نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1395 | 10 | 31 | قل من يرزقكم من السماء والأرض أمن يملك السمع والأبصار ومن يخرج الحي من الميت ويخرج الميت من الحي ومن يدبر الأمر فسيقولون الله فقل أفلا تتقون |
| | | بگو: چه کسی از آسمان (به وسیلهی اشعّه و باران) و از زمین (به وسیلهی فعل و انفعالات خاک و رویش گیاهان و درختان و میوهی آنها) به شما روزی میرساند؟ یا چه کسی بر گوش و چشمها توانا است (و آنها را میآفریند و بدانها نیروی شنوائی و بینائی میدهد)؟ یا چه کسی زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون میآورد (و حیات و ممات در دست او است)؟ یا چه کسی امور (جهان و جهانیان) را میگرداند؟ (پاسخ خواهند داد و) خواهند گفت: آن خدا است، (چرا که آفریدگار جهان و روزیرسان مردمان و مدبّر کار و بار هستی، به اقرار وجدان بیدار، خداوند دادار است). پس بگو: آیا نمیترسید و پرهیزگار نمیشوید؟ [[«مَن یُخْرِجُ الْحَیَّ ...»: (نگا: آلعمران / 27، انعام / 95). «یُدَبِّرُ الْأَمْرَ»: (نگا: یونس / 3). «أَفَلا تَتَّقُونَ»: آیا از خشم و عذاب خدا نمیپرهیزید.]] |
|
1396 | 10 | 32 | فذلكم الله ربكم الحق فماذا بعد الحق إلا الضلال فأنى تصرفون |
| | | آن، خدا است که پروردگار برحق شما است (و او چنین کارهائی را میکند و ربوبیّت و وحدانیّت او با براهین و دلائل قاطعانه ثابت میباشد. به همین سبب پرستش او حق است و پرستش جز او باطل). آیا سوای حق جز گمراهی است؟ پس چگونه باید از راه به در برده شوید؟ [[«أَنَّی»: چگونه؟ «تُصْرَفُونَ»: روگردان میگردید. از راه به در برده میشوید. مراد این است که چگونه است که شیاطین شما را از حق منصرف و روگردان میکنند.]] |
|
1397 | 10 | 33 | كذلك حقت كلمت ربك على الذين فسقوا أنهم لا يؤمنون |
| | | همان گونه (که بعد از حق جز گمراهی نیست، همان گونه هم) فرمان پروردگار تو دربارهی کسانی که (برخلاف حکم عقل و ندای وجدان، از دستور یزدان سبحان) سرپیچی میکنند (و بزهکاریها و سرکشیها دلشان را تاریک و روحشان را آلوده میکند و آگاهانه به بیراهه میروند) صادر شده است که ایمان نیاورند (چرا که با انجام نابایستها و ناشایستها محکوم به این شدهاند). [[«حَقَّتْ»: واجب و ثابت شده است. «کلمه»: حکم و قضاوت.]] |
|
1398 | 10 | 34 | قل هل من شركائكم من يبدأ الخلق ثم يعيده قل الله يبدأ الخلق ثم يعيده فأنى تؤفكون |
| | | بگو: آیا از این انبازان (خیالی) شما کسی هست که آفرینش را آغاز کند، و بار دیگر آن آفرینش را از سر گیرد؟ بگو: تنها خدا آفرینش را آغاز میکند و سپس بار دیگر آن را از سر میگیرد. (یعنی: پدید آورندهی جهان خدا و گردانندهی هستی خدا و برگشت دهندهی حیات و ممات در چرخهی کائنات او است، و سرانجام بازگشت انام، به سوی خدای لاینام است). پس چگونه (بعد از این بیان، از عبادت یزدان به عبادت دیگران میگرائید، و از حق) منحرف میشوید؟ [[«یَبْدَأُ الْخَلْقَ ...»: نیستی را هستی میبخشد و هستی را به نیستی تبدیل میکند، و جان به پیکر خاک میدمد و جان را از آن باز پس میگیرد. پیدایش جهان از او و برگشت همگان بدو است (نگا: یونس / 4). «فَأَنَّی تَوْفَکُونَ»: چگونه از حق و ایمان، به سوی باطل و بیدینی منحرف و منصرف میشوید (نگا: انعام / 95).]] |
|
1399 | 10 | 35 | قل هل من شركائكم من يهدي إلى الحق قل الله يهدي للحق أفمن يهدي إلى الحق أحق أن يتبع أمن لا يهدي إلا أن يهدى فما لكم كيف تحكمون |
| | | بگو: آیا از این انبازان (خیالی) شما کسی هست که به سوی حق راه نماید (و راه راستین را بنماید؟) بگو: خدا راه حق را مینماید. آیا آن کس که راه راست را نشان میدهد سزاوارتر است که پیروی شود (و انسان به فرمان او رود) یا کسی که راهی نمینماید و بلکه باید خودش راهنمائی گردد (و راه برده شود)؟ شما را چه میشود (که چراغ عقل از کفتان به در میرود؟ به دنبال چه چیز میروید؟) این چه حکمی است که میکنید؟ [[«أللهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ»: (نگا: طه / 50). «لا یَهِدِّی إِلاّ أَن یُهْدَی»: راهنمائی نمیکند، و بلکه نیازمند راهنمائی است و راهنمائی میشود. از قبیل: بتها و ستارگان و ماه و خورشید. راهنمائی نمیکند مگر این که از سوی خدا راهنمائی شود. از قبیل: عیسی و عُزَیر و فرشتگان (نگا: انبیاء / 73).]] |
|
1400 | 10 | 36 | وما يتبع أكثرهم إلا ظنا إن الظن لا يغني من الحق شيئا إن الله عليم بما يفعلون |
| | | بیشتر مشرکان (در معتقدات خود) جز از شکّ و گمان پیروی نمیکنند (و جز به دنبال اوهام و خرافات نمیروند). شکّ و گمان هم اصلاً انسان را از حق و حقیقت بینیاز نمیسازد (و ظنّ جای یقین را پر نمیکند و سودمند نمیافتد). بیگمان خداوند آگاه از چیزهائی است که انجام میدهند. [[«وَ مَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ»: مراد این است که بیشتر کافران، نادان و خرافی هستند و تحت تأثیر پندارهای غلط بتها را میپرستند، ولی گروه کمی هم رهبران سیاه دل و آگاهی هستند و بتپرستی را به خاطر منافع خود و فریب دیگران پیشه میکنند. «ظنّاً»: گمان بسیار ضعیف.]] |
|
1401 | 10 | 37 | وما كان هذا القرآن أن يفترى من دون الله ولكن تصديق الذي بين يديه وتفصيل الكتاب لا ريب فيه من رب العالمين |
| | | این قرآن از سوی غیر خدا، (چه محمّد و چه احبار و کُهّان و چه دیگر مردمان) ساخته و پرداخته نشده است و بلکه (وحی خدا است و) تصدیقکنندهی کتابهای آسمانی پیشین (همچون تورات و انجیل) است، و بیانگر (شرائع و عقائد و احکام) کتابهای گذشته میباشد. شکّ و تردیدی در آن نیست، و از سوی پروردگار جهانیان فرستاده شده است. [[«أَن یُفْتَری»: این که سرهم کرده شود و به دروغ به هم بافته شود. «مِن دُونِ»: از غیر. از سوای. «تَصْدِیقَ»: به معنی مُصدِّق، یعنی تصدیقکننده است. خبر (کانَ) محذوف است و تقدیر چنین است: وَ لکِن کَانَ هُوَ تَصْدِیقَ. میتواند مفعول له فعل مقدّری هم باشد. یعنی نازل شده است برای تصدیق. «الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ»: مراد همه سخنانی است که بر زبان انبیاء رفته است و همه کتابهائی است که توسّط ایشان آمده است (نگا: مائده / 48). «الْکِتَابِ»: مراد جنس کتاب است و شامل همه کتابهای آسمانی میگردد.]] |
|
1402 | 10 | 38 | أم يقولون افتراه قل فأتوا بسورة مثله وادعوا من استطعتم من دون الله إن كنتم صادقين |
| | | بلکه آنان میگویند که (محمّد قرآن را خود ساخته و پرداخته است و) او آن را به دروغ به خدا نسبت داده است. بگو: (اگر چنین است و قرآن ساختهی بشر است) شما یک سوره همانند آن را بسازید و ارائه دهید و در این کار هرکسی را که میخواهید بجز خدا فرا خوانید و به کمک بطلبید، اگر راست میگوئید (که قرآن را من ساخته و پرداختهام). [[«أَمْ»: بلکه. «إفْتَرَاهُ»: آن را خود به هم بافته است و به دروغ به خدا نسبت داده است.]] |
|
1403 | 10 | 39 | بل كذبوا بما لم يحيطوا بعلمه ولما يأتهم تأويله كذلك كذب الذين من قبلهم فانظر كيف كان عاقبة الظالمين |
| | | بلکه آنان چیزی را تکذیب میکنند که اصلاً آگاهی از آن ندارند و واقعیّت آن برای ایشان روشن نشده است. (مگر این صحیح است که انسان چیزی را تکذیب کند که دربارهی آن نیندیشیده و آن را مورد مطالعهی دقیق قرار نداده و موضوعات آن را نفهمیده است!). به همین منوال پیشینیان هم (پیغمبران و کتابهای آسمانی را خودسرانه و ناآگاهانه) تکذیب میکردند. (ای انسان!) بنگر که سرانجام ستمکاران به کجا کشید (و چگونه نابود گشتند. این درس عبرتی برای شما و آیندگان بعد از شما است و سرنوشت ستمکاران جز همین نیست). [[«لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ»: آگاهی کامل از آن پیدا نکردهاند. «تَأْویلُهُ»: معنی و تفسیر قرآن. عاقبت و مآل سخن قرآن که خواری مشرکان در دنیا و جاودانهماندن ایشان در آتش دوزخ است (نگا: اعراف / 52 و 53).]] |
|
1404 | 10 | 40 | ومنهم من يؤمن به ومنهم من لا يؤمن به وربك أعلم بالمفسدين |
| | | از میان ایشان، برخی (پس از پیبردن به قرآن و درک عظمت معانی آن)، بدان ایمان میآورد، و دستهای بدان ایمان نمیآورد (و از گمراهی و عناد با قرآن برنمیگردد). خداوند تباهکاران را بهتر میشناسد (و از هر کسی آگاهتر از حال مفسدان است). |
|