نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1063 | 7 | 109 | قال الملأ من قوم فرعون إن هذا لساحر عليم |
| | | (هنگامی که موسی نشانهی بزرگ خدا را بنمود) اشراف قوم فرعون (از راه تملّق و چاپلوسی با فرعون همآوا شدند و) گفتند: واقعاً این جادوگر ماهری است! (و کاری که میکند معجزهی خدائی نیست). [[«عَلِیمٌ»: بسیار دانا در دانش جادوگری و فوت و فن آن.]] |
|
1064 | 7 | 110 | يريد أن يخرجكم من أرضكم فماذا تأمرون |
| | | او میخواهد شما را از سرزمینتان (که مصر است) بیرون کند. چه میاندیشید و چه نظر میدهید؟ (آیا باید در حق او چه کرد؟). [[«تَأْمُرُونَ»: دستور میدهید. اشاره میکنید و رأی میدهید. آیههای 109 و 110 میتواند سخن فرعون باشد و یا این که درباریان متملّق، سخن او را تکرار کرده باشند (نگا: یونس / 78، طه / 57، شعراء / 34 و 35). ذکر صیغه جمع خطاب به فرعون در آیه 110، برای تعظیم است.]] |
|
1065 | 7 | 111 | قالوا أرجه وأخاه وأرسل في المدائن حاشرين |
| | | (سپس به فرعون) گفتند: (عجله مکن و جریان کار) او و برادرش (هارون) را به تأخیر بینداز و (کسانی از لشکریان خود را) به شهرها بفرست تا (جادوگران مجرّب را) جمع کنند (و بدینجا گسیل دارند). [[«أَرْجِهْ»: کار او را به تأخیر بینداز تا سپس درباره او تصمیم گرفته شود. اصل آن (أَرْجِئْهُ) است و از مصدر (إِرْجاء) به معنی به تأخیر انداختن. این واژه میتواند از ماده (رَجا) یا (رَجی) که به همین معنی است باشد (نگا: احزاب / 51). «حَاشِرِینَ»: جمعکنندگان. حال یا صفت موصوف محذوفی است و اصل آن: (اَرْسِلْ رِجالاً حَاشِرِینَ) است.]] |
|
1066 | 7 | 112 | يأتوك بكل ساحر عليم |
| | | تا همهی جادوگران ماهر را (به خدمت تو) بیاورند (و جادوی موسی را باطل و کار او را یکسره سازند و دیگر کسی گول او را نخورد و به دنبال او نرود). |
|
1067 | 7 | 113 | وجاء السحرة فرعون قالوا إن لنا لأجرا إن كنا نحن الغالبين |
| | | جادوگران نزد فرعون آمدند و گفتند: آیا اگر ما پیروز گردیم اجر و پاداش مهمّیخواهیم داشت؟ [[«إِنَّ لَنَا لأجْراً»: این جمله میتواند به صورت استفهامی بوده و ادات استفهام حذف شده باشد، و یا این که به صورت غیراستفهامی بوده و جادوگران اجر و پاداش عظیمی را پیش خود مجسّم کرده باشند و فرعون به فراست آن را دریافته باشد.]] |
|
1068 | 7 | 114 | قال نعم وإنكم لمن المقربين |
| | | گفت: آری! و (علاوه از آن) شما از مقرّبان (درگاه ما) خواهید بود. |
|
1069 | 7 | 115 | قالوا يا موسى إما أن تلقي وإما أن نكون نحن الملقين |
| | | (سپس جادوگران مغرورانه رو به موسی کردند و) گفتند: ای موسی! یا تو (عصای خود را) بینداز یا ما (ریسمانهای خویش را) میاندازیم. [[«إِمَّا»: یا این که. «الْمُلْقِینَ»: اندازندگان.]] |
|
1070 | 7 | 116 | قال ألقوا فلما ألقوا سحروا أعين الناس واسترهبوهم وجاءوا بسحر عظيم |
| | | موسی گفت: شما (آنچه دارید) بیندازید. هنگامی که (وسائل جادوگری خود را) بینداختند، مردم را چشمبندی کردند و ایشان را به هراس افکندند و جادوی بزرگی از خود نشان دادند. [[«سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ»: مراد این است که به مردم چنین نمودند که ریسمانهایشان مارهای زندهاند، در صورتی که چنین نبود (نگا: طه / 66). «إِسْتَرْهَبُوهُمْ»: آنان را به هراس فراوانی انداختند تا آنجا که موسی نیز بترسید (نگا: طه / 67 و 68).]] |
|
1071 | 7 | 117 | وأوحينا إلى موسى أن ألق عصاك فإذا هي تلقف ما يأفكون |
| | | به موسی وحی کردیم که عصای خود را بینداز. ناگهان (به صورت اژدهائی درآمد و) به سرعت آنچه را بهم میبافتند (و تزویرهائی را که مینمودند همه را) بلعید. [[«تَلْقَفُ»: میبلعد. قورت میدهد. از ماده (لَقْف) به معنی به سرعت بلعیدن. «یَأْفِکُونَ»: به هم میبافتند. به دروغ سرهم میکردند. از ماده (إِفْک) به معنی بدترین دروغ. بهتان و افتراء.]] |
|
1072 | 7 | 118 | فوقع الحق وبطل ما كانوا يعملون |
| | | پس حق (یعنی صدق موسی) ثابت و ظاهر گردید و آنچه آنان میکردند باطل شد (و پوچ از آب درآمد). [[«وَقَعَ»: استوار و آشکار گردید. ثابت و ظاهر شد. «بَطَلَ»: پوچ و باطل شد.]] |
|