (به نام فطرت و عقل سلیم) از سوی پروردگار خود دارد (و با نور آن به آفاق و انفس مینگرد و به وجود آفریدگار جهان پی میبرد) و گواهی از جانب خدا (به نام قرآن) به دنْبال آن میآید (و بر صدق دریافت عقل او از جهان، شهادت میدهد و برداشت وی را تصدیق مینماید) و قبل از قرآن (هم جملگی کتابهای آسمانی، این راه را تأیید کردهاند و در این مسیر رفتهاند، از آن جمله تورات، یعنی) کتاب موسی که رهبر و رحمت بوده است، (آیا چنین کسانی با افرادی برابرند که با چشم خرد به ملکوت جهان نمینگرند، و به کتابهای آسمانی و پیغمبران الهی گوش دل فرا نمیدهند، و جز به فکر دنیا نبوده و گمراه بسر میبرند و گمراه میمیرند؟). آنان (که دربارهی کائنات میاندیشند و با چراغ عقل پروردگار خود را مییابند و تاریخ انبیاء و گذشتگان را پیش چشم میدارند) بیگمان به قرآن ایمان میآورند (چرا که آن را با دید جهانبین و بینش حقّگرای خویش همگام و همنوا میبینند). هرکس از گروهها (و طوائف گمراه که دشمن حق و حقیقت و ادیان و انبیاء خدایند) به قرآن ایمان نیاورد، میعادگاه او آتش است (و جملگی گمراهان گریزان از نور قرآن، در آتش سوزان دوزخ گرد میآیند و چه بد جایگاهی است! ای پیغمبر!) دربارهی قرآن شکّ و گمانی به خود راه مده. قرآن حق است و از سوی پروردگارت آمده است، ولی بیشتر مردم (حق را نمیپذیرند و به چیزی که باید ایمان داشت) ایمان نمیآورند. [[«بَیِّنَةٍ»: دلیل و برهان روشن. بیانگر حق و باطل و جداسازنده آن دو از یکدیگر. در اینجا مراد فطرت خداجو و عقل سلیم است. «یَتْلُوهُ»: به دنبال آن میآید. «شَاهِدٌ»: گواه. مراد قرآن است. «مِنْهُ»: مرجع ضمیر (هُ) واژه (رَبّ) است. «مِن قَبْلِهِ»: پیش از قرآن. مرجع (هِ) واژه (شاهِدٌ) است. «إِمَاماً»: مقتدی. راهنما. حال (کِتابُ) است. «اُوْلئِکَ»: آنان. مراد افراد برحق و با ایمان است. مفرد آمدن (مَنْ) در آغاز آیه، و جمع آمدن (أولئِکَ) در وسط آن، با توجّه به لفظ و معنی موصول است. «بِهِ»: به قرآن. «الأحْزَابِ»: جمع حِزْب، گروهها و دستهها. در اینجا مراد همه طوائف و قبائل و کسانی است که کفر و ضلال آنان را به هم مربوط میسازد و در یک صف قرار میدهد. «مَوْعِد»: وعدهگاه. مراد جایگاه و قرارگاه است. «مِرْیَةٍ»: شکّ و تردید.]] |
|
1491 | 11 | 18 | ومن أظلم ممن افترى على الله كذبا أولئك يعرضون على ربهم ويقول الأشهاد هؤلاء الذين كذبوا على ربهم ألا لعنة الله على الظالمين |
| | | چه کسی ستمگرتر از کسی است که به خدا دروغ بندد؟! (کسانی که به خدا دروغ میبندند و چیزهائی را بدو نسبت میدهند که از او نیست، در قیامت به گونهی خاصّی) آنان به پروردگارشان عرضه میگردند (و در دادگاه عدل الهی بهسان میشوند) و گواهان (حاضر در آنجا، اعم از پیغمبران و فرشتگان و غیره بر آنان گواهی میدهند و) میگویند: اینان بر پروردگار خود دروغ بستهاند (و لذا زشتترین گناه و رسواکنندهترین ستم را مرتکب شدهاند). هان! نفرین خدا بر ستمگران باد! [[«الأشْهَادُ»: جمع شَهید یا شاهِد، مثل أشْراف و شَریف، و أَصْحاب و صاحِب، گواهان. مراد پیغمبران (نگا: نساء / 41) و مؤمنان (نگا: بقره / 143) و فرشتگان (نبأ / 38) و اعضاء بدن (نگا: نور / 24) است. «أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ»: هان! نفرین خدا بر ستمکاران باد. بدانید که نفرین خدا ستمکاران را دربر میگیرد.]] |
|
1492 | 11 | 19 | الذين يصدون عن سبيل الله ويبغونها عوجا وهم بالآخرة هم كافرون |
| | | آن ستمکارانی که (مردمان را) از راه خدا باز میداشتند، و (بر راستای خداشناسی سدها و مانعها ایجاد میکردند، و در دلهای مردمان شکّها و گمانها میانداختند تا آنان را منحرف سازند و بدیشان) راه خدا را کج و نادرست نشان دهند، و آنانی که به آخرت کفر میورزیدند (و به جهان دیگر ایمان نداشتند). [[«الَّذِینَ»: صفت واژه (الظَّالِمِینَ) در آیه قبلی است. «یَبْغُونَهَا عِوَجاً»: آن را کج میخواهند. یعنی همیشه در صدد آن هستند که جاده مستقیم الهی را کج نشان دهند و نادرست جلوه بنمایند.]] |
|
1493 | 11 | 20 | أولئك لم يكونوا معجزين في الأرض وما كان لهم من دون الله من أولياء يضاعف لهم العذاب ما كانوا يستطيعون السمع وما كانوا يبصرون |
| | | (این کافران) چنان نیستند که آنان بتوانند (خدا را از عذاب رساندن به خود) در دنیا ناتوان و درمانده سازند (و از قلمرو قدرت او خارج شوند. اگر خدا بخواهد ایشان را گرفتار عذاب و بلائی کند) آنان بجز خدا یاور و فریادرسی ندارند (که ایشان را از عذاب و بلای آسمانی برهاند. در آخرت هم به سبب عصیان و طغیانشان) عذابشان چندین برابر میگردد (و پیوسته افزونتر و افزونتر میشود. چرا که در دنیا) آنان نمیتوانستند (نشانههای خداشناسیِ پخش در آفاق و انفس را) بشنوندو ببینند. [[«الأرْض»: زمین. مراد دنیا است. «أَوْلِیَآءَ»: یاران و مددکاران. آلهه و معبودان. «مَا کَانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ ...»: تاب شنیدن حق و چشم دیدن نشانههای دالّ بر وجود آفریدگار، و توان پیروی از قرآن را نداشتهاند، و در حقیقت از گوش و چشم خود سود نبردهاند.]] |
|
1494 | 11 | 21 | أولئك الذين خسروا أنفسهم وضل عنهم ما كانوا يفترون |
| | | آنان کسانیند که خویشتن را زیانبار میکنند و هستی خود را میبازند، و معبودهائی را که به دروغ به هم میبافند و میسازند، گم و ناپدید میگردند (و دروغگوئیها و یاوهسرائیهایشان از بین میرود و بیفائده و بیسود میشود). [[«خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ»: خود را زیانبار کرده و وجود خویش را باختهاند. به خویشتن زیان رساندهاند. «مَا»: مراد معبودهای دروغین و اکاذیب و دعاوی باطل است که در قیامت کاری از دست معبودها ساخته نیست، و در جهانِ حقائق، اباطیل بیثمر است.]] |
|
1495 | 11 | 22 | لا جرم أنهم في الآخرة هم الأخسرون |
| | | مسلّماً آنان زیانبارترین (مردمان) هستند (چرا که سعادت خود را باختهاند، و باقی را به فانی، و نعمت را به نقمت، و جنان را به نیران دادهاند). [[«لا جَرَمَ»: حَقّاً. مسلّماً.]] |
|
1496 | 11 | 23 | إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات وأخبتوا إلى ربهم أولئك أصحاب الجنة هم فيها خالدون |
| | | بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و به خدای خویش آرمیدهاند (و کرنشش بردهاند و تسلیم فرمانش شدهاند) آنان بهشتیانند و در آنجا جاودانه میمانند. [[«أَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ»: در برابر خدای خود فروتنی و کرنش میکنند. به عدالت و قضاوت خدای خود اطمینان دارند (نگا: حجّ / 34 و 54).]] |
|
1497 | 11 | 24 | مثل الفريقين كالأعمى والأصم والبصير والسميع هل يستويان مثلا أفلا تذكرون |
| | | حال این دو گروه (یعنی مؤمنان و کافران) همانند حال کور و کر، یا بینا و شنوا است. آیا حال و مآل این دو گروه یکی است؟ آیا یادآور و پندپذیر نمیگردید؟ [[«الْفَرِیقَیْنِ»: دو گروه. دو دسته. مراد این است که همان گونه که شخص کور و کر با شخص بینا و شنوا در پیداکردن راه و تشخیص آن از چاه، یکی نیست، پویندگان راه یزدان، و روندگان راه شیطان هم برابر و یکسان نیستند. «مَثَلاً»: حال و وضع. تمییز یا حال فاعل است و یا این که صفت مصدر محذوف (إِسْتِواءً) است.]] |
|
1498 | 11 | 25 | ولقد أرسلنا نوحا إلى قومه إني لكم نذير مبين |
| | | (همان گونه که تو را به پیش قومت فرستادیم و گروهی به دشمنانگی و سرکشی پرداختند) نوح را (هم) به پیش قومش فرستادیم (و او بدیشان گفت:) من بیمدهندهی (شما از عذاب خدا و) بیانگر (راه نجات) برای شما میباشم. [[«مُبِینٌ»: آشکار. بیانکننده.]] |
|