بسم الله الرحمن الرحيم

نتائج البحث: 6236
ترتيب الآيةرقم السورةرقم الآيةالاية
13961032فذلكم الله ربكم الحق فماذا بعد الحق إلا الضلال فأنى تصرفون
آن، خدا است که پروردگار برحق شما است (و او چنین کارهائی را می‌کند و ربوبیّت و وحدانیّت او با براهین و دلائل قاطعانه ثابت می‌باشد. به همین سبب پرستش او حق است و پرستش جز او باطل). آیا سوای حق جز گمراهی است؟ پس چگونه باید از راه به در برده شوید؟ [[«أَنَّی»: چگونه؟ «تُصْرَفُونَ»: روگردان می‌گردید. از راه به در برده می‌شوید. مراد این است که چگونه است که شیاطین شما را از حق منصرف و روگردان می‌کنند.]]
13971033كذلك حقت كلمت ربك على الذين فسقوا أنهم لا يؤمنون
همان گونه (که بعد از حق جز گمراهی نیست، همان گونه هم) فرمان پروردگار تو درباره‌ی کسانی که (برخلاف حکم عقل و ندای وجدان، از دستور یزدان سبحان) سرپیچی می‌کنند (و بزهکاریها و سرکشیها دلشان را تاریک و روحشان را آلوده می‌کند و آگاهانه به بیراهه می‌روند) صادر شده است که ایمان نیاورند (چرا که با انجام نابایستها و ناشایستها محکوم به این شده‌اند). [[«حَقَّتْ»: واجب و ثابت شده است. «کلمه»: حکم و قضاوت.]]
13981034قل هل من شركائكم من يبدأ الخلق ثم يعيده قل الله يبدأ الخلق ثم يعيده فأنى تؤفكون
بگو: آیا از این انبازان (خیالی) شما کسی هست که آفرینش را آغاز کند، و بار دیگر آن آفرینش را از سر گیرد؟ بگو: تنها خدا آفرینش را آغاز می‌کند و سپس بار دیگر آن را از سر می‌گیرد. (یعنی: پدید آورنده‌ی جهان خدا و گرداننده‌ی هستی خدا و برگشت دهنده‌ی حیات و ممات در چرخه‌ی کائنات او است، و سرانجام بازگشت انام، به سوی خدای لاینام است). پس چگونه (بعد از این بیان، از عبادت یزدان به عبادت دیگران می‌گرائید، و از حق) منحرف می‌شوید؟ [[«یَبْدَأُ الْخَلْقَ ...»: نیستی را هستی می‌بخشد و هستی را به نیستی تبدیل می‌کند، و جان به پیکر خاک می‌دمد و جان را از آن باز پس می‌گیرد. پیدایش جهان از او و برگشت همگان بدو است (نگا: یونس / 4). «فَأَنَّی تَوْفَکُونَ»: چگونه از حق و ایمان، به سوی باطل و بی‌دینی منحرف و منصرف می‌شوید (نگا: انعام / 95).]]
13991035قل هل من شركائكم من يهدي إلى الحق قل الله يهدي للحق أفمن يهدي إلى الحق أحق أن يتبع أمن لا يهدي إلا أن يهدى فما لكم كيف تحكمون
بگو: آیا از این انبازان (خیالی) شما کسی هست که به سوی حق راه نماید (و راه راستین را بنماید؟) بگو: خدا راه حق را می‌نماید. آیا آن کس که راه راست را نشان می‌دهد سزاوارتر است که پیروی شود (و انسان به فرمان او رود) یا کسی که راهی نمی‌نماید و بلکه باید خودش راهنمائی گردد (و راه برده شود)؟ شما را چه می‌شود (که چراغ عقل از کفتان به در می‌رود؟ به دنبال چه چیز می‌روید؟) این چه حکمی است که می‌کنید؟ [[«أللهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ»: (نگا: طه / 50). «لا یَهِدِّی إِلاّ أَن یُهْدَی»: راهنمائی نمی‌کند، و بلکه نیازمند راهنمائی است و راهنمائی می‌شود. از قبیل: بتها و ستارگان و ماه و خورشید. راهنمائی نمی‌کند مگر این که از سوی خدا راهنمائی شود. از قبیل: عیسی و عُزَیر و فرشتگان (نگا: انبیاء / 73).]]
14001036وما يتبع أكثرهم إلا ظنا إن الظن لا يغني من الحق شيئا إن الله عليم بما يفعلون
بیشتر مشرکان (در معتقدات خود) جز از شکّ و گمان پیروی نمی‌کنند (و جز به دنبال اوهام و خرافات نمی‌روند). شکّ و گمان هم اصلاً انسان را از حق و حقیقت بی‌نیاز نمی‌سازد (و ظنّ جای یقین را پر نمی‌کند و سودمند نمی‌افتد). بیگمان خداوند آگاه از چیزهائی است که انجام می‌دهند. [[«وَ مَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ»: مراد این است که بیشتر کافران، نادان و خرافی هستند و تحت تأثیر پندارهای غلط بتها را می‌پرستند، ولی گروه کمی هم رهبران سیاه دل و آگاهی هستند و بت‌پرستی را به خاطر منافع خود و فریب دیگران پیشه می‌کنند. «ظنّاً»: گمان بسیار ضعیف.]]
14011037وما كان هذا القرآن أن يفترى من دون الله ولكن تصديق الذي بين يديه وتفصيل الكتاب لا ريب فيه من رب العالمين
این قرآن از سوی غیر خدا، (چه محمّد و چه احبار و کُهّان و چه دیگر مردمان) ساخته و پرداخته نشده است و بلکه (وحی خدا است و) تصدیق‌کننده‌ی کتابهای آسمانی پیشین (همچون تورات و انجیل) است، و بیانگر (شرائع و عقائد و احکام) کتابهای گذشته می‌باشد. شکّ و تردیدی در آن نیست، و از سوی پروردگار جهانیان فرستاده شده است. [[«أَن یُفْتَری»: این که سرهم کرده شود و به دروغ به هم بافته شود. «مِن دُونِ»: از غیر. از سوای. «تَصْدِیقَ»: به معنی مُصدِّق، یعنی تصدیق‌کننده است. خبر (کانَ) محذوف است و تقدیر چنین است: وَ لکِن کَانَ هُوَ تَصْدِیقَ. می‌تواند مفعول له فعل مقدّری هم باشد. یعنی نازل شده است برای تصدیق. «الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ»: مراد همه سخنانی است که بر زبان انبیاء رفته است و همه کتابهائی است که توسّط ایشان آمده است (نگا: مائده / 48). «الْکِتَابِ»: مراد جنس کتاب است و شامل همه کتابهای آسمانی می‌گردد.]]
14021038أم يقولون افتراه قل فأتوا بسورة مثله وادعوا من استطعتم من دون الله إن كنتم صادقين
بلکه آنان می‌گویند که (محمّد قرآن را خود ساخته و پرداخته است و) او آن را به دروغ به خدا نسبت داده است. بگو: (اگر چنین است و قرآن ساخته‌ی بشر است) شما یک سوره همانند آن را بسازید و ارائه دهید و در این کار هرکسی را که می‌خواهید بجز خدا فرا خوانید و به کمک بطلبید، اگر راست می‌گوئید (که قرآن را من ساخته و پرداخته‌ام). [[«أَمْ»: بلکه. «إفْتَرَاهُ»: آن را خود به هم بافته است و به دروغ به خدا نسبت داده است.]]
14031039بل كذبوا بما لم يحيطوا بعلمه ولما يأتهم تأويله كذلك كذب الذين من قبلهم فانظر كيف كان عاقبة الظالمين
بلکه آنان چیزی را تکذیب می‌کنند که اصلاً آگاهی از آن ندارند و واقعیّت آن برای ایشان روشن نشده است. (مگر این صحیح است که انسان چیزی را تکذیب کند که درباره‌ی آن نیندیشیده و آن را مورد مطالعه‌ی دقیق قرار نداده و موضوعات آن را نفهمیده است!). به همین منوال پیشینیان هم (پیغمبران و کتابهای آسمانی را خودسرانه و ناآگاهانه) تکذیب می‌کردند. (ای انسان!) بنگر که سرانجام ستمکاران به کجا کشید (و چگونه نابود گشتند. این درس عبرتی برای شما و آیندگان بعد از شما است و سرنوشت ستمکاران جز همین نیست). [[«لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ»: آگاهی کامل از آن پیدا نکرده‌اند. «تَأْویلُهُ»: معنی و تفسیر قرآن. عاقبت و مآل سخن قرآن که خواری مشرکان در دنیا و جاودانه‌ماندن ایشان در آتش دوزخ است (نگا: اعراف / 52 و 53).]]
14041040ومنهم من يؤمن به ومنهم من لا يؤمن به وربك أعلم بالمفسدين
از میان ایشان، برخی (پس از پی‌بردن به قرآن و درک عظمت معانی آن)، بدان ایمان می‌آورد، و دسته‌ای بدان ایمان نمی‌آورد (و از گمراهی و عناد با قرآن برنمی‌گردد). خداوند تباهکاران را بهتر می‌شناسد (و از هر کسی آگاه‌تر از حال مفسدان است).
14051041وإن كذبوك فقل لي عملي ولكم عملكم أنتم بريئون مما أعمل وأنا بريء مما تعملون
اگر (با وجود دلائل روشن بر حقّانیّت پیغمبریت) تو را تکذیب کردند، بگو: عمل خودم از آن خودم و عمل خودتان از آن خودتان. شما پاک و بیگناهید از آنچه می‌کنم، و من هم پاک و بیگناهم از آنچه می‌کنید. (هرکسی در گرو اعمال خویش است، و هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت). [[«لِی عَمَلِی ...»: سزا و جزای کارم را می‌بینم، و شما سزا و جزای کارتان را می‌بینید (نگا: نمل / 90، یس / 54، صافّات / 39). «أَنتُم بَرِیئُونَ ...»: شما مقصّر نبوده و مورد مؤاخذه قرار نمی‌گیرید در مقابل کاری که من می‌کنم، و من هم مقصّر نبوده و مورد مؤاخذه قرار نمی‌گیرم در مقابل کاری که شما می‌کنید (نگا: انعام / 104 و 164). شما از آنچه می‌کنم بیزار و گریزانید، من هم از آنچه می‌کنید بیزار و گریزانم (نگا: هود / 35، شعراء / 216).]]


0 ... 129.5 130.5 131.5 132.5 133.5 134.5 135.5 136.5 137.5 138.5 140.5 141.5 142.5 143.5 144.5 145.5 146.5 147.5 148.5 ... 623

إنتاج هذه المادة أخد: 0.03 ثانية


المغرب.كووم © ٢٠٠٩ - ١٤٣٠ © الحـمـد لله الـذي سـخـر لـنا هـذا :: وقف لله تعالى وصدقة جارية

4264246938976164255145313554369050231731