نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1041 | 7 | 87 | وإن كان طائفة منكم آمنوا بالذي أرسلت به وطائفة لم يؤمنوا فاصبروا حتى يحكم الله بيننا وهو خير الحاكمين |
| | | و اگر گروهى از شما بدانچه به آن فرستاده شدهام ايمان آوردند و گروهى ايمان نياوردند، پس صبر كنيد تا خدا ميان ما داورى كند، و او بهترين داوران است. |
|
1042 | 7 | 88 | قال الملأ الذين استكبروا من قومه لنخرجنك يا شعيب والذين آمنوا معك من قريتنا أو لتعودن في ملتنا قال أولو كنا كارهين |
| | | مهتران قوم او كه گردنكشى كردند گفتند: اى شعيب، بىگمان تو و كسانى را كه با تو ايمان آوردهاند از شهرمان بيرون مىكنيم يا به كيش ما باز گرديد. گفت: و گر چه ناخواه باشيم؟ |
|
1043 | 7 | 89 | قد افترينا على الله كذبا إن عدنا في ملتكم بعد إذ نجانا الله منها وما يكون لنا أن نعود فيها إلا أن يشاء الله ربنا وسع ربنا كل شيء علما على الله توكلنا ربنا افتح بيننا وبين قومنا بالحق وأنت خير الفاتحين |
| | | اگر به كيش شما باز گرديم پس از آنكه خداوند ما را از آن رهايى داد، بىگمان بر خدا دروغ بسته باشيم و ما را نشايد كه به آن بازگرديم مگر آنكه خدا، پروردگار ما، بخواهد. دانش پروردگار ما هر چيزى را فرا گرفته است. بر خدا توكل كرديم. پروردگارا، ميان ما و قوم ما به حق داورى كن- يا: راهى بگشاى- كه تو بهترين داورانى- يا: راهگشايانى-. |
|
1044 | 7 | 90 | وقال الملأ الذين كفروا من قومه لئن اتبعتم شعيبا إنكم إذا لخاسرون |
| | | و مهتران قوم او كه كافر شدند گفتند: اگر از شُعيب پيروى كنيد آنگاه شما هر آينه زيانكاريد. |
|
1045 | 7 | 91 | فأخذتهم الرجفة فأصبحوا في دارهم جاثمين |
| | | پس زمينلرزه- در اثر صاعقه آسمانى- آنان را بگرفت تا در خانههاى خويش به رو درافتادند [و مُردند]. |
|
1046 | 7 | 92 | الذين كذبوا شعيبا كأن لم يغنوا فيها الذين كذبوا شعيبا كانوا هم الخاسرين |
| | | كسانى كه شعيب را دروغگو شمردند گويى هرگز در آنجا نبودند. آنها كه شعيب را دروغگو شمردند همانها زيانكار بودند. |
|
1047 | 7 | 93 | فتولى عنهم وقال يا قوم لقد أبلغتكم رسالات ربي ونصحت لكم فكيف آسى على قوم كافرين |
| | | پس، از آنها روى گردانيد و گفت: اى قوم من، هر آينه پيامهاى پروردگارم را به شما رسانيدم و شما را نيكخواهى كردم پس چگونه بر گروهى كافر اندوه برم؟ |
|
1048 | 7 | 94 | وما أرسلنا في قرية من نبي إلا أخذنا أهلها بالبأساء والضراء لعلهم يضرعون |
| | | و ما هيچ پيامبرى را در هيچ آبادى و شهرى نفرستاديم مگر آنكه مردم آن را به سختى- بينوايى- و گزند- بيمارى- گرفتار كرديم تا شايد زارى كنند. |
|
1049 | 7 | 95 | ثم بدلنا مكان السيئة الحسنة حتى عفوا وقالوا قد مس آباءنا الضراء والسراء فأخذناهم بغتة وهم لا يشعرون |
| | | سپس به جاى بدى- سختى و رنج- نيكى- فراخى و خوشى- آورديم تا فزونى يافتند و گفتند: پدران ما را نيز سختى و راحت رسيد، پس آنها را ناگهان در حالى كه آگاهى نداشتند- كه عذاب بر آنان فرو خواهد آمد-، بگرفتيم. |
|
1050 | 7 | 96 | ولو أن أهل القرى آمنوا واتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء والأرض ولكن كذبوا فأخذناهم بما كانوا يكسبون |
| | | و اگر مردم آباديها ايمان آورده و پرهيزگارى كرده بودند هر آينه بركتها- نيكيها و نعمتها- از آسمان و زمين بر آنان مىگشاديم و ليكن [پيامها و نشانههاى ما را] دروغ شمردند، پس آنها را به سزاى آنچه مىكردند گرفتار ساختيم. |
|