نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1085 | 7 | 131 | فإذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه وإن تصبهم سيئة يطيروا بموسى ومن معه ألا إنما طائرهم عند الله ولكن أكثرهم لا يعلمون |
| | | ولی (آنان نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامی که نیکی و خوشی بدیشان دست میداد (که اغلب هم چنین بود) میگفتند: این به خاطر (استحقاق و امتیازی است که بر سایر مردمان داریم و ناشی از میمنت و مبارکی) ما است. امّا هنگامی که بدی و سختی بدیشان دست میداد، میگفتند: (این خشکسالیها و بلاها همه ناشی از) نحوست و شومی موسی و پیروان او است! هان! (ای مردمانِ همهی اعصار و قرون بدانید) که بدبیاری آنان تنها از جانب خدا (و با تقدیر و تدبیر او نه کس دیگری) بوده است، ولیکن اکثر آنان (این حقیقت ساده را) نمیدانستند (و دیگران نیز اغلب نمیدانند که خوشی و ناخوشی و سختی و فراخی برابر اراده و مشیّت خدا به انسان دست میدهد). [[«الْحَسَنَةُ»: نیکی. خیر و نعمت. «سَیِّئَةٌ»: بدی. شرّ و مصیبت. «یَطَّیَّرُوا»: اصل آن یَتَطَیَّرُوا است و به معنی: فال بد میزنند. نحوست و شومی را ناشی میدانند از. «طَآئِر»: نحوست و شومی. خوشبختی و بدبختی. «عِندَ اللهِ»: از سوی خدا است. در دست خدا است.]] |
|
1086 | 7 | 132 | وقالوا مهما تأتنا به من آية لتسحرنا بها فما نحن لك بمؤمنين |
| | | (آنان به سبب این اندیشهی نادرست) گفتند: هر اندازه برای ما معجزه بیاوری (و هر نوعی از معجزات بنمائی) تا ما را بدان جادو کنی، ما به تو ایمان نمیآوریم (و به تو نمیگرویم). [[«مَهْمَا»: هراندازه. هرگونه.]] |
|
1087 | 7 | 133 | فأرسلنا عليهم الطوفان والجراد والقمل والضفادع والدم آيات مفصلات فاستكبروا وكانوا قوما مجرمين |
| | | پس (هر زمان به مصیبت و نکبتی دچارشان کردیم و از جمله:) سیل، ملخ، شته، قورباغه، و خون بر آنان فرستادیم که هر یک معجزهی جداگانه و روشنی بود (بر صدق موسی؛ و او پیشاپیش دربارهی هر یک جداگانه و مفصّل سخن گفته بود و وقوع هریک را خبر داده بود) امّا آنان تکبّر ورزیدند (و خویشتن را بالاتر از آن دیدند که حق را بپذیرند) چرا که انسانهای گناهکاری بودند. [[«الطُّوفَانَ»: سیل. «الْجَرَادَ»: ملخ. «قُمَّلَ»: شپش را گویند، ولی در اینجا شپش معمولی مورد نظر نیست. بلکه مراد جانوری است که آفت گیاهی است که میتواند شته یا ساس باشد. برخی هم آن را بید و گنه و مگسک گفتهاند، و برخیحشرهای دانستهاند که مایه تباهی گیاهان و نابودی حیوانات میگردد (نگا: المنتخب / صفحه 226). «الضَّفَادِعَ»: جمع ضَفْدَع، قورباغه. «الدَّمَ»: خون. بدین معنی که آب رودبارها و جویبارها به خون تبدیل میگشت. یا این که به بیماریهای گوناگون مبتلا میشدند که مایه خونریزی از دماغ و قُبُل و دُبُر و چه بسا فلج شدن اعضاء میگردید. «آیَاتٍ مُفَصَّلاتٍ»: معجزههای جداگانه و نشانههای واضح و روشن. (آیَاتٍ) حال اشیاء متقدّم است.]] |
|
1088 | 7 | 134 | ولما وقع عليهم الرجز قالوا يا موسى ادع لنا ربك بما عهد عندك لئن كشفت عنا الرجز لنؤمنن لك ولنرسلن معك بني إسرائيل |
| | | هر زمان که عذابی (از عذابهای پنجگانهی مذکور) بر آنان واقع میشد (از شدّت تأثیر و فزونی تألّم آن) میگفتند: ای موسی! برای ما خدای خود را به فریاد خوان و از او درخواست کن که به عهدی که با تو بسته است وفا کند (که عهد نبوّت و رسالت است). اگر عذاب را از ما برداری، سوگند میخوریم که به تو ایمان بیاوریم و (همان گونه که خواستهای) بنیاسرائیل را همراه تو میفرستیم (و آنان را آزاد میسازیم تا به یگانهپرستی مشغول شوند). [[«الرِّجْزُ»: عذابی که دلها از آن بلرزه درآید و باعث پریشانی و سرگردانی مردم شود. «بِمَا عَهِدَ عِندَکَ»: دعا کن و در آن متوسّل به عهدی شو که با تو بسته است. و آن عهد نبوّت و رسالت است که چون تو را همچون ابراهیم به خلعت و پیشوائی بزرگوار داشته است، دعای تو را مستجاب میدارد (نگا: بقره / 124).]] |
|
1089 | 7 | 135 | فلما كشفنا عنهم الرجز إلى أجل هم بالغوه إذا هم ينكثون |
| | | امّا هنگامی که عذاب را تا مدّتی که سپری میکردند از آنان برمیداشتیم، ناگهان پیمانشکنی میکردند و سوگند خود را نقض مینمودند. [[«إِلَی أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ»: تا مدّتی که بدان میرسیدند. مراد این است که اندک روزگاری میتوانستند بر سر پیمان بمانند. «یَنکُثُونَ»: پیمانشکنی میکردند. سوگند خود را نقض مینمودند.]] |
|
1090 | 7 | 136 | فانتقمنا منهم فأغرقناهم في اليم بأنهم كذبوا بآياتنا وكانوا عنها غافلين |
| | | تا (سرانجام کار بدانجا رسید که) از آنان انتقام گرفتیم و لذا ایشان را در دریا غرق نمودیم، به سبب این که آنان آیات و معجزات ما را تکذیب میکردند و از (ایمان و اقرار به) آنها غافل میشدند (و در حق آنها بیتوجّهی مینمودند). [[«إِنتَقَمْنَا مِنْهُمْ»: از آنان انتقام گرفتیم. ایشان را دچار نقمت و هلاک کردیم. «الْیَمِّ»: دریا.]] |
|
1091 | 7 | 137 | وأورثنا القوم الذين كانوا يستضعفون مشارق الأرض ومغاربها التي باركنا فيها وتمت كلمت ربك الحسنى على بني إسرائيل بما صبروا ودمرنا ما كان يصنع فرعون وقومه وما كانوا يعرشون |
| | | و ما همهی جهات و نواحی پرنعمت و برکت سرزمین (مصر و شام) را به قوم مستضعف (و دربندِ زنجیر ظلم و ستم، یعنی بنیاسرائیل) واگذار کردیم، و وعدهی نیک پروردگارت بر بنیاسرائیل، به خاطر صبر و استقامتی که نشان دادند، تحقّق یافت، و آنچه فرعونیان (از کاخهای مجلّل) ساخته بودند، و آنچه از باغهای داربست فراهم آورده بودند، درهم کوبیدیم. [[«أَوْرَثْنَا»: واگذار کردیم. عطاء نمودیم. «یُسْتَضْعَفُونَ»: تحقیر و تضعیف میشدند. «مَشَارِقَ الأرْضِ وَ مَغَارِبَها»: مراد همه نواحی و جهات سرزمین وسیع مصر یا شام و یا هردوی آنها است که چه بسا شام تحت فرمانروائی فرعون بوده باشد. مراد از مشرقها و مغربها، جوانب شرقی و غربی، یا افقهای مختلفی است که سرزمین پهناور به خاطر خاصّیّت کرویّت زمین خواهد داشت. «بَارَکْنَا فِیهَا»: رزق و روزی و نعمت و سرسبزی را در آن افزودیم (نگا: دخان / 25 - 28). «تَمَّتْ»: تحقّق یافت. اجرا گردید. «کَلِمَةُ»: وعده خدا به بنیاسرائیل درباره نابودی دشمنانشان و جانشین گرداندن آنان (نگا: اعراف / 129 و قصص / 5 و 6). «بِمَا صَبَرُوا»: به سبب صبرایشان بر شدائدی که از فرعون و فرعونیان دیدند. «دَمَّرْنَا»: تخریب و ویران کردیم. «کَانُوا یَعْرِشُونَ»: برمیافراشتند و استوار میداشتند، اعم از کاخها و خانهها و داربستِ درختها (نگا: انعام / 141 و نحل / 68).]] |
|
1092 | 7 | 138 | وجاوزنا ببني إسرائيل البحر فأتوا على قوم يعكفون على أصنام لهم قالوا يا موسى اجعل لنا إلها كما لهم آلهة قال إنكم قوم تجهلون |
| | | بنیاسرائیل را (از دست فرعون و فرعونیان نجات دادیم و سالم) از دریا (ی قلزم نزد خلیج سویس) گذراندیم. (در مسیر خود) به گروهی رسیدند که بتهائی داشتند و مشغول پرستش آنها بودند. (در این هنگام بنیاسرائیل به موسی) گفتند: ای موسی! برای ما معبودی بساز (تا به پرستش آن بپردازیم) همان گونه که آنان دارای معبودهائی هستند (و به پرستش آنها مشغول میباشند! موسی) گفت: شما گروه نادانی هستید (و نمیدانید عبادت راستین چیست و خدائی که باید پرستیده شود کیست). [[«جَاوَزْنَا»: عبور دادیم. «الْبَحْرَ»: مراد دریای قلزم یا احمر نزد خلیج سویس فعلی است. «یَعْکُفُونَ»: مواظب عبادت و ملازم پرستش بودند.]] |
|
1093 | 7 | 139 | إن هؤلاء متبر ما هم فيه وباطل ما كانوا يعملون |
| | | اینان (را که میبینید به بتپرستی مشغولند) کارشان (مایهی) هلاک و نابودی (خودشان و معبودهایشان) است، و آنچه میسازند و میکنند پوچ و نادرست است. [[«مُتَبَّرٌ»: نابودشده و ویران گشته. اسم مفعول از مصدر (تتبیر) به معنی تدمیر و تخریب و هلاککردن است (نگا: اسراء / 7). خبر مقدّم برای (ما) و جمله (مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِیهِ) خبر (إِنَّ) است. «بَاطِلٌ»: زائل و مضمحل. پوچ و نادرست. «مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»: بتهائی که میسازند. عبادتی که میکنند.]] |
|
1094 | 7 | 140 | قال أغير الله أبغيكم إلها وهو فضلكم على العالمين |
| | | (سپس) گفت: آیا جز خدا (که آفریدگار همهی کائنات است) معبودی برای شما جستجو کنم؟! و حال آن که او است که شما را (با دادن زمین فراوان) بر مردمان (همعصرتان) برتری داده است. [[«أَبْغِیکُمْ»: برای شما بطلبم. «فَضَّلَکُمْ عَلَی الْعَالَمِینَ»: مراد تفضیل آنان بر دیگر مردمان همعصر به وسیله دادن نعمت فراوان بدانان و تجدید یگانهپرستی و آئین و سنّت پیغمبران در میانشان است.]] |
|