نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1147 | 7 | 193 | وإن تدعوهم إلى الهدى لا يتبعوكم سواء عليكم أدعوتموهم أم أنتم صامتون |
| | | (ای بتپرستان!) شما اگر انبازهای خود را به فریاد خوانید تا شما را هدایت کنند، پاسخ شما را نمیتوانند بدهند و خواستهی شما را برآورده کنند. برای شما یکسان است، خواه آنها را به فریاد خوانید، و خواه خاموش باشید (و آنها را به یاری نطلبید. در هر دو صورت تکانی و کمکی از آنها نمیبینید). [[«إِن تَدْعُوهُمْ إِلَی الْهُدَی لا یَتَّبِعُوکُمْ»: اگر شما از آنها تقاضای هدایت کنید، تقاضای شما برآورده نمیشود. اگر شما بخواهید آنها را هدایت کنید، از شما پیروی نمیکنند. «صَامِتُونَ»: جمع صامت به معنی خاموش.]] |
|
1148 | 7 | 194 | إن الذين تدعون من دون الله عباد أمثالكم فادعوهم فليستجيبوا لكم إن كنتم صادقين |
| | | بتهائی را که بجز خدا فریاد میدارید و میپرستید، بندگانی همچون خود شما هستند (و کاری از آنان ساخته نیست و نمیتوانند فریادرس شما باشند). آنان را به فریاد خوانید و (از ایشان استمداد جوئید) اگر راست میگوئید (که کاری از ایشان ساخته است) باید که به شما پاسخ دهند (و نیاز شما را برآورده کنند). [[«إِنَّ الّذِینَ تَدْعُونَ»: کسانی را که به کمک میطلبید و به فریاد میخوانید. بتهائی را که فریاد میدارید و میپرستید. «تَدْعُونَ»: صدا میزنید و به فریاد میخوانید. میپرستید. «عِبَادٌ»: مراد کسانی است که ندا میگردند و به کمک خوانده میشوند. یا مراد اصنام جمادی است که بنا به عقیده بتپرستان واژههای خاصّ ذویالعقول، یعنی (الَّذِینَ) و (عِبَادٌ) برای آنها به کار رفته است، و به حکم تکوین فرمانبردار خدایند.]] |
|
1149 | 7 | 195 | ألهم أرجل يمشون بها أم لهم أيد يبطشون بها أم لهم أعين يبصرون بها أم لهم آذان يسمعون بها قل ادعوا شركاءكم ثم كيدون فلا تنظرون |
| | | آیا این بتها دارای پاهائی هستند که با آنها راه بروند؟ یا دارای دستهائی هستند که با آنها چیزی را برگیرند (و دفع بلا از شما و خویشتن کنند؟) یا چشمهائی دارند که با آنها ببینند؟ یا گوشهائی دارند که با آنها بشنوند؟ (پس آنها نه تنها با شما برابر نیستند، بلکه از شما هم کمتر و ناتوانترند. در این صورت چگونه آنها را انباز خدا میکنید و آنها را میپرستید؟). بگو: این بتهائی را که شریک خدا میدانید فراخوانید و سپس شما و آنها همراه یکدیگر دربارهی من نیرنگ و چارهجوئی کنید و اصلاً مرا مهلت ندهید (و اگر میتوانید غضبم کنید و نابودم گردانید. امّا بدانید که اینها موجودات غیر مؤثّری هستند و کمترین تأثیری در وضع من و شما ندارند). [[«یَبْطِشُونَ بِهَا»: آنچه بخواهند با آنها برمیدارند. با آنها دفع بلا میکنند. «کِیدُونِ»: برای نابودیم نقشه بکشید و مکر و کید کنید. چاره مرا بسازید. «لا تُنظِرُونِ»: مرا فرصت ندهید.]] |
|
1150 | 7 | 196 | إن وليي الله الذي نزل الكتاب وهو يتولى الصالحين |
| | | بیگمان سرپرست من خدائی است که این کتاب (قرآن را بر من) نازل کرده است، و او است که بندگان شایسته را یاری و سرپرستی میکند. [[«یَتَوَلَّی»: سرپرستی میکند. یاری میدهد.]] |
|
1151 | 7 | 197 | والذين تدعون من دونه لا يستطيعون نصركم ولا أنفسهم ينصرون |
| | | چیزهائی را که شما بجز خدا فریاد میدارید و میپرستید، نه میتوانند شما را یاری دهند و نه میتوانند خویشتن را کمک کنند. |
|
1152 | 7 | 198 | وإن تدعوهم إلى الهدى لا يسمعوا وتراهم ينظرون إليك وهم لا يبصرون |
| | | و اگر از آنها رهنمود بخواهید، درخواست شما را نمیشنوند (چه رسد به این که شما را ارشاد و راهنمائی کنند. و به ظاهر پیکرهی) آنها را میبینید که (انگار با چشمان خود) به شما مینگرند، ولیکن چیزی را نمیبینند. [[«وَ إِن تَدْعُوهُمْ ...»: (نگا: اعراف. 193).]] |
|
1153 | 7 | 199 | خذ العفو وأمر بالعرف وأعرض عن الجاهلين |
| | | گذشت داشته باش و آسانگیری کن و به کار نیک دستور بده و از نادانان چشمپوشی کن. [[«الْعَفْوَ»: گذشت. چیزی که آسان و ساده بوده و برای مردم میسّر باشد. «الْعُرْفِ»: رفتار و کردار شایسته و پسندیده. «أَعرِضْ»: صرف نظر کن. چشمپوشی کن.]] |
|
1154 | 7 | 200 | وإما ينزغنك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله إنه سميع عليم |
| | | و اگر وسوسهای از شیطان به تو رسید (و خواست تو را از مسیر منحرف و از هدف باز دارد) به خدا پناه ببر (و خویشتن را بدو بسپار). او شنوای دانا است (و همهچیز را میشنود و همهچیز را میداند و هرچه زودتر به فریادت میرسد). [[«یَنزَغَنَّکَ»: تو را وسوسه کند. «إِسْتَعِذْ»: پناه ببر.]] |
|
1155 | 7 | 201 | إن الذين اتقوا إذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا فإذا هم مبصرون |
| | | پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسهای از شیطان میشوند به یاد (عداوت و نیرنگ شیطان، و عقاب و ثواب یزدان) میافتند، و (در پرتو یاد خدا و به خاطر آوردن دشمنانگی اهریمن) بینا میگردند (و آگاه میشوند که اشتباه کردهاند و از راه حق منحرف شدهاند، و لذا شتابان به سوی حق برمیگردند). [[«طَآئِفٌ»: خیال بد. وسوسه.]] |
|
1156 | 7 | 202 | وإخوانهم يمدونهم في الغي ثم لا يقصرون |
| | | و امّا شیاطین، برادران (اهریمن صفت) خود (یعنی کافران و منافقان را وسوسه میکنند و) در گمراهی کمک و یاریشان میدهند تا بدانجا که دیگر (از گناه باز نمیایستند و از هیچ جنایتی) کوتاهی نمیکنند. [[«إِخْوَانُهُمْ»: اخوان شیاطین که منافقان و کافرانند. «یَمُدُّونَهُمْ»: شیاطین ناپرهیزگاران را با تشویق بر گناه و سبک جلوهدادن آن مدد میدهند، و ناپرهیزگاران هم با پیروی و فرمانبرداری از شیاطین، آنها را کمک و یاری مینمایند.]] |
|