نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1449 | 10 | 85 | فقالوا على الله توكلنا ربنا لا تجعلنا فتنة للقوم الظالمين |
| | | پس مؤمنان گفتند: بر خدا توکّل میکنیم و بس. پروردگارا! ما را (وسیلهی) آزمون مردمان ستمکار و (آماج) بلا و آزار کافران (بدکردار) مساز. [[«فِتْنَةً»: امتحان و آزمایش. فتنه و بلا. مراد این است که پروردگارا کافران را با اذیّت و آزار رساندنشان به ما آزمایش مکن که تاب و توان شکنجه ستمکاران را نداریم. یا این که: پروردگارا ما را نشانه تیر بلای ستمکاران و مقهور و مغلوب ایشان مگردان.]] |
|
1450 | 10 | 86 | ونجنا برحمتك من القوم الكافرين |
| | | و ما را با فضل و رحمت خود از دست مردمان کافر نجات بده. |
|
1451 | 10 | 87 | وأوحينا إلى موسى وأخيه أن تبوآ لقومكما بمصر بيوتا واجعلوا بيوتكم قبلة وأقيموا الصلاة وبشر المؤمنين |
| | | و به موسی و برادرش (هارون) وحی کردیم که برای قوم خود خانههائی در سرزمین مصر برگزینید و خانههایتان را مقابل یکدیگر بسازید و (در آنجاها، به دور از چشم فرعون و فرعونیان) نماز را برپای دارید، و به ایمانداران مژده بده (که سرانجام پیروز میشوند و در دنیا نصرت و در آخرت جنّت از آن ایشان میگردد). [[«تَبَوَّآ»: انتخاب کنید. مأوی بسازید. «قِبْلَةً»: مقابل یکدیگر و نزدیک به هم. قبله نماز که مراد مصلّی و محلّ برگزاری نماز است.]] |
|
1452 | 10 | 88 | وقال موسى ربنا إنك آتيت فرعون وملأه زينة وأموالا في الحياة الدنيا ربنا ليضلوا عن سبيلك ربنا اطمس على أموالهم واشدد على قلوبهم فلا يؤمنوا حتى يروا العذاب الأليم |
| | | (هنگامی که کینهتوزی کافران و اذیّت و آزار ایشان با موسی به غایت رسید) موسی گفت: پروردگارا! تو به فرعون و فرعونیان در دنیا زینت (و بهجت جهان، یعنی فرزندان و قدرت فراوان و نعمت) و دارائی (سرشار) دادهای، و عاقبتِ آن این شده است که (بندگانت را) از راه تو به در میبرند و گمراهشان میکنند. پروردگارا! اموالشان را نابود گردان و بر دلهایشان (بند قسوت را) محکم کن، تا ایمان نیاورند مگر آن گاه که به عذاب دردناک (دوزخ) گرفتار آیند (که آن وقت توبه و پشیمانی دیگر سودی ندارد). [[«زِینَةً»: بهجت. دارائی و فرزندان (نگا: کهف / 46، قصص / 79 - 82). «لِیُضِلُّوا»: تا عاقبت کارشان بدانجا بکشد که دیگران را گمراه کنند. حرف (لِ)، لام عاقبت است. «إِطْمِسْ»: از میان ببر. بیسود و بیاثر کن. «أُشْدُدْ عَلَی قُلُوبِهِمْ»: دریچه سراچه دلهایشان را محکم ببند. بند کیسه دلهایشان را سفت و سخت ببند تا نور و مدد الهی به داخل آنها نرود و قدرت تفکّر و اندیشه از آنان سلب شود.]] |
|
1453 | 10 | 89 | قال قد أجيبت دعوتكما فاستقيما ولا تتبعان سبيل الذين لا يعلمون |
| | | خدا فرمود: دعای شما (موسی و هارون) پذیرفته شد، پس بر راستای راه پابرجا باشید و استقامت به خرج دهید (و از انبوه مشکلات نهراسید) و از راه و برنامهی کسانی پیروی نکنید که ناآگاهند. [[«أُجِیبَتْ»: پذیرفته شد. اجابت گردید. «إِسْتَقِیمَا»: در کار خود قاطع و ثابت قدم باشید. پایداری کنید و بر تبلیغ رسالت استوار بمانید.]] |
|
1454 | 10 | 90 | وجاوزنا ببني إسرائيل البحر فأتبعهم فرعون وجنوده بغيا وعدوا حتى إذا أدركه الغرق قال آمنت أنه لا إله إلا الذي آمنت به بنو إسرائيل وأنا من المسلمين |
| | | بنیاسرائیل را از دریا عبور دادیم. فرعون و لشکریانش، برای ظلم و تعدّی، آنان را دنبال کردند و در پی ایشان راه افتادند، تا بدانجا که (گذرگاه دریا به هم آمد و آب از هر سو ایشان را در برگرفت و) غرقاب فرعون را در خود پیچید. (در این هنگام بود که) گفت: ایمان دارم که خدائی وجود ندارد مگر آن خدائی که بنیاسرائیل بدو ایمان آوردهاند و من از زمرهی فرمانبرداران (و مطیعان فرمان یزدان) هستم. [[«جَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَآئِیلَ الْبَحْرَ»: بنیاسرائیل را از دریا گذراندیم. (بَنِی إِسْرآئِیلَ) مفعول اوّل، و (الْبَحْرَ) مفعول دوم است. «بَغْیاً وَ عَدْواً»: برای ظلم و تعدّی. ستمگرانه و متجاوزانه. این دو واژه، مفعولٌله هستند و یا حال بوده و به معنی: (باغینَ وَ عادینَ) میباشند. «الْغَرَقُُ»: غرقاب. غرقابه. غرق شدن. «أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ»: نزدیک غرق شدن بود.]] |
|
1455 | 10 | 91 | آلآن وقد عصيت قبل وكنت من المفسدين |
| | | آیا اکنون (که مرگت فرا رسیده است و توبه پذیرفتنی نیست، از کردهی خود پشیمانی و روی به خدای میداری؟) و حال آن که قبلاً سرکشی میکردی و از زمرهی تباهکاران بودی. [[«آلآنَ»: مرکب از همزه استفهام و واژه (الْآنَ) است.]] |
|
1456 | 10 | 92 | فاليوم ننجيك ببدنك لتكون لمن خلفك آية وإن كثيرا من الناس عن آياتنا لغافلون |
| | | ما امروز لاشهی تو را (از امواج دریا و یورش ماهیها) میرهانیم (و آن را به ساحل می رسانیم و به پیش کسانی گسیل میداریم که تو را خدا میدانستند) تا برای کسانی که اینجا نیستند و برای آیندگان درس عبرتی باشی. بیگمان بسیاری از مردمان از آیات (خواندنی قرآن و دیدنی جهان) ما غافل و بیخبرند (و بدانها چنان که شاید و باید نمینگرند). [[«نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ»: لاشه تو را میرهانیم. (بِبَدَنِکَ) در موضع حال از ضمیر (کَ) است. یا این که حرف (بِ) زائد و (بَدَن) بدل از (کَ) است. «مَنْ خَلْفَک»: کسانی که از تو به جای ماندهاند. کسانی که بعد از تو میآیند. «آیة»: اندرز و عبرت.]] |
|
1457 | 10 | 93 | ولقد بوأنا بني إسرائيل مبوأ صدق ورزقناهم من الطيبات فما اختلفوا حتى جاءهم العلم إن ربك يقضي بينهم يوم القيامة فيما كانوا فيه يختلفون |
| | | (از آن به بعد) بنیاسرائیل را در جایگاه خوب و اقامتگاه دلپذیری (که فلسطین است) منزل و مأوی دادیم و روزیهای پاکیزهای بدیشان عطاء کردیم. آنان (قدر این نعمت را ندانستند و) پس از آگاهی (از معجزات موسی و دلائل صدق دعوت او و تشخیص حق از باطل) با یکدیگر (دربارهی دین) به ستیزه و کشمکش پرداختند (و دین را که مایهی اتّحاد و یگانگی بود وسیلهی تفرقه و پراکندگی کردند). بیگمان پروردگار تو در روز قیامت دربارهی چیزی که در آن اختلاف داشتند در میانشان داوری مینماید (و همه را برابر کاری که کردهاند سزا و جزا میدهد). [[«بَوَّأْنَا»: منزل و مأوی دادیم. استقرار دادیم. «مُبَوَّأَ»: منزل و مأوی. اقامتگاه. «مُبَوَّأَ صِدْقٍ»: مکان شایسته و مورد رضایت (نگا: یونس / 2 و 87، و اسراء / 80). «فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّی جَآءَهُمُ الْعِلْمُ»: اختلاف نورزیدند مگر زمانی که آگاهی پیدا کردند. مراد از (عِلْم)، کتاب (تورات) است که بنیاسرائیل پس از آگاهی از احکام الهی، با یکدیگر به نزاع برخاستند و هر گروهی برابر تفسیر و تعبیر و برداشت خود از تورات، به حق یا به ناحق راهی در پیش گرفت. یا این که مراد این است که پیش از بعثت حضرت محمّد، بنیاسرائیل بر نبوّت او متّفقالقول بودند، ولی پس از ظهور پیغمبر، برخی از آنان ایمان آوردند و برخی دیگر ایمان نیاوردند و در اینباره اختلاف پیدا کردند و بر سر مسأله نبوّت پیغمبر خاتم به نزاع برخاستند (نگا: آلعمران / 19، بیّنه / 4).]] |
|
1458 | 10 | 94 | فإن كنت في شك مما أنزلنا إليك فاسأل الذين يقرءون الكتاب من قبلك لقد جاءك الحق من ربك فلا تكونن من الممترين |
| | | اگر دربارهی چیزی که (از قصص موسی و فرعون و بنیاسرائیل) بر تو نازل شده است، در شکّ و تردید هستی، از کسانی سؤال کن که قبل از تو (اهل کتاب بودهاند و) کتابهای آسمانی را میخواندهاند. بیگمان (بیان) حق (و خبر صادق قرآنی) از سوی پروردگارت برای تو آمده است و از زمرهی متردّدان مباش. [[«فَإِن کُنتَ فِی شَکٍّ ...»: مخاطب رسول اکرم است و مراد غیر او است (نگا: یونس / 104) همان گونه که عربها میگویند: إِیّاکَ أَعْنی وَ اسْمَعی یا جارَةُ. «أَلَّذِینَ یَقْرَأُونَ الْکِتَابَ»: مراد اهل کتاب است. «الْکِتَابَ»: مراد جنس کتاب است و شامل تورات و انجیل هم میگردد. «الْحَقُّ»: آیات راستین قرآن. «الْمُمْتَرِینَ»: متردّدان. گمانبرندگان.]] |
|