نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1208 | 8 | 48 | وإذ زين لهم الشيطان أعمالهم وقال لا غالب لكم اليوم من الناس وإني جار لكم فلما تراءت الفئتان نكص على عقبيه وقال إني بريء منكم إني أرى ما لا ترون إني أخاف الله والله شديد العقاب |
| | | (به یاد آور) زمانی را که اهریمن (با وسوسههای خود) اعمالشان را در جلو دیدگانشان میآراست و میگفت: امروز هیچ کس نمیتواند بر شما پیروز شود و من، همپیمان و یاور شما هستم. امّا هنگامی که دو گروه (مؤمنان و کافران) همدیگر را دیدند (و رویاروی شدند) بر پاشنههای خود چرخید (و از عهد و پیمان خود دست کشید) و گفت من از شما بیزار و گریزانم. من چیزی را میبینم که شما نمیبینید. من از خدا میترسم. چرا که خدا سخت کیفردهنده و مجازاتکننده است. [[«جارٌ»: همپیمان. یاور. «تَرَآءَتْ»: همدیگر را دیدند. «نَکَصَ عَلَی عَقِبَیْهِ»: به عقب برگشت و گریخت. مراد این است که مکر و کید او باطل شد و از خواستهای خود دست کشید.]] |
|
1209 | 8 | 49 | إذ يقول المنافقون والذين في قلوبهم مرض غر هؤلاء دينهم ومن يتوكل على الله فإن الله عزيز حكيم |
| | | (به یاد آور) آن زمانی را که منافقان و کسانی که (ضعیفالایمان بودند و) در دلهایشان بیماری (کفر و نفاق سَرَک میکشید و در غوغا) بود، میگفتند: اینان را آئینشان مغرور نموده و گول زده است (این است که چنین آمادهی رزم و فداکاریند و خویشتن را با دست ما به کشتن میدهند. امّا کافران و منافقان و همهی مردمان باید بدانند که) هرکس به خدا پشت بندد (خدا او را بسنده است و وی را پیروز میگرداند و به مقصود میرساند) چرا که خدا مقتدر و توانا است و کارها را بجا و از روی فلسفه انجام میدهد (و حق را بر باطل چیره میگرداند). [[«وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ»: عطف تفسیر است (نگا: بقره / 10). «غَرَّ»: مغرور کرده است. گول زده است.]] |
|
1210 | 8 | 50 | ولو ترى إذ يتوفى الذين كفروا الملائكة يضربون وجوههم وأدبارهم وذوقوا عذاب الحريق |
| | | اگر ببینی (ای پیغمبر! هول و هراس و عذاب و عقابی را که به کافران دست میدهد) بدان گاه که فرشتگان جان کافران را میگیرند و سر و صورت و پشت و روی آنان را (از هر سو) میزنند و (بدیشان میگویند): عذاب سوزان (اعمال بد خود) را بچشید، (از مشاهدهی این همه درد و رنج و ترس و خوف دچار شگفت خواهی شد و به حال آنان تأسّف خواهی خورد). [[«یَتَوفَّی»: جان میگیرند. به قبض روح میپردازند (نگا: نساء / 97، انعام / 61، محمّد / 27، نحل / 28 و 32). «الْحَرِیقِ»: سوزاندن. سوزاننده (نگا: آلعمران / 181).]] |
|
1211 | 8 | 51 | ذلك بما قدمت أيديكم وأن الله ليس بظلام للعبيد |
| | | این به خاطر کارهائی است که از پیش میکردهاید و میفرستادهاید و خداوند به بندگان هرگز کمترین ستمی روا نمیدارد. [[«ظَلّام»: صیغه مبالغه در کمیّت است؛ نه کیفیّت (نگا: آلعمران / 182). به معنی (ذی ظُلْم) است، از قبیل: عَطاّر. تَمّار.]] |
|
1212 | 8 | 52 | كدأب آل فرعون والذين من قبلهم كفروا بآيات الله فأخذهم الله بذنوبهم إن الله قوي شديد العقاب |
| | | (اینان رفتار و کردار زشتی دارند) همچون رفتار و کردار قوم فرعون و کسانی که پیش از ایشان بودند و آیات ما را (با وجود روشنی) تکذیب میکردند، پس خداوند آنان را به (کیفر) گناهانشان گرفت، و خداوند نیرومند و شدیدالعقاب است (و اعمال ناشایست در گذشته از هر کسی سرزده یا درآینده سرزند، سرنوشت او همین خواهد بود). [[«دَأْب»: عادت همیشگی. پیشه.]] |
|
1213 | 8 | 53 | ذلك بأن الله لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم حتى يغيروا ما بأنفسهم وأن الله سميع عليم |
| | | این بدان خاطر است که خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده است تغییر نمیدهد مگر این که آنان حال خود را تغییر دهند (و دیگر شایستگی نعمت خدا را نداشته باشند و بلکه سزاوار نقمت گردند) و بیگمان خداوند شنوای (اقوال و) آگاه (از افعال مردمان) است. [[«ذلِکَ»: این عذاب و کیفر قریشیان. «مَا بِأَنفُسِهِمْ»: رفتار و کردارشان. نیّات و افکارشان.]] |
|
1214 | 8 | 54 | كدأب آل فرعون والذين من قبلهم كذبوا بآيات ربهم فأهلكناهم بذنوبهم وأغرقنا آل فرعون وكل كانوا ظالمين |
| | | (اینان رفتار و کردار زشتی دارند و در انکار آیات و تکذیب رسالت پیغمبران خدا، کاروبارشان) همچون کاروبار قوم فرعون و کسانی است (از قبیل قوم نوح و عاد و ثمود) که پیش از ایشان میزیستند و آیات پروردگار خود را تکذیب میکردند، پس ما ایشان را به سبب گناهانشان (با صاعقههای جانگداز و بادهای خانمان برانداز و چیزهای دیگر) نابود کردیم، و قوم فرعون را در آب غرق نمودیم، و همه (ی این فرقهها به خود) ستم کردند (چرا که خویشتن را در معرض عذاب الهی قرار دادند و سعادت سرمدی را به شقاوت ابدی تبدیل کردند). [[«کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ ...»: تکرار به خاطر تأکید در تقبیح کار و تشنیع حال و توبیخ کافران بدسگال است.]] |
|
1215 | 8 | 55 | إن شر الدواب عند الله الذين كفروا فهم لا يؤمنون |
| | | بیگمان بدترین انسانها در پیشگاه یزدان، کسانی هستند که کافرند و ایمان نمیآورند. [[«الدَّوَآبِّ»: جنبندگان، اعم از انسان و حیوان. در اینجا مراد انسانها است.]] |
|
1216 | 8 | 56 | الذين عاهدت منهم ثم ينقضون عهدهم في كل مرة وهم لا يتقون |
| | | کسانی که از آنان پیمان گرفتهای (که مشرکان را کمک و یاری نکنند) ولی آنان هر بار پیمان خود را میشکنند و (از خیانت و نقض عهد) پرهیز نمیکنند. [[«الَّذِینَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ...»: مراد یهودیان بنیقُرَیْظه است که پیغمبر از آنان پیمان گرفت که با او نجنگند و مشرکان را یاری ندهند، ولی ایشان بارها و بارها پیمانشکنی کردند و کفّار مکّه را برشوراندند و در جنگ بدر با سلاح یاری دادند. «عَاهَدْتَ مِنْهُمْ»: با برخی از آنان پیمان بستی. از آنان پیمان گرفتی.]] |
|
1217 | 8 | 57 | فإما تثقفنهم في الحرب فشرد بهم من خلفهم لعلهم يذكرون |
| | | اگر آنان را در (میدان) جنگ رویاروی بیابی و بر ایشان پیروز شوی، آن چنان آنان را در هم بکوب که کسانی که در پشت سر ایشان قرار دارند (و دوستان و یاران ایشان بشمارند) پند گیرند (و پراکنده شوند و عرضاندام نکنند). [[«تَثْقَفَنَّهُمْ»: آنان را دریافتی. بر آنان پیروز شدی. «شَرِّدْ»: پراکنده و پریشان کن. «لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»: تا این که افراد پشت سر آنان یعنی اعوان و یارانشان عبرت گیرند و جرأت حمله را نداشته باشند.]] |
|