نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1011 | 7 | 57 | وهو الذي يرسل الرياح بشرا بين يدي رحمته حتى إذا أقلت سحابا ثقالا سقناه لبلد ميت فأنزلنا به الماء فأخرجنا به من كل الثمرات كذلك نخرج الموتى لعلكم تذكرون |
| | | و اوست كه بادها را پيشاپيش بخشايش خود- يعنى باران- مژدهدهنده مىفرستد، تا چون ابرهاى گرانبار را بردارند آن را به سرزمين مرده برانيم آنگاه آب را به آن سرزمين فروفرستيم، پس با آن آب از هر گونه ميوهاى بيرون آريم همچنين مردگان را بيرون آريم، شايد كه ياد كنيد و پند گيريد. |
|
1012 | 7 | 58 | والبلد الطيب يخرج نباته بإذن ربه والذي خبث لا يخرج إلا نكدا كذلك نصرف الآيات لقوم يشكرون |
| | | و سرزمين پاك گياهش به خواست پروردگارش، بيرون آيد- يعنى فراوان و پربار- و زمين ناپاك گياهش بيرون نيايد مگر اندكى. بدين سان آيات را براى گروهى كه سپاس مىدارند گونهگون بيان مىكنيم. |
|
1013 | 7 | 59 | لقد أرسلنا نوحا إلى قومه فقال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره إني أخاف عليكم عذاب يوم عظيم |
| | | هر آينه نوح را به نزد قومش فرستاديم، گفت: اى قوم من، خداى را بپرستيد كه شما را جز او خدايى نيست همانا من از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم. |
|
1014 | 7 | 60 | قال الملأ من قومه إنا لنراك في ضلال مبين |
| | | مهتران قومش گفتند: هر آينه تو را در گمراهى آشكار مىبينيم. |
|
1015 | 7 | 61 | قال يا قوم ليس بي ضلالة ولكني رسول من رب العالمين |
| | | گفت: اى قوم من، مرا گمراهيى نيست، بلكه فرستادهاى از پروردگار جهانيانم |
|
1016 | 7 | 62 | أبلغكم رسالات ربي وأنصح لكم وأعلم من الله ما لا تعلمون |
| | | پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و شما را نيكخواهى مىكنم و از خدا چيزها مىدانم- در باره پاداش مطيعان و كيفر عاصيان- كه شما نمى دانيد. |
|
1017 | 7 | 63 | أوعجبتم أن جاءكم ذكر من ربكم على رجل منكم لينذركم ولتتقوا ولعلكم ترحمون |
| | | آيا شگفتى نموديد از اينكه شما را از پروردگارتان بر [زبان] مردى از شما يادآورى و پندى آمده است تا شما را بيم دهد و تا پرهيزگارى كنيد و شايد در خور رحمت گرديد؟ |
|
1018 | 7 | 64 | فكذبوه فأنجيناه والذين معه في الفلك وأغرقنا الذين كذبوا بآياتنا إنهم كانوا قوما عمين |
| | | پس او را دروغزن شمردند، پس او و كسانى را كه با او در كشتى بودند رهانيديم و كسانى را كه آيات- نشانهها و سخنان- ما را دروغ پنداشتند غرق كرديم، زيرا گروهى كوردل بودند. |
|
1019 | 7 | 65 | وإلى عاد أخاهم هودا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره أفلا تتقون |
| | | و به قوم عاد برادرشان هود را [فرستاديم] گفت: اى قوم من، خداى را بپرستيد كه شما را جز او خدايى نيست، آيا نمىپرهيزيد؟ |
|
1020 | 7 | 66 | قال الملأ الذين كفروا من قومه إنا لنراك في سفاهة وإنا لنظنك من الكاذبين |
| | | مهتران قوم او كه كافر شده بودند گفتند: بىگمان تو را در بىخردى مىبينيم و همانا تو را از دروغزنان مىپنداريم. |
|