نتائج البحث: 6236
|
ترتيب الآية | رقم السورة | رقم الآية | الاية |
1010 | 7 | 56 | ولا تفسدوا في الأرض بعد إصلاحها وادعوه خوفا وطمعا إن رحمت الله قريب من المحسنين |
| | | در زمین بعد از اصلاح آن (توسّط خدا یا بر دست انبیاء علیالخصوص محمّد مصطفی) فساد و تباهی مکنید. و خدا را بیمناکانه و امیدوارانه به فریاد خوانید؛ (بیم از عدم پذیرش، و امید به رحمتش). بیگمان رحمت یزدان به نیکوکاران نزدیک است. (پس نیکوکار باشید تا دعای شما پذیرفته گردد و رحمت خدا شامل شما شود). [[«خَوْفاً وَ طَمَعاً»: در حال خوف و رجا. از ترس عقاب و امید به ثواب. هر دو واژه حال و به معنی: خَآئِفِینَ وَ طَامِعِین میباشند. «قَرِیبٌ»: مذکّر آمدنِ (قَریبٌ) به سبب کسب تذکیر مضاف یعنی (رَحْمَةَ) از مضافالیهیعنی (اللهِ) است. یا حمل فَعیل به معنی فاعِل بر فَعیل به معنی مَفْعُول است. (نگا: روحالمعانی، اعراف / 56).]] |
|
1011 | 7 | 57 | وهو الذي يرسل الرياح بشرا بين يدي رحمته حتى إذا أقلت سحابا ثقالا سقناه لبلد ميت فأنزلنا به الماء فأخرجنا به من كل الثمرات كذلك نخرج الموتى لعلكم تذكرون |
| | | او کسی است که بادها را به عنوان مژدهرسانهای رحمت خود پیشاپیش میفرستد (تا مردمان را به باریدن باران که مایهی حیات و بیانگر لطف یزدان است مژده دهند). هنگامی که بادها ابرهای سنگین (و پر آب را بر دوش خود) برداشتند، آنها را به خاطر (آبیاری) زمینی (بیجنب و جوش و خشکیده همچون) مرده میرانیم و آب را در آنجا میبارانیم و با آن هر نوع میوه و محصولی را (از خاک تیره) پدید میآوریم. و همان گونه (که زمین مرده را پرجنب و جوش و زنده میکنیم) مردگان را (نیز از دل خاک) بیرون میآوریم (و زندگی دوباره میبخشیم. دربارهی این امثال که بیانگر نمونهی معاد در این دنیا است بیندیشید) تا شما متذکّر شوید و عبرت گیرید. [[«بُشْراً»: جمع بَشیر، مژدهدهندگان. «بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ»: پیشاپیش باران رحمت خود. «أَقَلَّتْ»: برداشت. «سَحاباً»: ابرها. جمع سَحابَة. «ثِقَالاً»: جمع ثَقیلَة، سنگین از آب فراوان. «سُقْنَا»: راندیم.]] |
|
1012 | 7 | 58 | والبلد الطيب يخرج نباته بإذن ربه والذي خبث لا يخرج إلا نكدا كذلك نصرف الآيات لقوم يشكرون |
| | | زمین خوب (و دارای خاک مرغوب)، گیاه آن به فرمان پروردگارش میروید و بالا میگیرد، امّا زمین بد (و شورهزار) از آن جز گیاه ناچیز و کمسود نمیروید. (این مثلی است در تأثیرِ وراثت، تفاوتِ قابلیّت در افراد، نجابتِ خانوادگی، و تأثیر ایمان و کفر دودمان در زندگی زناشوئی. مردمان در فهم و ادراک، همچون زمین خوب و بدند) و ما برای شکرگزاران این چنین آیات را بیان میکنیم. [[«نَکِداً»: پر درد سر و کم سود. حال ضمیر مستتر در (یَخْرُجُ) است.]] |
|
1013 | 7 | 59 | لقد أرسلنا نوحا إلى قومه فقال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره إني أخاف عليكم عذاب يوم عظيم |
| | | (پیوسته مشرکان، دشمنان حق بودهاند، و کافران با پیغمبران جنگیدهاند. از جمله) ما نوح را به سوی قوم خود (که در میانشان برانگیخته شده بود) فرستادیم. او بدیشان گفت: ای قوم من! برای شما جز خدا معبودی نیست. پس تنها خدا را بپرستید. من (از شما و دلسوزتان میباشم. قیامت و حساب و کتابی در میان است و اگر نافرمانی کنید) میترسم دچار عذاب آن روزِ بزرگ شوید (و به دوزخ روید). [[«یَوْمٍ عَظِیمٍ»: روز بزرگ که قیامت است.]] |
|
1014 | 7 | 60 | قال الملأ من قومه إنا لنراك في ضلال مبين |
| | | اشراف و رؤسای قوم او گفتند: ما تو را (دور از حق و) در گمراهی و سرگشتگیِ آشکاری میبینیم. [[«الْمَلأُ»: اشراف رؤساء و زعماء.]] |
|
1015 | 7 | 61 | قال يا قوم ليس بي ضلالة ولكني رسول من رب العالمين |
| | | گفت: ای قوم من! هیچ گونه گمراهی در من نیست و دچار سرگشتگی هم نیستم. ولی من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم. [[«ضَلالَةٌ»: کمترین گمراهی.]] |
|
1016 | 7 | 62 | أبلغكم رسالات ربي وأنصح لكم وأعلم من الله ما لا تعلمون |
| | | من مأموریّتهای (محولّه از سوی) پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و شما را پند و اندرز میدهم و از جانب خدا چیزهائی (به من وحی میگردد و) میدانم که شما نمیدانید. [[«رِسَالات»: جمع رسالت، چیزهائی که پیغمبران را مأمور تبلیغ آنها میکنند.]] |
|
1017 | 7 | 63 | أوعجبتم أن جاءكم ذكر من ربكم على رجل منكم لينذركم ولتتقوا ولعلكم ترحمون |
| | | آیا تعجّب میکنید از این که (کتاب آسمانی پر) اندرزی از سوی پروردگارتان بر زبان مردی از خودتان به شما برسد تا شما را بیم دهد و پرهیزگار شوید و (در پرتو هراس از عذاب و عقاب، و پرهیز از موجبات خشم خدا) امید آن باشد که مشمول رحمت و رأفت گردید؟ [[«ذِکْرٌ»: پند و اندرز. در اینجا مراد کتاب آسمانی است (نگا: یوسف / 104، انبیاء / 50).]] |
|
1018 | 7 | 64 | فكذبوه فأنجيناه والذين معه في الفلك وأغرقنا الذين كذبوا بآياتنا إنهم كانوا قوما عمين |
| | | امّا آنان (با وجود این همه دلائل روشن ایمان نیاوردند و) او را تکذیب کردند. پس ما او و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم، و کسانی را که آیات (خواندنی و دیدنی) ما را تکذیب نمودند، غرق کردیم، چرا که آنان مردمان (کور دل و) نابینائی بودند (و حق را نمیدیدند). [[«أَلَّذِینَ مَعَهُ»: کسانی که با او بودند. کسانی که پیروان او بودند. «فِی الْفُلْکِ»: در کشتی. با کشتی. «عَمِینَ»: جمع عَمی، نابینایان. کوردلان.]] |
|
1019 | 7 | 65 | وإلى عاد أخاهم هودا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره أفلا تتقون |
| | | (همان گونه که نوح را برای دعوت به توحید به سوی قوم خود فرستادیم،) هود را هم به سوی قوم عاد که خودش از آنان بود روانه کردیم. هود به قوم عاد گفت: ای قوم من! خدای را بپرستید و (بدانید) جز او معبودی ندارید. آیا پرهیزگاری نمیورزید؟ (و نمیخواهید با یکتاپرستی خویشتن را از شرّ و فساد در امان دارید؟). [[«أَخَاهُمْ»: برادرشان. مراد اخوّت در جنس است. در میان عربها رسم است که خطاب به هم میگویند: یا أَخا الْعَرَبِ. واژه (أَخا) مفعول فعل محذوف (أَرْسَلْنا) است.]] |
|